با این فرض که برجام احیا و تحریمهای نفتی و بانکی برداشته شود آنوقت ایران با چه موانعی برای باز پسگیری بازارهای نفتیاش روبهروست. چه راهحلهایی پیش رو دارد؟
١- برخی چاههای نفتی به خاطر کاهش تولید ناشی از اثر تحریمها، آسیب دیده است. هر چند با الهام از تجربه تحریمهای قبلی و نبستن کامل چاهها، این آسیب کمتر از گذشته است اما رساندن تولید نفت خام به سطح بیش از 3میلیونو950هزار بشکه (بیشترین تولید مستمر نفت خام در سالهای اخیر) کار سادهای نیست.
٢- وضعیت بازار نفت خراب است و تقاضا امسال حدود 10میلیون بشکه افت کرده است. پیشبینی میشود سال2021، حدود 6میلیون بشکه در روز، از این تقاضا برگردد. اما همچنان نسبت به سال2019، وضعیت تقاضا بد است. پس رقابت برای گرفتن بازارها سختتر است.
٣- برنامه کاهش تولید کشورهای اوپک و غیراوپک، قرار است از ماه آوریل کاهش 5میلیونو700هزار بشکهای را اعمال کند. (اگر در 4ماه پیش رو، تولید 23کشور روزانه 500هزار بشکه اضافه شود و اتفاق تازهای نیفتد) ایران فعلا از برنامه کاهش تولید معاف است اما با برداشته شدن تحریمها، قطعا اوپک و روسیه یک مانع جدی پیش روی افزایش تولید نفت ایران خواهند گذاشت.
٤- ایران در ماههای اول میتواند به لطف میعانات گازی روی آب ماندهاش، صادرات مجموع نفت خام و میعانات گازی در چندماه اول پس از رفع تحریمها را به سرعت افزایش دهد؛ نظیر کاری که پیش از شروع تحریمها و در اسفند95 انجام داد: رکورد صادرات نفت خام و میعانات گازی به میزان 3میلیون بشکه در روز.
٥- آمریکا روزانه حدود 3میلیون بشکه نفت شیل صادر میکند. صادرات نفت عراق به بیش از 2میلیونو800هزار بشکه در روز رسیده است. این دوکشور به همراه عربستان جای نفت ایران را در بازار هند گرفتهاند. به یک نمونه توجه کنید. صادرات نفت عراق به هند از حدود 850هزار بشکه در روز به یکمیلیونو200هزار بشکه در روز رسیده؛ وضعیت در هند سخت شده است. اما با ارائه تخفیف میتوان بازار هند را دوباره احیا کرد. پالایشگران هندی به قیمت حساسند. باید بتوانیم 10درصد بازار هند را بهدست آوریم. یعنی حدود 400هزار بشکه به هندیها بفروشیم.
٦- تا 10سال پیش، حدود 10درصد واردات نفت چین از ایران تامین میشد. تا قبل از اعمال تحریمها این عدد به 7درصد رسیده بود. حالا هم که طبیعتا کمتر شده است. چین در سال2020، بهطور میانگین حدود 11میلیون بشکه نفت وارد کرده است. اگر قرار باشد سهم 7درصدی قبل از تحریمها هم احیا شود باید بتوانیم روزانه حدود 750هزار بشکه به چین نفت بفروشیم. مسیرهایی که از قبل باز شدهاند اگر حفظ شوند شاید بتوانند همراه با یک توافق دولتی، سهم نفت ایران در بازار چین را برگردانند.
٧- صادرات میعانات گازی، راه حل مؤثر برای بازپسگیری بازار کرهجنوبی است. جایگزینهای ایران در آن بازار گران هستند. اگر میعانات روی آب ایران تمام شود، ایران میتواند بهطور مستمر روزانه 200هزار بشکه میعانات گازی به کرهجنوبی بفروشد. امارات هم مشتری میعانات گازی است. ژاپن هم بالاخره از ایران حدود 100هزار بشکه نفت خواهد خرید اما کمی دیرتر. بازار 600 تا 800هزار بشکهای اروپا هم با ارائه قیمتهای پایین قابل دسترس است.
٨- بهطور خلاصه اینکه، ایران باید بتواند روزانه حدود یکمیلیونو400هزار بشکه به کشورهای این طرف کانال سوئز و 800هزار بشکه به کشورهای آن طرف کانال سوئز نفت خام و میعانات گازی بفروشد. با این سیاست، احتمال میدهم «جنگ قیمتی» راه بیفتد. اول اینکه ایران نباید از آن فرار کند. دوم اینکه احتمالا باید بازارهای غیررسمیاش را حفظ کند(اما شفاف). همه اینها حاصل نمیشود مگر با یک «پشتوانه ملی». پشتوانهای متشکل از مدیران ارشد 3 قوه، نهادهای مختلف حاکمیتی، بازیگران جناحهای مختلف سیاسی همراه با مطالبه مؤثر افکار عمومی. وگرنه پا گذاشتن در این مسیر بسیار سخت است.
9- حالا فرض کنیم آقای رئیسجمهور به وعدهاش برای صادرات ٢میلیونو٣٠٠هزار بشکهای نفت (و میعانات گازی) عمل کرد. گرفتن پول آن با ارزهای مرغوب هم مهم است. چین میخواهد یوان بدهد، کرهجنوبی «وون» و هند روپیه. رفع تحریمهای بانکی در کنار گرفتن بازارها مهم است.
1717