به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، شب شعر «روز قدس» همزمان با فرارسیدن آخرین جمعه ماه مبارک رمضان شب گذشته، 17 اردیبهشتماه، با حضور جمعی از شاعران فارسیزبان از کشورهای مختلف به صورت مجازی برگزار شد. شاعران در این مراسم که با هدف حمایت از مردم مظلوم فلسطین برگزار شد، سرودههای خود را به این شرح ارائه کردند:
سیده فاطمه صغری زیدی از کشور هند
قلم هنوز ز زخم تو می شود خونبار
به رنگ خون شده الفاظ شعر من انگار
کجا نشستهای ای عهدهدار عقل و شعور
که دم از آمدن صلح میزنی هر بار
به خاک و خون تن رنجور کودکان غریب
به غم نشسته ببین مادری به روی مزار
بیان قصه نمرود و آتش کوه است
خلیل در دل این آتش جفا پیکار
خرابه، خون، تن بی سر، اسیر دست جفا
به چشم من همه کرب و بلا شود تکرار
کنار قبر پدر آرمیده یک دختر
پدر که رفت شده همدم تو سنگ مزار
هنوز قصه ایتام کوفه دیدنی است
أناالیتیم که میگفت طفل در آوار
شبی که زینت سقفش شده گلوله و توپ
شده اسیر غم و دود صبح تیره و تار
به حسرت شب پر از ستارههای امید
چه چشمها که به خون گشته تا سحر بیدار
ببین که زخم فلسطین چه تازه مانده ولی
دوای زخم تو باشد به دست حضرت یار
هنوز جمله سردار مانده در گوشم
مسیر لشکر قدس است، قدس محنتبار
حریم امن خدا میشود دوباره حرم
دوباره قصه معراج می شود تکرار
چه سامری و چه جالوتها که خاک شدند
اسیر گور شود صهیون جنایتکار
به دست حضرت طالوت شد عدو در بند
بدان که میشود این بار واقعه تکرار
دوباره طیر ابابیل میرسند از راه
مسیر لشکر اسلام میشود هموار
***
علی اصغر الحیدری ازهندوستان
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستاره خونین
تو رازدار پیامآوران مهد تمدن
تو آرمان مسلمان، تو قبلهگاه نخستین
به ذره ذره خاکت هزار راز نهفته ست
کشیدهاند به دورت ز ترس این همه پرچین
نترس از این همه دیوار و دیو و این همه ظلمت
نترس از این همه غربت نترس از این همه توهین
قسم به کعبه که آزا د میشوی تو به زودی
قسم به آیه زیتون، قسم به آیه والتین
مقاومت کن و بار دگر حماسه به پا کن
و گفتهاند ملایک هزار مرتبه آمین
قسم به قدس که یک روز، روز فتح میآید
قسم به خاک رسولان! قسم به ارض فلسطین
***
پروفسور سیده بلقیس فاطمه حسینی از هندوستان
یارب به حق قدر، دعا مستجاب کن
شبهای مسلمین همه را ماهتاب کن
قدس است مثل چادر زینب که غاصبان
چادر ز سر کشند، تو حفظ حجاب کن
لالایی غریب بخوان و رقیه را
در بارش گلوله و آتش تو خواب کن
ساقط نشد جنین فلسطین درون خون
یارب دیار قدس مرا پر شباب کن
خیمه ز اشک ساختم و دود و آه شد
یارب تو غاصبان را، خانه خراب کن
در انتظار جمعه آخر نشستهایم
ای آه ما و ناله ما انقلاب کن
چون مرغ نیم بسملم و بال میزنم
هر درد را تو جذبه جانان خطاب کن
قدسی نشان نشسته به خاک دیار قدس
یارب دعای سوختگان را مجاب کن
لا تقنطوا است بر لب و در سینه آتش است
دل را به سوی حق و سوی بوتراب کن
***
مصطفی محدثی خراسانی
روز بیداری وجدان زمین
تپش خاطره ها در افلاک
فرصت آینهگردانی عشق
صبح قدقامت انسان از خاک
صبح برخاستن بیرق عزم
روز پایان شب تردید است
صبح روشن شدن تاریکی
روز برخاستن خورشید است
کربلا ازدل تاریخ دمید
حق و باطل صفشان پابرجاست
پرچم نهضت آزادی قدس
خیمه سوخته عاشورا است
قدس فریاد شب تاریخ است
با خمینی به جهان نامی شد
صبح فریاد عدالتخواهان
روزبیداری اسلامی شد
امت واحده برمیخیزد
سر این سلسه در ایران است
روز آزادی قدس است امروز
این صدای نفس یاران است
باز با نام حسین بن علی
از دم عشق نفس میگیریم
غاصبان، قبله خود را ز شما
به خداوند که پس میگیریم
***
مهدی باقرخان، از هندوستان
شکوه قبله اوّل، وقار حرمت دین را
ببین سوریه را بحرین را ارض فلسطین را
سلام ِ لالهزار قدس، بر آن کودک زخمی
ببوسد سرخی گلهای تو آن زخم شیرین را
از اینکه نانشان در روغن است از خون مظلومان
نمیدانم چه باید کرد شاهان و سلاطین را
سقوط آل نفت و آل شیطان را تماشا کن
خدا لعنت کند چون آل مروان، آل نفرین را
برای حفظ تخت و تاج، آن شاهان بیغیرت
نثار مسلمین کردند هر دشنام و توهین را
بیا بنگر! بدون تو شده محصور، بیتالقدس
بیا تا بشکنیم این هیبت سیمان و پرچین را
فلسطین عاقبت با عزم ما آزاد خواهد شد
مبر از یاد خود امید و فتح و عشق و آمین را
***
عزیز مهدی از کشور هندوستان
ای بت هفت شاخ!
