به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، ششصد و پنجمین شب از شبهای فرهنگی بخارا به همت مجله فرهنگی بخارا و علی دهباشی، به بررسی کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم (سوفیا، ۱۳۹۹) ترجمه فارسی کتاب The study of Quran اختصاص داشت که به کوشش و سرویراستاری سید حسین نصر توسط انتشارات هارپر آمریکا (۲۰۱۵) منتشر شده و انشاءالله رحمتی، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اخیرا آن را ترجمه کرده است.
سید حسین نصر، استاد فلسفه دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا و سرویراستار کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم، در این نشست که از پیش ضبط شده بود درباره علت گردآوری این کتاب گفت: انتشارات هارپر که مهمترین ناشر آمریکا در زمینه کتابهای دینی است. چند سال پیش دو کتاب به نامهای تفسیر انجیل و تفسیر تورات منتشر کرد و موفقیت چشمگیری بهدست آورد. هارپر تصمیم گرفت کتابی هم درباره اسلام منتشر کند و با من تماس گرفت. بعد از تأمل زیاد، با آگاهی به اینکه بنده قرآنشناس نیستم، پذیرفتم و شرط گذاشتم هر کسی که روی این کتاب کار میکند، باید مسلمان باشد.
وی ادامه داد: از دانشمندان برجسته و شناختهشده خواهش کردم در این زمینه با من همکاری کنند؛ از جمله شیخالأثر که شخصیت علمی اهل تسنن است و آیتالله مصطفی محقق داماد که متخصص علوم شیعه و عرفان است. بعد از ۱۰ سال این کتاب منتشر شد و بهسرعت جای کتابی را که سعودیها سالها به رایگان توزیع میکردند و مطابق نظر وهابیان بود گرفت. هم اکنون در دانشگاههای آمریکا و انگلیس، کتاب اصلی ترجمه و تفسیر قرآن است و به زودی به زبان ترکی، فرانسه و اسپانیولی منتشر خواهد شد و متخصصانی مشغول ترجمه آن به زبان هندی هستند.
در این اثر به اصالت اسلامی توجه ویژه شده است. من سنتگرا هستم و با بنیادگرایی و سلفیگرایی که از قرن سیزدهم هجری بهوجود آمده مخالفم. آنچه در این کتاب تازگی دارد این است که ما ۴۰ تفسیر معروف اسلامی را گردآوری کردیم که تمام طیفهای مختلف تفسیر، از لغوی و تاریخی گرفته تا کلامی، عرفانی و فلسفی را در بر میگیرند. همچنین به آثار ابنعربی، ملاصدرا، طبری و تفاسیر فیمابین و غیره اشاره کردهایم.
این استاد فلسفه جامعه هدف این پژوهش را کشورهای انگلیسیزبان دانست و گفت: امروز تفکر به زبان انگلیسی در دسترس بسیاری افراد است، از جمله افرادی از دنیای اسلام، هندو، بودایی و ادیان دیگر خارج از مسیحیت و یهودیت. این کتاب کوشیده است به آن عالم وسیع انگلیسیزبان توجه کند. به همین دلیل، ترجمه آن حتی به زبان کشورهای اسلامی، برای کسانی که در جستجوی راهنمایی از قرآن کریم هستند، مفید است.
نصر با اشاره به ترجمه اثر، بیان کرد: انشاالله رحمتی این کتاب را به قرآن معاصرانه ترجمه کرده اما باید بدانید این قرآن معاصر است ولی متجدد نیست. معاصر بودن با متجدد بودن فرق دارد و این یکی از اشتباهات خیلی سخیف است که به دلیل دیکتاتوری تجدد بهوجود آمده، انگار که هرچیزی که اکنون وجود دارد جدید است در حالی که اینطور نیست. فیلهایی که امروز در آفریقا راه میروند جزو دنیای فعلی ما هستند ولی مختص عالم تجدد نیستند. اکثر مسلمانان هنوز در عالم سنت زندگی میکنند و بهرغم تهاجم سیلآسای تفکر غربی، هنوز ریشه فکری آنها در دین اسلام قرار دارد.
