در مدت ۸ سال ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، کابینه او ۲۰ بار با عزل وزرا و ادغام وزارتخانهها دستخوش تغییرات شد؛ البته مجلس شورای اسلامی نیز با استیضاح وزرا، این رقم را به ۲۳ تغییر رساند. چرخش مدیریتی کشور طی این هشت سال و ضررها و منافع این تغییرات متعدد که گاه به بروز برخی بحرانها در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور نیز منجر شد، موضوع سؤالی بود که احمدینژاد در یکی از گفتوگوهای مستقیم خود با مردم در صدا و سیما به آن پاسخ داد و گفت: علت تغییرات این بود که ملاک، کار و وظیفهای بود که وزرا باید انجام میدادند نه افراد. با این حال نگاهی به کارنامه رییس دولت مهرورزی در عزل و نصبها نشان میدهد برخی از این عزل و نصبها تماماً هم بر اساس کار و وظیفه محوله به افراد نبوده و مسائل سلیقهای و اختلاف نظرهای sdgسیاسی در عزل و تغییر وزرا نقش مؤثری داشته است.
نکات قابل توجهی در مصاحبهها و اظهارات وزرای مستعفی یا برکنار شده دولتهای نهم و دهم به چشم میخورد. طبق این اظهارات احمدینژاد در اداره دولت هیچگونه انقادی را از جانب وزرا تاب نمیآورد و بسیاری از برکناریها به دلیل انتقادهای جزئی وزرا بوده است.
برکناری مرضیه وحید دستجردی نمونهای از این ماجرا است. بسیاری از وزرا نیز به دلیل عدم همراهی با احمدینژاد در درخواستهای غیر قانونی برکنار شدهاند. محمود فرشیدی، وزیر آموزش و پرورش دولت نهم به دلیل مخالفت با واگذاری اموال آموزش و پرورش به برخی دانشگاههای خاص از کار برکنار شد.
ظاهراً بسیاری از وزرا در دولتهای نهم و دهم احساس میکردند که در اداره وزراتخانه خود از استقلال کافی برخوردار نیستند. علیرضا طهماسبی، وزیر صنایع دولت نهم در متن استعفا نامه خود، یکی از دلایل کنارهگیری خود را اصرار بر تغییرات و بیتوجهی به نظرات وزیر ذکر کرد. وزیری هامانه، وریز نفت دولت نهم نیز علت برکناری خود را مقاومت در مقابل ورود افراد غیر متخصص به وزارت نفت عنوان میکند.
برخورد تحقیرآمیز احمدینژاد با هیئت وزران به این موارد محدود نمیشود. به شهادت پرویز کاظمی، وزیر عزل شده دولت نهم، احمدینژاد هیچ گونه اعتقادی به جایگاههای ساختاری نداشت. وی وزیران را تنها اجراکننده محض دستورات خود میدانست. البته دخالتهایی نیز از جانب اطرافیان رئیس جمهور در امور وزارتخانهها صورت میگرفته که در استعفا یا برکناری برخی از وزرا بیتأثیر نبوده است.
مشایی خط قرمز احمدی نژاد بود
یکی دیگر از دلایل برکناری وزرا توسط احمدینژاد، مخالفت آنان با اسفندیار رحیم مشایی بود. مشایی در دولت احمدینژاد خط قرمزی محسوب میشد که زیر پا گذاشتن آن برای عزل یک وزیر کافی بود. مشایی در هر دو کابینه احمدینژاد از جایگاه بالایی برخوردار بود. یکی از جالبترین برکناریها که حاشیههای زیادی نیز با خود به همراه داشت، برکناری اژهای وزیر اطلاعات و صفار هرندی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بود. این دو وزیر به دلیل مخالفت با معاون اولی مشائی، چند روز مانده پایان دولت نهم برکنار شدند. البته صفار هرندی برای جلوگیری از سقوط کابینه، به شکل صوری در دولت باقی ماند.
