خبرگزاری فارس کردستان/ مسیر سنندج به روستای قزلجهکند را در پیش میگیرم روستایی که در گویش مردمان آن به قیزیلکند یعنی روستای طلا مشهور است.
قزلجهکند در 35 کیلومتری مرکز شهرستان قروه واقع شده است، روستایی با بیش از 760 نفر جمعیت در قالب 230 خانوار، مردمان این دیار روی معدن طلا خوابیدهاند، وجود 5 معدن پوکه قزلجهکند را به یکی از ثروتمندترین روستاهای ایران تبدیل کرده است، ارزش این سنگ معدنی کمتر از طلا نیست ولی آنچه از این ثروت خدادادی قسمت مردمان آن میشود، گرد و خاک و آب حاوی بالاترین غلظت آرسنیک است.
فاز اول طرح هادی سالها پیش در روستا اجرا شده است اما به خاطر تردد ماشین سنگین خیلی سریع خراب شده و نبود اعتبار موجب شده اجرای فازهای بعدی این طرح نیز همچنان ابتر بماند.
تولید در این روستا تنها به سنگ پا خلاصه نمیشود چرا که در گوشه دیگر این آبادی با تلاش خانوادهای بعد از 20 سال زندگی در شهر به روستا مهاجرت معکوس داشتهاند و با ایجاد یک واحد تولیدی جوراب بافی به نحوی دیگر نبض تولید به تپش افتاده است.
راهی کارگاه جوراب بافی خانواده معبودی میشویم، چندین دستگاه جوراببافی از نوع کامپیوتری در کارگاه در کنار هم راهاندازی شده است کارگاهی که هرچند در مقیاس کوچک است اما توانسته با بردن نان سر سفره چندین خانوار از نوع زنان سرپرست خانوار در روستای قزلجهکند کاری کند کارستان.
صنعت مردمان روستا همانطور که گفتیم تولید سنگ پا است اگر چه درآمد زیادی ندارند و اقتصاد بعضی خانوادهها هنوز لنگ میزند اما سفرههایشان خالی نیست!
ایجاد شغل برای زنان سرپرست خانوار
اینکه درصد کم یا زیادی از جامعه ما بنا به دلایل مختلف زنانی به خود اختصاص دادهاند که به واسطه شرایط روزگار از قضا باید برای فرزندانشان هم مادر باشند و هم پدر، نیاز به بیان نیست، چرخ زندگی برای زنان سرپرست خانوار در این روستا نیاز به چرخاندن دارد، اما فرصتهای شغلی برای بانوان روستایی حتی بیش از بانوان شهری محدود است آن هم در روستایی مانند قزلجهکند که ظرفیت گردشگری و طبیعت آن به واسطه فعالیت معادن پوکه و تردد ماشینهای سنگین، جاده نامناسب و از همه بدتر، آب آلوده به آرسنیک، مساوی با صفر میشود.
مردان روستا از بزرگ و کوچک پیر و جوان هر روز تیشه به سنگ میکوبند و با تولید سنگ پا اقتصاد اهل خانه را تامین میکنند، هرچند بانوان در جامعه ما همواره ثابت کردهاند که کمر سختی را میشکنند، اما آوردن سنگ پا از معدن و تراشیدن پیکر سنگ با چکش کاری مردانه است و برای بانوان آن هم در محیط کوچک آبادی تقریبا غیرممکن.
آقای معبودی که با نیت چرخاندن چرخ زندگی خود و کمک به بانوان سرپرست خانوار در قزلجهکند زندگی 20 ساله در شهر را رها کرده و به روستای قزلجهکند برگشته و وارد عرصه تولید شده است.
وی میگوید: کار را سه سال پیش با یک دستگاه جوراب بافی که از تهران با 17 میلیون تومان خریدم همراه خانمم در روستا آغاز کردم. شبها جوراب میبافتم و صبح یک نفر از بانوان آبادی به همراه همسرم جورابهای بافته شده را اتوکشی و بستهبندی میکردند تا راهی بازار شود.
بعد از گذشت سه سال، این کارگاه اکنون با سه دستگاه، چرخ و اتو و سایر امکانات در کنار درآمدزایی برای خانواده خودش، چرخ زندگی چند زن سرپرست خانوار دیگر در این روستا را میچرخاند.
معبودی میگوید: تلنگر این کار را خواهرزادهام که خودش در این حوزه در تهران فعالیت میکرد، برایمان زد، دو ماه آموزش دیدم صفر تا صد کار و چم و خم برنامه دادن و تعمیرات جزئی دستگاه را یاد گرفتم در مرحله نخست یکی از اتاقهای منزل به کارگاه اختصاص دادیم هرچه جلوتر میرفتیم کارمان بیشتر میگرفت.
کارگاه را از محیط خانه خارج کردیم و کار را به این ترتیب گسترش دادیم دو دستگاه دیگر اما از بروزترین دستگاههای تولیدی خریداری کردم و به این ترتیب تولید روزانه ما به 20 جین رسید.
هزینه تولید هر جین جوراب در وضعیت فعلی حدود 50 هزار تومان است که با 10 هزار تومان سود به بازار عرضه میکنیم، البته به دلیل فروش مستقیم و حذف دلالان، سود بهتری بدست میآوریم.
