به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «نیما زم» بهصورت رسمی علیه مردم ایران فعالیت میکرد، افراد را برای درگیریهای خیابانی و استفاده از سلاحهای سرد آموزش میداد، با دولتها و سرویسهای اطلاعاتی خارجی علیه منافع مردم کشورش همکاری داشت و اقدام مسلحانه علیه مراکز نظامی کشور را دنبال میکرد.
اما با انتشار خبر اعدامش، رسانههای اپوزیسیون یک جنگ روانی گسترده را برای تطهیر او راه انداختند؛ اقدامی که به یک رویه ثابت تبدیل شده است و از تکنیکهای مرسوم عملیات روانی استفاده میشود. در این گزارش مهمترین تکنیکهای مورد استفاده در تطهیر زم را مورد بررسی قرار دادهایم.
استفاده از «تحریک عواطف»:
در این تکنیک، رسانه با ارائه پیامهای عاطفی و با احساسی کردن اوضاع، حس همدردی مخاطبان خود را بر میانگیزانند. این تکنیک مخصوصا در مواقعی استفاده میشود که رسانهها، توانایی استدلال منطقی برای جلب نظر مخاطب را ندارد. بعد از اعدام زم، برای برانگیختن احساسات مخاطبان، عکسهای دوران کودکی او به همراه خاطره آخرین دیدارش با خانواده منتشر شد؛ نقل خاطره نماز خواندن وی در شب اعدام نیز در همین راستا بود. برخی رسانهها نیز بدون آنکه سندی ارائه دهند، ادعا کردند روح الله زم در زمان اعدام در حال اعتصاب غذای خشک بوده است!
پست اینستاگرامی که پدر روحالله زم بعد از اعدام وی منتشر کرد و رسانهها بهصورت گسترده بر روی آن مانور دادند.
ایران اینترنشنال به نقل از یک رسانه گمنام، بر روی ادعای اعتصاب غذای زم در زمان اعدام مانور داده است
تکنیک «بدیهی انگاری»:
تکنیک دیگری که برای جاانداختن یک ادعا بدون ارائه استدلال منطقی مورد استفاده قرار میگیرد، بدیهی انگاری است. به این صورت که موضوعاتی را بدیهی در نظر میگیرند و از آن نتیجهگیری میکنند. یعنی به مخاطب این اجازه را نمیدهند که در مقدماتی از آن نتیجهگیری شده، تردید کنند. در فضاسازی روانی که درباره اعدام زم اتفاق افتاد، رسانههای اپوزیسیون، «اجباری بودن اعترافات همه محکومین قضایی» را بدیهی گرفتند و بدون اینکه این ادعا را اثبات کنند، بر مبنای آن اعترافات روح الله زم را فاقد اعتبار معرفی کردند.
در متنهای ایراناینترنشنال، مدام به اجباریبودن اعترافات اشاره شده در حالیکه هیچ استدلالی برای آن ارائه نشده است
تکنیک «انسانیت زدایی با هدف توجیه خشونت»
در این تکنیک، رسانهها تلاش میکنند تصویری ضد انسانی از سیستم ارائه دهد و اینطور جا بیندازد که اصول اخلاقی و حقوقی توسط آن رعایت نشده است. انسانیت زدایی باعث ایجاد نفرت در مخاطب میشود و همین نفرت، زمینههای اعمال خشونت آمیز علیه جمهوری اسلامی را فراهم میکند. در ماجرای اعدام روح الله زم، رسانههای اپوزیسیون تلاش کردند تا از دستگاه قضایی انسانیت زدایی کنند. این رسانهها بدون اینکه برای ادعای خود مبنایی ارائه کنند، بهصورت گسترده روی این موضوع مانور دادند که زم امکان تماس با خانوادهاش را نداشته و شب قبل از اجرای حکم، از اعدام خود بیاطلاع بوده است.
ایران اینترنشنال به نقل از پدر زم ادعا میکند او ارتباطی با خانوادهاش نداشته است. ادعایی که بهطور کامل تکذیب شد.
بیبیسی نیز در این خبر، به ادعای دروغ پدر زم استناد کرده است.