سوء استفاده احمدینژاد از اصولگرایان
احمدینژاد در چهارسال اول دولت خود به شکل گسترده از اصولگرایان استفاده کرد. به نظر میرسید وی در این مدت خود را برای اداره کشور محتاج اصولگرایان میدیده است. علاوه بر آن او هنوز یک انتخابات دیگر در پیش داشت و برای موفقیت در انتخابات به حمایت اصولگرایان احتیاج داشت؛ اما این رویکرد به محض پیروزی احمدینژاد در انتخابات ۸۸ تغییر کرد.
وی در اولین اقدام خود مشایی را به عنوان معاون اول دولت معرفی کرد. پس از اعتراض وزرا به این انتصاب، وی چند نفر از چهرههای مؤثر دولت خود که انتصاب جدی به جریان اصولگرایی داشتند (صفار هرندی و اژهای) در روزهای پایانی دولت نهم و قبل از مراسم تحلیف دولت دهم عزل کرد. وی رفته رفته افراد دیگری مانند مرضیه وحید دستجردی و منوچهر متکی از چهرههای وابسته به طیف سنتی اصوگرا را نیز برکنار کرد.
در دولت دهم موج تغییرات از یکسال بعد، یعنی در آذر ۸۹ با برکناری ناگهانی منوچهر متکی وزیر امور خارجه آغاز شد. ماجرای برکناری متکی در سفر کاری سنگال تا مدتها سوژه رسانههای ایرانی بود. این برکناری با اتهاماتی از سوی احمدینژاد و یارانش به متکی همراه بود که توسط متکی و بسیازی از شخصیتهای مطلع دیگر تکذیب شد. این شیوه معمولی در برکناریهای احمدینژاد بود، وی تلاش میکرد هنگام برکناری افراد، چهره آنها تخریب کند تا توجیهی برای برکناری داشته باشد. در ماجرای برکناری اژهای نیز، احمدینژاد وی را به کم کاری در مسائل فتنه ۸۸ متهم کرد.
دو بهار از آغاز دولت دهم گذشته بود که در ابتدای سال ۹۰ و در آخرین روزهای اولین ماه سال، خبر استعفای حجتالاسلام حیدر مصلحی از سمت وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران را همراه با متن موافقت محمود احمدینژاد با استعفای وی و نیز حکم انتصاب او به عنوان مشاور امور اطلاعاتی در رسانهها منتشر شد.
البته این استعفا صوری و به دستور احمدینژاد انجام شده بود. این استعفا و موافقت رئیس جمهور با آن مورد مخالفت رسمی حضرت آیت الله خامنهای قرار گرفت و در نامهای که از ایشان در تاریخ ۳۰ فروردین ماه انتشار یافت، ایشان خطاب به وزیر اطلاعات نوشتند: "از شما میخواهم بیش از پیش در انجام مأموریتهای مهم داخلی و خارجی وزارت اطلاعات اهتمام به خرج داده و با سرمایهٔ عظیمی که آن وزارتخانه از نیروی انسانی توانمند و انقلابی و متدین و فناوریهای روز برخوردار است و با حمایت دولت خدمتگزار و همکاری سایر نهادهای اطلاعاتی اجازه ندهید کوچکترین فترت و سستی در انجام وظایف قانونی آن دستگاه مهم پیش آید. " این حکم حکومتی موجب قهر ۱۱ روزه و خانه نشینی احمدینژاد بود.
مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت، آخرین وزیری بود که توسط احمدینژاد برکنار شد. برکناری وی به ظاهراً به دلیل انتقاد از عدم تخصیص ارز به واردات دارو بود. پس از او محمد حسن طریقت منفرد به وزرات بهداشت رفت. آخرین استیضاح در دولت دهم نیز، استیضاخ شیخالاسلامی وزیر کار بود. نمایندگان که مخالف ریاست سعید مرتضوی بر سازمان تأمین اجتماعی بودند به وزیر کار برای برکناری او اولتیماتوم دادند و پس از مدتی وی را استیضاح و برکنار کردند.