به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، دستکاریشدن پیچ و مُهرههای کلیدِ «فرهاد قفلزنِ» پرویز تناولی در شامگاه دوشنبه، ۱۳ اردیبهشت، که ظاهرا گامی برای سرقت بخشی از این مجسمه قرارگرفته در محوطه تئاتر شهر بود بار دیگر موجب مطرحشدن مطالبهای شد که ادارهکل هنرهای نمایشی پیگیر تحقق آن از سوی شهرداری و شورای شهر است.
مطالبهای که موافقانش «تعیین تکلیف حریم تئاتر شهر» و مخالفانش «حصارکشی دور تئاتر شهر» مینامندش.
از احمد نادعلیان، مجسمهساز شناختهشده بینالمللی و متمرکز بر هنرهای محیطی پرسیدیم راهحل پیشگیری از وقوع اتفاقاتی مشابه چه برای «فرهاد قفلزن» و چه برای دیگر مجسمههای شهری، چیست.
نادعلیان با بیان این که «وقتی اثری در فضای باز ساخته میشود یعنی از منظر معماری و طراحی شهری دارای حرمت و براساس میل سازنده در تماس با جامعه طراحی شده است»، گفت: «به عنوان مثال نمیتوان دور برج آزادی با این استدلال که میراث فرهنگی است حصار کشید تا کسی روی آن دیوارنگاری نکند یا نمیتوان عبورومرور از سردر اصلی دانشگاه تهران را با این استدلال که اثری ملی است ممنوع کرد تا کسی برچسب تبلیغاتی کلاس کنکور و غیره روی آن نچسباند. در واقع آن حصار را میبایست به لحاظ فرهنگی و از منظر ذهنی ایجاد کرد، نه به صورت فیزیکی.»
او منظورش از حصار ذهنی را هم اینطور توضیح داد: «در واقع جامعه باید دوستداشتن یک مجسمه را بیاموزد و بداند که اگرچه ممکن است به چشم او، تنها چندکیلو آهن باشد اما از منزلتی فرهنگی، هنری و اجتماعی برخوردار است. رسیدن به این طرز نگاه، نیازمند شکلگیری گفتوگویی است که فقر فرهنگی و فقر اقتصادی مانع آن میشود.»
این هنرمند که «زمین» و «موزه» برایش همسان است و بسیاری از حجاریهایش را که اغلب نقش حیوانات، ماهی و دستوپای انسان را نشان میدهند در گوشهوکنار جهان دفن کرده است، ادامه داد: «در عین حال حصارکشی با خود آلودگی بصری به همراه دارد که اثرش را بهوضوح بر نورپردازی بنا و همچنین هنگام عکاسی و تصویربرداری از آن نشان میدهد و مفهوم یکیشدن و پیوندِ آنچه در درون بنا میگذرد با آنچه در بیرون آن در جریان است را تحت الشعاع قرار میدهد که این به خصوص در مورد تئاتر شهر، ممکن است اساسا هنگام ساخت به عنوان بخشی از دستورِ کار مطرح شده باشد تا رویدادی در درون این تئاتر حرفهای، در بیرون از آن و با مشارکت طبقه اجتماعی حاضر در اطرافش ادامه پیدا کند.»
سوژه دو فیلم «رودخانه هنوز ماهی دارد» به کارگردانی مجتبی میرطهماسب و «جزیره رنگین» ساخته زندهیاد خسرو سینایی، با اشاره به خاطرهای، افزود: «هنگامی که من جوان بودم، همه پارکهای تهران با توجیهاتی چون حضور و تجمع بزهکاران و معتادان حصارکشی شده بود. این ذهنیت بعدها تغییر کرد و حصارها برداشته شد. کمااینکه رواق فرهنگستان هنر علیرغم این که طوری طراحی شده بود که مورد استفاده عموم باشد، پس از مدتی چون ظاهرا با نشستن آدمها در آنجا و صحبتکردنشان با یکدیگر اتفاق ناگواری رخ میداد، بدون اطلاع قبلی با شیشههای ضخیم مسدود شد که در واقع به معنای پاککردن صورت مسئله بود.»
او در پایان گفت: «به هر حال امنیت این گونه تامین نمیشود. امروزه بقالی هم دوربین دارد و دقیقا چک میشود که هرکسی چه میکند. پس اگر اثری، برای ما ارزش فرهنگی دارد بهتر است دوربینهایی برای حفاظت از آن نصب شود تا مجموعه حراست که درون مجموعه هستند بتوانند در حین کار رصدش کنند یا اگر در مجموعه نبودند بعدا به بررسی آن بپردازند و افرادی که خبره کار هستند نظر دهند که چه کسی، از چه طبقه اجتماعی و با چه انگیزهای به اثری آسیب زده است؟»
متن کامل این گفتوگو را میتوانید در دزدان مجسمههای شهری، دنبال چه هستند؟/ احمد نادعلیان پاسخ میدهد بخوانید.
۵۸۲۵۹