به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، پایگاه خبری البحرین الیوم در گزارشهایی به بررسی جزئیات جنایتها و نقض گسترده حقوق بشر در فضای امنیتی و سرکوبگر رژیم آل خلیفه در بحرین و استبداد رژیم آل سعود در عربستان پرداخته و شرایط برخی زندانیان بحرینی و سعودی که مورد بی عدالتی و سوء رفتار حاکمیت قرار گرفتهاند را تشریح کرده است. عمده این افراد از طریق محاکمههای ظالمانه و اعترافات برگرفته شده توسط شکنجههای طاقت فرسا با احکامی ناعادلانه مواجه شدهاند.
محمد النمر یک نوجوان سعودی بود که خود را برای امتحانات سال پایانی دبیرستان آماده میکرد، او نوجوانی ورزشکار در رشته بدنسازی بود و برای خود آیندهای درخشان میدید، تنها مشکل او این بود که در سرزمینی زندگی میکرد که از کمترین حد آزادیهای فردی و اجتماعی برخوردار است. جعفر الفرج دایی محمد هشت سال پیش در زندانهای آل سعود گرفتار شده بود و حسین الفرج دایی دیگر محمد نیز در زندان بود. گویا مصیبتهای این خانواده تمامی نداشت و زندان و بازداشت و شهادت به بخشی از تجربه های روزمره این خانواده تبدیل شده بود.
محمد در آستانه عید سعید فطر به مدینه منوره سفر کرد تا به زیارت قبر رسول خدا برود. همه چیز عادی به نظر می رسید و پلیس و نیروهای امنیتی با بررسی گذرنامهها متوجه حضور او شده بودند، اما چیزی برای محمد مشکوک نبود.
وی تماس تلفنی از سمت خانواده اش دریافت کرد که همه چیز در آن طبیعی به نظر می رسید. او به خانواده اطلاع داد که در شهر مدینه است و به زیارت قبر پیامبر(ص) رفته است. تماس تلفنی دوم اما عجیب بود، منبع تماس ناشناس بود و تلاش داشت مدت تماس را طولانی کند. هنوز این تماس تلفنی به پایان نرسیده بود که محمد گروهی از افراد به ظاهر غیر نظامی و مسلح با لباسهای شخصی را دید که اطراف او حلقه زده بودند. او به همراه تعدادی دیگر از دوستانش به یک مکان ناشناس منتقل شد و در آنجا وقتی که مایعی به او خورانده شد، از هوش رفت.
خبر بازداشت تعدادی از جوانان منطقه العوامیه در مدینه به سرعت در شهر پیچید. 10 نوجوان سعودی بین 15 تا 22 سال توسط نیروهای امنیتی ربوده شده بودند. خانوادهاش تلاش زیادی برای اطلاع از سرنوشت محمد یا مکان بازداشتش انجام دادند، اما طبق معمول به هیچ نتیجهای نرسیدند.
محمد دو روز بعد از بازداشت در تماسی کوتاه به خانواده اش گفت که در مرکز امنیتی الدمام بازداشت است. تلاش خانواده برای ملاقات با وی همچنان ناکام ماند تا این که پنج ماه و نیم بعد و پس از اینکه محمد از زندان انفرادی خود خارج شده بود اجازه ملاقات با او داده شد. مادر محمد در توصیف اولین دیدار خود با فرزندش بعد از 5 ماه می گوید: اصلاً او را نشناختم، او پسر من نبود. معلوم نبود شلاقها و باتوم ها با بدن او چه کردهاند؟ معلوم نبود آنها چه بلایی سر وی آورده اند که حتی قدرت تمرکز خود را از دست داده بود و پریشان حال به نظر میرسید. محمد یک جوان اجتماعی و دوست داشتنی بود، اما بعد از بازداشت شرایط کاملاً تغییر کرده بود و حتی نمیدانست چه دارد میگوید.
مدت کوتاه ملاقات کافی بود تا محمد بتواند برخی از شکنجههایی که در زندان انفرادی با آن مواجه شده بود را بازگو کند. او می گفت: «دو ماه من را در زندان انفرادی نگه داشتند. آنها هر روز من را شلاق میزدند. آنها ناخنهای من را کشیدند. در این مدت 12 قرص به من خورانده شد که هیچ کدام از آنها را نمی شناختم. فشار خونم در این مدت به شدت افزایش پیدا کرد، چرا که به مدتهای طولانی من را به صورت واژگون آویزان میکردند.
اتهامی که رژیم آل سعود برای این جوانان در نظر گرفته بود، جمع آوری و حمل و نقل سلاح و قاچاق آن برای عناصر مقاومت در منطقه العوامیة بود. البته آنها اتهامات دیگری نیز داشتند که از جمله آنها حضور در تشییع پیکر شهدا و تظاهرات ضد دولتی بود، موضوعی که به هیچ وجه واقعیت نداشت و بر اساس مطالبی بود که هیچ کدام از آن ها مستدل نبود.
در حال حاضر محمد النمر از برخی بیماریهای مزمن نظیر التهاب در مجاری ادرار و التهاب شدید دندانها رنج می برد. او به دادگاه برده نشده و اجازه داشتن وکیل مدافع را نیز نداشته است، اما همچنان اصرار دارد که مراحل تحصیلی خود را پشت سر بگذراند.
انتهای پیام/