تفسیر قرآن هرگز تمام نمیشود
آیتالله سید مصطفی محقق داماد، با اشاره به روند تکمیل کتاب گفت: حسین نصر از من خواست درباره مکتبهای کلامی و فلسفی به وجود آمده تحت تأثیر قرآن، مقالهای بنویسم و پیشنهاد داد بر آیاتالأحکام کتاب نظارت کنم که احیانا اشتباهی در ترجمه پیش نیاید و من هر دو را پذیرفتم. در این کتاب پنج کار بزرگ انجام شده است. یکی مقدمه فاضلانهای که خود نصر بهعنوان سرویراستار نوشته است. ترجمه قرآن هم بسیار عالی است. همچنین چهل تفسیر معتبر شیعه و سنی با ارجاعات کامل در این کتاب تلخیص شدهاند. مقالات ضمیمه آن به قلم اسلامشناسان معتبر نیز کار بزرگ دیگری از نصر است. کار پنجم هم سرویراستاری بسیار ارزنده و قابل تقدیر او در این کتاب است.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم و استاد حوزه و دانشگاه کیفیت ترجمه را مهم دانست و افزود: این کتاب به دست یک مترجم خوب یعنی انشاءالله رحمتی، به فارسی ترجمه شده است. مهمترین جایگاه انتشار این کتاب، غرب است زیرا با ذائقه غربی تألیف شده است ولی طوری ترجمه و سپس توسط مصطفی ملکیان ویرایش شده که با ذائقه شرقی هم همخوانی دارد، جای این کتاب در زمان ما خالی بود.
نام این کتاب را تفسیر معاصرانه قرآن گذاشتهاند. قرآن، چهارده قرن قبل بر پیامبر نازل شد و از آن زمان، هرکسی با ظن و معرفت و درک خودش آن را تفسیر کرده است. تفسیر قرآن در هیچ نقطهای تمام نمیشود و این کتاب، فرازمانی و فرامکانی است و در بستر تاریخ تفسیر میشود و هرکسی به اندازه درک خودش از آن بهره میبرد.
کاری که انجام نشده بود
مصطفی ملکیان، با برشمردن مشخصههای کتاب تفسیر معاصرانه قرآن کریم، گفت: این کتاب چند مشخصه دارد: تفسیری نیست که یک مفسر خاص بر قرآن نوشته باشد؛ بلکه چهار اسلامشناس و قرآنپژوه غربی این تفسیر را گردآوری کردهاند و عبارتند از ماریا مسی دکاکه و جوزف لومبارد که هر دو مسلمان آمریکایی هستند، جانر دگلی که مسلمان قفقازیتبار آمریکایی است و آقای محمد رستوم آسیاییتبار-آمریکایی است.
نویسنده کتاب زمین از دریچه آسمان افزود: این چهار اسلامشناس زیرنظر سیدحسین نصر، ابتدا از میان تفاسیری که در طول تاریخ بر قرآن نوشته شدهاند، دو دسته را کنار گذاشتند؛ یکی تفاسیری که سبقههای اسلام بنیادگرایانه دارند و دیگری تفاسیری که سبقه اسلام تجددگرایانه و روشنفکری دینی دارند. این کتاب فقط به چهل تفسیر قائلین به اسلام سنتگرایانه پرداخته است و برای هر آیه، همه تفاسیری را که در این چهل تفسیر بر آن آیه وجود دارد بررسی کرده و موارد پذیرفتنیتر را در کتاب آوردهاند. پس این کتاب، گزیده بهترین تفاسیر سنتگرایانه از منظر این چهار گردآورنده و سرویراستار است و وجه صرفهجویانه دارد؛ به این معنا که شما اگر خودتان میخواستید این حجم از اطلاعات را از این تفاسیر بهدست بیاورید، باید وقت زیادی صرف میکردید.
در این تفسیر زیادهگویی وجود ندارد، ایجاز در آن رعایت شده و اخلالی هم در مطلب ایجاد نکرده است. همچنین در این تفسیر برای هر نکتهای، نشانی مطالب مرتبط با آن در جاهای دیگر کتاب، داخل پرانتز داده شده است و علاوه بر این که تفسیر سوره با آیات صورت گرفته، در پایان کتاب نیز مقالاتی آورده شده که دید موضوعی به قرآن دارند نه دید آیه به آیه و این امتیاز است. با اینکه گردآورندگان این تفسیر سنتگرا هستند، از عالم مدرن بیخبر نیستند و تا حدی حساسیتهای انسان امروز را درنظر گرفتهاند.
ملکیان با طرح دو سوال ادامه داد: دو نکته برای شنوندگان باقی میگذارم تا خودشان درباره آنها تأمل کنند: ۱. آیا واقعا تجددگرایی و بنیادگرایی، آن مقدار که در مقدمه کتاب ادعا شده، از اسلام دور است؟ آیا اسلام واقعا اینقدر به تلقی سنتگرایانه نزدیک است یا مقداری در نزدیکی سنتگرایی به اسلام واقعی و دوری تجددگرایی و بنیادگرایی از اسلام واقعی، مبالغه شده است؟ ۲. آیا اهمیتی که آموزههای قرآنی دارند، با شرحی که درباره آیه آورده شده تناسب دارد یا نه؟ همه مطالب قرآن به یک اندازه اهمیت ندارند. یک تفسیر خوب به گمان من تفسیری است که وقتی به آیاتی میرسد که آموزههای مهمتر را طرح میکنند، درنگ بیشتری کند.
