به گزارش همشهری آنلاین تغییرات نقشه فلسطین در صد سال گذشته چیزی شبیه دگرگونی زمین شناختی است؛
زمانی که امپراطوری عثمانی بعد از جنگ جهانی اول فروپاشید، بریتانیا و فرانسه سرزمین شامات یعنی فلسطین، سوریه، اردن و لبنان را که با عنوان «منطقه اشغالی دشمن» نامگذاری کرده بودند، تحت کنترل گرفتند تا به وسیله آنچه که در جامعه ملل «کنترل مناطق از کار افتاده امپراطوری عثمانی» دانسته میشد، بر این منطقه که از سپیده دمان تاریخ مهد تمدن بشری بود، قدرت پیدا کنند.
اعراب که از ابتدا و با وعده استقلال از این حکومت کنترلی استقبال کرده بودند، با خیانت تجزیه سرزمینشان روبرو شدند؛ سوریه و لبنان به فرانسه داده شد و اردن تحت حکومت پرحاشیه خاندان هاشمی از حجاز قرار گرفت در حالیکه بزرگان این خاندان تسلط خود بر حجاز را به واسطه کودتای بیابان نشینان سعودی از دست داده بودند.
اما شرایط برای منطقه ژئوپلتیک فلسطین بدتر بود زیرا طبق اعلامیه بالفور، بریتانیا به یهودیان متعهد شده بود تا پشتیبان تامین خانه ملی آنها باشد و به همین دلیل سرزمین مقدس و باستانی قدس و مناطق اطرافش را تحت قیمومیت خود نگه داشت.
- در همین دوران بود که دو جنبش بزرگ ملی گرایانه از طرف یهودیان و دیگری در بین اعراب شکل گرفت و رقابت بر سر منافع، به انقلاب اعراب در بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ و همچنین جنگ داخلی فلسطین از ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۸ منجر شد.
- جنگ اعراب با صهیونیستها در سال ۱۹۴۸ منجر به قرارداد آتشبس و تقسیمبندی منطقه به سه بخش جدید شد. اسرائیل برای یهود، نوار غزه تحت حکومت فلسطینیها و سرانجام کرانه باختری رود اردن برای پادشاهی اردن؛ نتیجتا در مجموع ۷۰ درصد سرزمین فلسطین اشغال شد و بیش از ۷۰۰ هزار فلسطینی آواره شدند.
بعد از این جنگ که بیشتر با «روز نکبت» به عنوان روز آغاز اشغال شناخته میشود بود که ساکنان آواره سرزمینهای اشغالی کلید خانههای خود را به عنوان نمادی امید بخش برای بازگشت، همراه خود نگه داشتند و در جهان آواره شدند.
- در ۱۹۶۷ جنگی ۶ روزه میان اعراب و اسرائیل درگرفت و کشورهای مصر، سوریه و اردن درصدد ریشه کنی اسرائیل بر آمدند اما شکست خوردند و تمام نقشه فلسطین بعلاوه بلندیهای جولان (سوریه)، صحرای سینا (مصر) و رود اردن (اردن) اشغال شد؛ پادرمیانی سایر کشورهای عربی منجر به صدور قطعنامهای در شورای امنیت شد و از طرفین جنگ خواسته شد تا مرزهای یکدیگر را به رسمیت بشناسند.
رژیم غاصب اسرائیل عقب نشینی خود را مشروط بر به رسمیت شناخته شدن توسط کشورهای عربی دانست و مانع از بازگشت ساکنانی که مناطق خود را جهت سهولت حمله اعراب ترک کرده بودند شد و به این ترتیب مناطق بیشتری را تحت اشغال خود در آورد.
- این در حالیست که شهرکسازیهای افراطی این رژیم در تمام بخشهای این سرزمین و بدون توجه به هیچ قرارداد و قطعنامهای ادامه دارد و اکنون تنها ۱۵درصد از خاک فلسطین در اختیار ساکنان اصیل این سرزمین قرار دارد.
اقدامات اشغالگرانه اسرائیل حتی از طرف نخبگان یهودی نیز مذموم شناخته شده؛
نوآم چامسکی، زبانشناس و فیلسوف آمریکایی یهودی تبار، اقدامات اسرائیلیها در سرزمینهای اشغالی را بسیار پستتر از آپارتاید میداند و گفته است: «اگر منظور از آپارتاید آنچه که در آفریقای جنوبی رخ میدهد باشد این بسیار از آن بدتر است.»
اریک فروم، روانکاو و جامعهشناس آمریکایی-آلمانی یهودی تبار نیز با تاکید بر اینکه ادعای یهودیان در مورد سرزمین اسرائیل نمیتواند یک ادعای واقعی سیاسی باشد استدلال کرد: «اگر تمام ملل جهان مدعی سرزمینهایی که هزاران سال پیش نیاکانشان در آن میزیستند باشند جهان به دار المجانین مبدل خواهد شد.»