بخشش همیشه نیاز به تشکیلات آنچنانی و بریز و بپاش ندارد. مهربانی و بخشش زنجیره ای انسانی است که اغلب از یک ایده شروع می شود، بال و پر می گیرد و در نهایت مثل پاندمی گسترش پیدا می کند و همه گیر می شود. مثل زن خانه داری که به خاطر شرایط قرنطینه و بیماری همسرش قادر به خارج شدن از خانه نبود اما دلش می خواست کاری کند کارستان.
این زن می خواست برای کودکانی که سوز سرما به مغز استخوانشان رسیده، شال و کلاه ببافد اما نیاز به همراهی گروهی از خیرین و نیکوکاران داشت.
به همین دلیل ایده خود را با اعضای جمعیت طلوع بی نشان ها در میان گذاشت.
«سمیرا فیلسوفیان» مسئول پروژه یک رج مهر در این باره می گوید: مهر ماه بود که این خانم در پیامی اعلام کرد که دوست دارد کار داوطلبانه انجام دهد. اما به خاطر شرایط بیماری همسرش نمی توانست از خانه خارج شود. به همین دلیل پیشنهاد داد که کامواهای اضافه مغازه های کاموافروشی را گروهی جمع آوری و به دست وی و علاقه مندان دیگر برسانند تا تبدیل به شال و کلاه زمستانی کنند.
اما این برای اعضای طلوع بی نشان ها مقدور نبود زیرا با توجه به شرایط کرونا این امکان وجود نداشت و از طرفی داوطلبان درگیر پروژه های دیگر بودند.
پس چه اتفاقی افتاد؟
مسئول پروژه یک رج مهر می گوید: فردای آن روز، خانم جوان بار دیگر تماس گرفت گفت که بافنده است و می تواند به همراه گروهی از دوستانش تعدادی شال و کلاه ببافند.
به گفته فیلسوفیان با این پیشنهاد آنها به فکر افتادند که شاید خیلی از خانم ها به خاطر شرایط کرونا و قرنطینه در خانه به سر می برند و از طرفی فصل بافتنی هم هست و می توانند در بافت کلاه و شالگردن برای کودکان کار مشارکت کنند.
به همین دلیل آنها تصمیم گرفتند پروژه «یک رج مهر» را کلید بزنند.
مسئول پروژه یک رج مهر می افزاید: خیلی زود پوستر این پویش را طراحی و در فضای مجازی قرار دادیم. طولی نکشید که این پروژه از سوی نیکوکارن و هنرمندان و بازیگران مورد استقبال و حمایت قرار گرفت.
در ادامه بیش از ۲۰۰ خانم برای این پروژه اعلام آمادگی کردند تا برای کودکان کار و سرچهارراه ها کلاه و شالگردن ببافند.
فیلسوفیان می گوید: در این میان خیلی از خانم هایی که از ما حمایت یا اعلام همکاری کردند، خانم هایی بودند که خود در شبکه های اجتماعی صفحه آموزش و فروش بافتنی داشتند.
این در حالی بود که یکسری از مددجویان خانم انجمن طلوع بی نشان نیز بری مشارکت در این پروژه اعلام آمادگی کردند.
شال و کلاه با تار و پود عشق
مسئول پروژه یک رج مهربانی می گوید: ما در شروع کار و برای تبلیغ این پروژه هیچ شماره کارتی قرار نداده بودیم. از طرفی خانم ها اعلام کردند که وسع شان به خرید کاموا نمی رسد اما اگر ما کاموا را تهیه و به دست انها برسانیم می توانند در مدت کوتاهی شال و کلاه زمستانی ببافند و تحویل بدهند.
در نهایت اعضای انجمن برای افرادی که قصد کمک مالی و مشارکت در این پروژه خاص را داشتند شماره حساب اعلام کردند.
این درحالی بود که بیشترین مبلغ برای این پروژه از طرف خانمی جمع آوری شد که ایده این کار را در ابتدا مطرح کرده بود.
فیلسوفیان می افزاید: از آنجایی که این یاور عزیزمان حس خوبی به این پروژه داشت و ایده آن را نیز مطرح کرده بود، به همین دلیل علاقه زیادی برای به سرانجام رسیدن آن نشان داد. در نهایت با همت شان و وقت و انرژی که صرف کردند مبلغ خوبی بری بافت کلاه و شالگردن ها جمع آوری شد.
در ادامه کامواها در دو مرحله تهیه و در اختیار خانم های بافنده ای که اعلام آمادگی کرده بودند، قرار گرفت.
مسئول پروژه یک رج مهر می افزاید: حالا هر کدام از خانم ها قرار است دو سه دست شال و کلاه تحویل مان بدهند تا در اختیار کودکان کار سر چهارراه ها قرار بدهیم.
این پروژه حالا برنامه ای به یادماندنی برای خیلی ها به حساب می آید به این دلیل که آنها با داوطلب نیکوکاری آشنا شدند که با وجود آنکه نمی توانست از خانه بیرون بزند و در شرایط قرنطینه بود اما حاضر نبود دست روی دست بگذارد و در امر خیر مشارکتی نداشته باشد. وی در راه مهربانی قدم برداشت و کمی بعد همه اسباب لازم برای به ثمر نشستن این کار خیر جفت و جور شد.
حالا بچه های کار شانس این را دارند که کلاه و شالگردن هایی هدیه بگیرند که تار و پود آن از عشق و مهربانی است.
از: فاطمه شیری