چند سال قبل در اوج توحش داعش در عراق و سوریه، یکی از آشنایان که رفت و آمد زیادی به مناطق جنگی عراق داشت، بهم زنگ زد و آدرس یک مکانیکی را داد که قطعه ای از لوازم ترمز ماشینش را بخرم و برایش ببرم. وقتی رسیدم و قطعه را تحویل دادم، متوجه احترام عجیب و غریب مکانیک شدم! موقع خداحافظی هم سیگار به لب، سرش را نزدیک پنجره آورد و گفت: آقا! اسم و تلفنم را به حاج آقا دادم، منتظر خبرتان هستم انشاالله!
من گیج از کلام مرموزش، منتظر توضیح حاج آقا ماندم. ایشان با لبخند توضیح داد که وقتی مکانیک پشت فرمان نشسته، با دیدن چندتا عکس روی صندلی سئوال پیچش کرده و از داعش و عراق و اعزام پرسیده است. ایشان هم برای اینکه از دست اصرار مکانیک برای اعزام به عراق راحت شود، گفته که من خودم کاره ای نیستم و فرمانده اصلی کسی است که الان قطعه را می آورد! مکانیک بیچاره حتما چند ماهی منتظر مانده بود که من زنگ بزنم و اعزامش کنم برای نبرد با داعشیان حرامی!
مبارزه با داعش، برای جامعه آن روز ما یک آرمان مردمی شده بود. حتی آنها هم که رابطه چندان خوشی با نظام سیاسی نداشتند، متنفر از جنایات داعش و معترف به ایثار و مجاهدت رزمندگان مقاومت بودند. اینکه بازیگران سلبریتی سینما هم مثل مکانیک سر خیابان، سر عکس انداختن با رزمندگان مقاومت و اسلحه به دست گرفتن خودشان را به آب و آتش می زدند، نشانه واضحی بود از مردمی شدن آرمان مبارزه برای نابودی داعش!
به نظر می رسد چنین اراده و عزم عمومی در موضوع آرمان فلسطین و نابودی اسرائیل هنوز اتفاق نیفتاده است. دلایلش مفصل است اما به نظرم مهمترین آنها، عدم ارتباط و اتصال مستقیم مردم ما با ملت فلسطین است! مردم ما همیشه از پشت حجاب تلویزیون و کارشناسانش رنج و درد ملت فلسطین و جنایات اسرائیل را تماشا کرده اند و تجربه مشهود چندانی در این خصوص ندارند! وقتی هم اعتماد به تلویزیون و شعارهایش کم شود، به طور طبیعی آرمان فلسطین هم رنگ حاکمیتی به خود می گیرد و جنبه مردمی آن کمرنگ می شود!
یکی از فعالان مردمی حوزه جهان اسلام چندی قبل مهمان تبریز بود و تعریف می کرد که با چه مصیبتی با جوانان غزه ارتباط گرفته بودند و چند نفر از آنها را برای یک کنفرانس مردمی به تهران دعوت کرده بودند، لحظات آخر با کارشکنی و مانع تراشی نهادها و مجموعه های بالادستی و بهانه هایی چون احتمال جاسوسی و تبعات امنیتی برنامه سفرشان لغو شده بود! نکته قابل تامل اینجا است که علی رغم کوتاهی ما، برخی کشورهای اسلامی مانند ترکیه و قطر مراودات مردمی گسترده با فلسطینی ها دارند و شاید به همین خاطر حمایت ها و کمک هایشان بیش از ما ضریب رسانه ای پیدا می کند و حتی به چشم مردم فلسطین هم مهم و با ارزش جلوه می کند. راست گفته اند که هر چه از دیده رود، از دل هم برود!
به این فکر کنیم که واقعا چند نفر از ما تا حالا یک فلسطینی را از نزدیک دیده ایم و پای صحبت ها و دردهایش نشسته ایم؟! آرمان مردمی در خلاء متولد نمی شود!