تفسیر معاصرانه قرآن به شبهات، پاسخ داده است
غلامرضا اعوانی، استاد فلسفه نیز با ارایه تاریخچهای از ترجمه قرآن، گفت: اولین ترجمه قرآن در سال ۱۱۴۳ میلادی توسط شخصی به نام رابرت کتون به لاتین انجام شد. این ترجمه بیشتر برای مخالفت با اسلام مورد استفاده قرار گرفت و اولین ترجمه به زبان انگلیسی در سال ۱۶۴۹ توسط الکساندر راس انجام شد. اولین ترجمه معتبر به انگلیسی، در سال ۱۷۴۲ توسط سیل ارائه شد. سومین رئیسجمهوری آمریکا به نام جفرسون که حقوقدان بود و حقوق آمریکا را نوشت، از این کتاب استفاده کرد. این ترجمهها یا زبانشان خیلی غلیظ و ادبی بود یا دقت کافی در ترجمه نداشتند؛ اما کتاب نصر زبانی امروزی و ویراسته دارد.
عضو پیوسته فرهنگستان علوم ادامه داد: امروز مردم حوصله خواندن تفسیر چهل جلدی را ندارند ولی دوست دارند کلیتی درباره آنها بدانند. این کتاب در این زمینه بسیار موفق است و تمامی تفاسیر را جمع کرده و از حواشی به دور است. در این کتاب از تحقیقات جدید هم استفاده شده است ولی نه از تحقیقات کسانی که به قرآن اعتقادی نداشتند، امتیاز این کتاب آن است که به شبهاتی که دیگران بر قرآن وارد کردهاند، پاسخ داده است. مقالات این کتاب کار افراد بسیار بزرگ است. مثلا رئیس جامعهالازهر مصر (دانشگاه مرجع احکام فقهی برای اهل سنت) در این کتاب مقاله دارد.
این مقالات درباره کلید فهم قرآن، چطور قرآن بخوانیم، ترجمههای قرآن و اشکالاتی که در ترجمه هست یا چگونگی انتقال معجزه قرآن، نظریه اسلامی درباره قرآن، خصوصیات زبان عربی قرآن، تفاسیر حکمی و باطنی و علمی قرآن، قرآن بهعنوان منبع فقه، قرآن و مکاتب فسلفی و کلامی، قرآن و عرفان، نظر قرآن درباره تاریخ مقدس، نظر قرآن درباره ادیان دیگر، اخلاق در قرآن، حقوق بشر در قرآن، جنگ و صلح در قرآن، مرگ و زندگی اخروی و غیره هستند، قرآن برای جهان امروز خیلی حرف دارد ولی مسلمانان عکس آن عمل میکنند.
منوچهر صدوقیسها، استاد دانشگاه و پژوهشگر با تحسین عملکرد نصر، گفت: این کتاب، چه در اصل و چه در ترجمه، کاری گروهی است. از محاسن دیگرش این است که اولین شرط نصر برای کار روی این کتاب آن بوده که همه همکارانش مسلمان باشند. این شرط حسب ظاهر ممکن است خیلی مهم بهنظر نیاید اما عمل مهمی است. ما از مستشرقین بزرگ اروپایی آثاری میبینیم که مایه تعجب است. مثلا نیکلسون در شرح مثنوی و جاهای دیگر مطالب عالیهای ارائه کرده ولی به ناگهان میگوید «محمد در کتابش میگوید…»؛ اینگونه گفتار برای ما قابل قبول نیستند. حالا این مطلب را به ساحت قرآن کریم برگردانیم و ببینیم یک مستشرق طراز اول غیرمسلمان، چگونه میتواند تفسیر قرآن کند که مطابق نفسالأمر باشد؟
تفسیر معاصرانه، مدرن نیست
انشاءالله رحمتی، مترجم کتاب نیز محتوای آن را تفسیر دانست و اظهار داشت: کاری که در کل این اثر انجام شده، تفسیر است و در ترجمه فارسی من باید عنوانی را برمیگزیدم که بتواند معرف این اثر باشد. هر عنوان دیگری غیر از تفسیر، حق کاری را که در این کتاب انجام شده ادا نمیکرد. نکته دیگر اینکه منظور ما از «تفسیر معاصرانه»، تفسیر مدرن نیست بلکه درست در مقابل مدرن قرار دارد. ما باید مقدمه کتاب را با دقت بخوانیم تا بتوانیم عنوان را به درستی درک کنیم.
