این صدرنشینی در حالی رخ داد که با دعوت مسوولان از مردم برای سرمایهگذاری در بورس طی ۵ ماه اول سال ۹۹، هجوم نقدینگی و افزایش ضریب نفوذ بازار سرمایه در کشور باعث جهش شاخص و ورود به کانال ۲ میلیون واحدی شد.
با رشد شاخص کل بورس در ماههای ابتدایی سال ۹۹ و رکوردشکنی روزانه آن، بازار سرمایه صدرنشین بازدهی در بین بازارهای دیگر شد. این صدرنشینی در حالی رخ داد که با دعوت مسوولان از مردم برای سرمایهگذاری در بورس طی ۵ ماه اول سال ۹۹، هجوم نقدینگی و افزایش ضریب نفوذ بازار سرمایه در کشور باعث جهش شاخص و ورود به کانال ۲ میلیون واحدی شد. با این حال این رشد ادامهدار نبود و روند نزولی بازار از مرداد آغاز شد و این ریزش با وجود تصمیمها و مصوبات متعدد سیاستگذاران بورسی بعد از گذشت بیش از ۱۰ ماه همچنان ادامه دارد و حتی مصوبه جدید سران قوا که تصویب بسته پیشنهادی ۳+۷ سازمان بورس و اوراق بهادار بود هم تا به امروز نتوانسته است لباس قرمز از تن شاخص بورس بیرون بکشد و آن را سبزپوش کند.
در این شرایط بسیاری از سرمایهگذاران از تاثیر عوامل مختلف اقتصادی و غیراقتصادی بر بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ سخن میگویند؛ عواملی چون انتخابات ریاستجمهوری، سرنوشت برجام و تحریمهای اقتصادی، تصمیمات سیاستگذار، متغیرهای کلان اقتصادی، قیمتهای جهانی، نرخ تورم و نرخ ارز. پیشتر«دنیایاقتصاد» طی یک نظرسنجی این عوامل را به رای ۷۰ کارشناس بورسی و ۲۵۰ سهامدار گذاشته است که در این بین نرخ ارز و انتخابات ریاستجمهوری از دیدگاه کارشناسان و مسائل غیراقتصادی (سیاسی) از دیدگاه سهامداران بیشترین اثر را بر بازار سرمایه در سال ۱۴۰۰ خواهند داشت. بسیاری از کارشناسان معتقدند اکنون نمیتوان پیشبینی دقیقی برای بازار سهام در سال پیشرو داشت چرا که دولت در حال تغییر است و باید منتظر سیاستهای اقتصادی دولت جدید بود. آنان یکی از عوامل تاثیرگذار بر آینده بورس را انتخابات ریاستجمهوری دور سیزدهم میدانند و معتقدند بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات تکلیف بازار هم معلوم میشود.
علیرضا تاجبر، کارشناس بازار سرمایه: اکنون بورس عوامل درونزای بسیار خوبی دارد و پتانسیل بسیار خوبی برای رشد بازار فراهم است از جمله این موارد، عوامل بنیادی مثل نرخ ارز، نرخ کامودیتیها، فروش شرکتها و گشایشهایی است که از رفع تحریمها حاصل شده و در آینده بهتر هم خواهد شد. اما آنچه اکنون مانع رشد و صعود بازار شده یک برونزاست که همان انتخابات ریاستجمهوری دور سیزدهم است. آنچه از شواهد و قرائن پیداست احتمالا تصمیم بر این است که انتخابات به عنوان یک نقطه عطف برای گشایشهای اقتصادی کشور شناخته شود و برای همین است که اکنون با همه اتفاقات خوبی که برای بازار افتاده است، بورس رمق چندانی ندارد و سرمایهگذاری بسیار کمی در آن انجام میشود. اکنون سرمایهگذاران اعتماد چندانی به بازار سرمایه ندارند و این را میشود از صفهای سنگین فروش که هر روز در بازار وجود دارد، فهمید. به عقیده من شتابدهنده بازار سهام انتخابات ریاستجمهوری خواهد بود و تا نزدیک انتخابات اتفاق خاصی در بازار نمیافتد. اگر دنبال صعود بورس هستیم باید ببینیم در زمان انتخابات چه اتفاقی میافتد و چه کسی با چه تیم و برنامههای اقتصادی سکاندار دولت سیزدهم میشود. اکنون به جز انتخابات، سایر عوامل اثرگذار بر بورس در یک سطح اثر دارند و الان در بهترین شرایط خود هستند و ما تا پایان سال اثر آنها را میبینیم اما اکنون به خاطر ابهاماتی مانند نتیجه انتخابات ریاستجمهوری با عدم اقبال سرمایهگذاران در بازار مواجه هستیم.