ای درخت هفت شاخه!
فردا تیرهایی را که در دلم فرو کردهای،
بیرون میکشم
از هر تیری تبری میسازم
شایستهٔ دست فرزندان ابراهیم
از خون زخمهایم
چند کیسه خون میفرستم
به بیمارستانهای غزّه
و از اشک چشمانم سِرُم میسازم...
بگذار از زخمم خون بچکد
آن قدر خون در رگهای من نیست
که عطش تو را فروبنشاند آری،
اما زهری در مغز استخوانم دارم
که جام تو را پر خواهد کرد
و نگهبانان زرّادخانههای تو از آن میهراسند
ما از نسل قمر بنی هاشمیم
ستارهات را به رخ ما نکش
تا میتوانی،
قطع کن
دستهایی را که به سوی تو سنگ پرتاب میکنند
هر دست،
تکه چوبی خواهد شد
افتاده در کوچه کوچهٔ این سرزمین مقدس
که وقتی شعلهور شود
گُلی همیشهبهار خواهد رویید
***
علیرضا قزوه
بار دیگر نیز میگویم
این ستارههای ششپَر
در مسیر ماه چون میناند
ای دریغا نام داوود
ای دریغاتر ستاره
ای دریغا ماه
قدس،
خون یحیی در دل تشت است
قصه یوسف درون چاه
سنگها آبستن ابرند
باران کم نخواهد شد
هرشهید، ابری است
جمعهها درسجده خونین
از شهیدان کم نخواهدشد
بار دیگر نیز میگویم
سیدی زخمی است اینک قدس
و خبرها همچنان خونین
دردها سنگین
سنگها بُرّاتر از تیغ صلاحالدین!
***
فاطمه ناظری
یک گوشه از خاک زمین انگار رنگین است
لبنانترین سیب جهان امروز خونین است
پیداست بر آن سیب جای وحشی دندان
آدم !نه... حوا! نه...کاری است از شیطان
چنگی است وحشی کال هارا سرخ میچیند
حتا بهشت سیب لبنان را نمیبیند
کافر شده آیات ناب تین وزیتون را
برسرزمینهای مقدس مرزی از خون را
هی میکشد از آتش وضجه نواری سرخ
بر زخمهای خاک "غزه" پنبهزاری سرخ
ابری فرو خورده "بلندیهای جولان" را
اما نه تعریفی نخواهد کرد باران را
برشاخه زیتونها باروت میروید
جای همه گهوارهها تابوت میروید
ساکت!صدای انفجار بغض میآید
شاید بیاشوبد شبی خواب جهان، شاید!
میبارد از چشمان سرخ بندر "حیفا"
باران خون دستهدسته شاه ماهیها
***
سیدسکندر حسینی از افغانستان
خورشید ز دوش قله بالا میرفت
موسای کلیم سمت سینا میرفت
از دامن این خاک مقدس یک روز
پیوسته دعا به عرش اعلی میرفت
با جوشن و عهد و ندبه تلقین میکرد
همراه کمیل نیز تمرین میکرد
تا زنده کند دوباره عاشورا را
یاد از غم و اندوه فلسطین میکرد
در قدس که باغهای زیتون گل کرد
از نام شهید قطره خون گل کرد
در دامن سینا که بذر لیلی افشاند
از هر وجبش هزار مجنون گل کرد
روزی که دل شکوفهها خونین شد
یک کوفه و چند کربلا خونین شد
وقتی که گلوی قدس را تیر زدند
محراب مقدس خدا خونین شد
***
محمدمهدی عبدالهی
چقدر داغ صنوبر به سینه مىکاریم
بگو به باد صبا بى صدا عزاداریم
خبر رسیده خبرهاى داغ، پى در پى
به آه "بیت مقدّس" شکسته مىباریم
دوباره آتش نمرودها به راه افتاد
میان شعله نامردها گرفتاریم
چقدر آه کبوتر گرفته دنیا را
بر آشیانه آتش گرفته، بیداریم؟!
سکوت پشتِ سکوت ای رفیق جایز نیست!
بگو ز حرملهها تا همیشه بیزاریم
به داد این همه مظلوم، دادخواهى کو!
به بوم حادثهاى سرخ نقش تکراریم
صداى ناله "هَل مِنْ مُعین"، تو نشنیدى؟!
چقدر پاى امام زمان وفاداریم؟
خلیل بتشکن از قتلگاه مىآید
از این عقیده دمى دست برنمىداریم
دعاى خستهدلان مستجاب خواهد شد
به سوز مسجدالأقصى به او بدهکاریم
به صبحگاه فلسطین طلوع خواهد کرد
در انتظار قدومش در این چمنزاریم
بخوان که لشکر صهیون سقوط خواهد کرد
قسم به صبح ظهور از امید سرشاریم
در اقتداى شهیدان کنار قدس شریف
نماز جمعه عشاق را به پا داریم
انتهای پیام/