این استاد دانشگاه گفت: یکی از دشوارترین قسمتهای کار ترجمه، ترجمه عنوانهاست و نمیتوانیم عنوانی را ترجمه کنیم مگر اینکه اشرافی بر مطالب کتاب داشته باشیم. من از عبارت معاصرانه برای این استفاده کردم که بگویم این تفسیر، تفسیر مدرن نیست، اگر عنوان معاصرانه نمیآمد، کاری که در این کتاب انجام شده برای خواننده روشن نبود.
ما یک نوع تفسیر سنتی داریم و یک نوع تفسیر متجددانه. پایه تفاسیر سنتی، سنت اسلامی است و به تحولات روی داده در دوران مدرن توجه ندارند. دوران مدرن در تاریخ بشر، یک نقطه عطف است که نگاه انسان را به عالم تغییر داده است. در مواجهه با قرآن، در یک تفسیر سنتی محض، کاری با تحولات دوران مدرن نداریم و سعی میکنیم مقاصد کلام خداوند را آشکار کنیم. اما در تفاسیر مدرن، این توجه به رویدادهای دوران مدرن وجود دارد.
رحمتی با بیان اینکه مدرنیسم در تفاسیر مدرن، هم واقعیت دارد هم حقیقت، شرح داد: واقعیت دارد، به این معنا که جهان ما تحت تأثیر مدرنیسم است و در عین حال این تحولات را حق و درست میداند. پس ما با حقایق تازهای مواجهیم که باید آنها را در مقام فهم قرآن دخالت دهیم تا قرآن وجه معاصرت خودش را حفظ کند و پاسخگوی نیازهای ما باشد. در تفاسیر مدرن، دو نوع تغییر در نگرش به قرآن داریم: یکی تغییر در رویکرد و روش است و سعی میشود مواجهه تحلیلی و تاریخی با متن قرآن صورت گیرد. بنابراین در اینجا «اصالت تاریخ» و «مطالعات تاریخی» کاربرد دارند و وقتی از مجرای چنین مطالعاتی با قرآن مواجه شدیم، دیگر قرآن را یک متن آسمانی نمیدانیم. مکاتب جدید هم در فهم ما از قرآن میتوانند اثرگذار باشند. در این میان جای یک تفسیر دیگر که برخلاف نگاه سنتی، واقعیت مدرنیسم را فهمیده باشد و در عین حال مدرنیسم را حقیقت نداند، خالی است.
مترجم کتاب دانشنامه فلسفه دین ادامه داد: اگر واقعیت مدرنیسم را بپذیریم ولی آن را حقیقت ندانیم، در مواجهه با قرآن تفسیری ارائه خواهیم کرد که نه سنتی است و نه مدرن. مثلا یکی از واقعیتهای دنیای مدرن ما، مسأله تعدد ادیان است و ادیان مختلف هر کدام دعوی حقانیت دارند. ما چطور میتوانیم این واقعیت را بفهمیم؟ با نگاه مدرنیستی میتوانیم یک فهم پلورالیستی از تعدد ادیان داشته باشیم و بگوییم فاصله معرفتی همه انسانها از حق به یک اندازه است، پس تمایزی میان کفر و ایمان وجود ندارد؛ زیرا موحدان، مشرکان و کافران، همه فاصله یکسانی با حق دارند. اساسا کسی که واقعیت مدرن را میفهمد و به هر دلیل معتقد است مدرنیسم اشتباه است، از دوران معاصر عقبتر نیست بلکه به یک معنا جلوتر است زیرا افقهای تازهای را درک کرده و خطاهای دوران مدرن را شناخته است.
استاد دانشگاه آزاد یکی از بحثهای اساسی برای کسی که قرآن میخواند را مسأله حقوق زنان و برابری زن و مرد دانست و توضیح داد: این مسأله امروز ماست و در گذشته مورد توجه نبوده است و تحت تأثیر دیدگاههای مدرن و مکاتب فمنیستی مطرح شده است. ولی در یک تفسیر معاصرانه، ضمن اینکه به فمینیسم انتقاد داریم و آن را خطای بنیادی در فهم انسان میدانیم، به قرآن مراجعه میکنیم، سنت دینی خود را بررسی میکنیم و برای سؤالی که امروز درباره خیلی از احکام قرآنی پیش آمده که ظاهرا حقوق زنان در آنها رعایت نمیشود، پاسخهای خردپذیر به انسان امروز میدهیم؛ بهگونهای که او نیازی نمیبیند تغییری در متن قرآن ایجاد کند.
رحمتی در پایان اظهار داشت: نویسندگان این کتاب توانستهاند آن عقلانیت اسلامی یا عقلانیت برگرفته از قرآن را بهگونهای استخراج و بیان کنند که به سؤالات انسان امروز که در معرض انواع و اقسام شکاکیتهای معرفتی و دینی است، پاسخ دهد. این یک تلاش سنتگرایانه است و بهترین معرف این تلاش، تفسیر «معاصرانه» است.