بیشتر بخوانید
تکنیک «بی طرف نمایی»
جمله معروفی است که میگوید: «بی بی سی در ۹۹ درصد اوقات راست میگوید؛ تا مردم دروغش را در یک درصد باقی مانده باور کنند.» طبیعتا رسانهای که همه اخبارش جعلی باشد نمیتواند مورد اعتماد مخاطب باشد. منبع عملیات روانی همواره دروغ نمیگوید؛ بلکه تلاش میکند راست و دروغ را با هم آمیخته کند. برای مثال بی بی سی در ماجرای اخیر، چهرهای بی طرف به خود میگیرد و در یک جمله مینویسد: «البته این کانال اخباری هم منتشر کرد که صحت نداشتند»؛ تا خود را منصف و بیطرف نشان دهد و مخاطب اخباری که تا پیش از آن جمله به نقل از کانال روحالله زم آورده را راست بداند:
تکنیک «از زبان غیر گفتن»
در این تکنیک، پیامی که قرار است به مخاطبین ارسال شود، از طرف منبعی تولید میشود که بهظاهر بیطرف است. یعنی رسانهها در این تکنیک تلاش میکنند حرف خود را از زبان یک منبع به ظاهر خوشنام بزند. برای مثال تاکید بر محکومیت اعدام زم توسط گزارشگران بدون مرز یا سازمان عفو بین الملل، مصادیقی از اجرای این تکنیک بوده است.
ایران اینترنشنال در این خبر تلاش میکند اعدام زم را به نقل از یک منبع بهظاهر بیطرف، مبهوتکننده نشان دهد.
«به سخره گرفتن» واقعیت
در این روش، مجری عملیات روانی با به سخره گرفتن موضوع، قدرت فکر کردن و تحلیل موضوع را از مخاطبین پیام خود میگیرد. به سخره گرفتن خود نوعی از بدیهی انگاری است؛ با این تفاوت که در این جا، امر بدیهی، مضحک هم جلوه داده میشود. در این تکنیک، تنها قسمتی از واقعیت که ظرفیت به سخره گرفتن را دارد؛ به صورتی کاریکاتوری برجسته میشود و همین قسمت هم به عنوان همهی واقعیت نمایش داده میشود. تمسخر قاضی صلواتی، ریاست دادگاه محاکمه روح الله زم، مصداق اجرای این عملیات در واقعهی اخیر میباشد.
تکنیک «کل سازی از جزء»
بر اساس این تکنیک، مهمترین قسمت واقعیت و استدلال طرف مقابل، پنهان میشود و تنها بخشی از واقعیت به عنوان همه واقعیت معرفی میشود. مثلا در ماجرای اعدام روح الله زم، جنایات اصلی او به ترویج خشونت و اقدام علیه امنیت ملی مربوط میشود؛ اما رسانههای بیگانه به نحوی فضاسازی میکنند که گویی زم را صرفا بخاطر اطلاعاتی که در کانال تلگرامیاش منتشر کرده بود، اعدام کردهاند.
«وارونه سازی» واقعیت
در این تکنیک رسانهها اطلاعات غیرواقعی، مخدوش و غلط را منتشر میکنند تا تصویری نادرست از واقعیت در ذهن مخاطبان ایجاد کنند. آنها دست کاری و تحریف اطلاعات، سفید را سیاه، زشت را زیبا، اشغالگری را آزادی بخشی و آزادیخواهی را تروریسم معرفی میکند. در ماجرای اعدام روح الله زم، بدون اشاره به سابقه او در ترویج خشونت، جاسوسی و تلاش برای اقدام مسلحانه او را صرفا یک مخالف سیاسی و روزنامهنگاری مظلوم معرفی کردند. این رسانهها با تکرار مداوم واژه روزنامهنگار، تلاش کردند این حقایق را از تحتالشعاع قرار دهند که او برای حمله موشکی به مراکز ایران برنامه داشت، به مخاطبانش ساخت مواد منفجره برای استفاده در خیابانها را آموزش میداد، با سرویسهای اطلاعاتی غربی ارتباط گرفته بود و حتی برایش تیم حفاظتی گذاشته بوند و از زمان دستگیری تا اعدامش، رژیم صهیونیستی، وزارت خارجه امورخارجه آمریکا، مسئولان فرانسوی و ... ابراز نگرانی میکنند.
منبع:فارس
انتهای پیام/