از تولید تا مصرف
تولیدات این کارگاه جدای از منطقه و شهر قروه، در دیگر شهرهای کردستان نیز عرضه میشود، هر چند پیشنهاد افزایش تولید برای صادرات به اقلیم کردستان عراق وجود دارد اما به دلیل شرایط اقتصادی امروز و افزایش قیمت دستگاههای تولید جوراب در فضای تحریم، به تنهایی و با سرمایه شخصی ممکن نیست.
اگر در سال تولید، پشتیبانیها، مانعزداییها، از سوی دستگاهها و نهادها تسهیلات ارزانقیمت به ما پرداخت شود قطعا میتوانیم با توسعه کار زمینه اشتغال چند نفر دیگر در روستا را فراهم کنیم.
بعد ۲۰ سال زندگی در شهر را برای راهاندازی کسب و کار و ایجاد اشتغال چند خانواده را رها کردیم و این انتظار زیادی نیست که میخواهیم مورد حمایت مسئولان قرار گیریم.
درآمد ماهیانه این کارگاه در وضعیت فعلی چرخ زندگی چند خانواده دارای سرپرست خانوار زن را در روستا میچرخاند.
با توجه به دورههای آموزشی که گذراندهام و استعدادی که وجود دارد توانایی داریم کارگاه را توسعه دهیم و اگر سرمایه داشته باشیم این کارگاه میتواند 100 درصد اشتغالزایی خوبی را به همراه داشته باشد.
وضعیت بازار بد نیست چون تولیدات ما متناسب با فصل تغییر پیدا میکند، طبیعتا در بازار عرضه مشتری کافی دارد اما مشکل اصلی وجود دلالان بود که از سال گذشته عرضه از تولید به مصرف را در منطقه کلید زدهایم که این کار موجب شده هم به لحاظ سودآوری برای خود ما به صرفه باشد و هم مشتریان با قیمت مناسبتری کالای مورد نیازشان را تامین کنند.
در ماه بیش از 2 هزار جین جوراب در این واحد کوچک تولید و در بازار عرضه میشود، پشتیبانی از تولید در روستاها، جدای از ایجاد اشتغال و درآمدزایی موجب جلوگیری از مهاجرت و حاشیهنشینی میشود لذا مسئولان باید از چنین مشاغلی در روستاها حمایت کنند.
اگرچه تحریم روی مواد اولیه 100 درصد تاثیرگذاشته است اما تمام توان خود را برای حفظ و سرپا نگهداشتن کارگاه و اشتغال موجود در آن بکار گرفتهایم و با ارتقاء سطح کیفیت و نوآوری در طرح و رنگها توانستهایم بازارمان را حفظ کنیم.
مواد اولیه را تا قبل عید امسال حدود 200 هزار تومان میخریدیم اکنون به 500 تا 600 هزار تومان رسیده و این موضوع روی قیمت تمامشده و بازار عرضه هم تاثیر دارد.
خانم معمولی هم که به همسرش در کارگاه کمک میکند: میگوید زندگی در شهر را رها کردیم و با تمام مشکلاتی که در روستای قزلجهکند وجود دارد در اینجا زندگی میکنیم.
فعالیت در این کارگاه برایم راحت است، کار را از همسرم یاد گرفتم و خودم هم به بانوان شاغل در این کارگاه آموزش دادهام هر روز بعد از رسیدگی به خانه وارد کارگاه میشوم و تا نزدیک ظهر کار پشت دستگاه، اتوکشی، بسته بندی و آماده کردن سفارشات از وظایفی است که بین کارکنان کارگاه بسته به توان تقسیم شده و انجام میگیرد.
چراغ کارگاه شب و روز روشن است من به همراه چند نفر از بانوان روستا روزها در کارگاه فعالیت میکنیم و همسرم بیشتر شب پشت دستگاهها قرار میگیرد اما در مجموع کار هم به لحاظ روحی و هم اقتصادی روی زندگیمان تاثیر گذاشته است و از اینکه توانستهایم برای خودمان و دیگران بانی خیر باشیم خدا را شاکر هستیم.
برای تولیداتمان برند هم داریم و با همین برند در بازار عرضه میکنیم مردم روستاهای اطراف هم مشتریان همیشگی ما هستند اما برای توسعه کار نیاز به حمایت داریم.
و اما...
یکی از راههای افزایش درآمد در محیط روستایی و جلوگیری از مهاجرت به شهرها، اجرای الگوهای توسعه روستایی و ایجاد درآمد پایدار برای روستائیان است.
در حال حاضر هر کدام از روستاهای کشور از ظرفیت منحصر به فردی در تولید محصولات برخوردار است که میتواند با توانمندسازی افراد بومی و محلی و ارائه آموزشهای لازم از این ظرفیت به نفع اهالی روستا بهرهبرداری کرد.
لازمه جلوگیری از مهاجرت از روستا به شهر توسعه پایدار روستایی است و برای توسعه پایدار روستایی در کنار اجرای طرح زیرساختی توجه به ایجاد درآمد پایدار برای روستائیان امری ضروری است.
در سالی که از سوی مقام معظم رهبری با عنوان سال تولید، پشتیبانیها، مانعزداییها نامگذاری شده است، حمایت از واحدهای تولید و تلاش در راستای توسعه آنها به ویژه در محیط روستاها نیاز ضروری بوده و میتواند زمینه رونق هرچه بیشتر را در روستاها فراهم سازد.
انتهای پیام/2330/71