متاسفانه با سیاستهایی که در پیش گرفته شد مردم اعتماد خود را نسبت به بازار سرمایه از دست دادند. اکنون اعتماد سرمایهگذاران خرد که مهمترین بازیگران بازار سرمایه هستند خدشهدار شده است و این اعتماد به راحتی هم بازنمیگردد. بازگشت این اعتماد به زمان نیاز دارد. معقتدم این زمان تا دو ماه آینده طول بکشد و سرمایهگذاران آهسته به سمت بازار گرایش پیدا کنند. متاسفانه با خدشهدار شدن اعتماد مردم نسبت به بازار سرمایه الان شاهد این هستیم که سرمایههای خرد در بازارهای دیگر سرمایهگذاری میشود که اصلا به نفع سرمایهگذار نیست. امیدوارم با سیاستهایی که در آینده مسوولان در پیش خواهند گرفت سریعتر این اعتماد از دسترفته به بازار بازگردد و تمهیداتی اندیشیده شود که بورس جذابیت لازم را به دست آورد تا شاهد خروج ارز بیش از این از کشور نباشیم. ما قبلا اگر نگران خروج پول از بازار سرمایه بودیم الان نگران خروج پول از کشور هستیم که میبینیم از طریق رمزارزها یا خرید ملک در کشورهای دیگر از کشور ما خارج میشود. بنابراین باید تمهیداتی اندیشید که هرچه سریعتر اعتماد از دست رفته مردم به بازار سرمایه برگردد.
مصطفی صفاری، کارشناس بازار سرمایه: مطمئنا عوامل سیاسی و غیراقتصادی در نیمه اول سال ۱۴۰۰ اثر پررنگی بر بازار سرمایه خواهند داشت. اما در نیمه دوم سال وضعیت تغییر میکند و این بار عوامل اقتصادی و سیاستهایی که دولت جدید برای بازار سرمایه در پیش میگیرد (از جمله افزایش تقاضا و نقدینگی در بازار) اثر مهمتری بر بازار خواهند گذاشت. بنابراین سال ۱۴۰۰ برای بازار سرمایه دو قسمت دارد و باید امسال را برای این بازار به دو نیمه تقسیم کرد و هر دو نیمه را در جایگاه خود مورد بحث و تحلیل قرار داد. در نیمه اول عواملی مثل انتخابات ریاستجمهوری و سرنوشت برجام اثر مهمتر و پررنگتری خواهند داشت و در نیمه دوم سال سیاستهای اقتصادی و عملکرد دولت جدید نسبت به بازار سرمایه بر بازار اثر بیشتری خواهند داشت. آنچه مسلم است با مشخص شدن کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری و اعلام مواضع اقتصادی آنان برای بازارها از جمله بازار سرمایه، همه چیز شفافتر میشود. از سوی دیگر سرنوشت برجام و رفع احتمالی تحریمها هم اثرش را بر بازار میگذارد. خرداد برای بازار سرمایه زمان تعیینکننده و مهمی است و در خرداد خیلی از عوامل تعیینکننده خواهند بود. گرچه اجرای این سیاستها در نیمه دوم سال که دولت مستقر میشود اثر خود را خواهد داشت. در این شرایط آنچه به سهامداران توصیه میشود صبر و پرهیز از شتابزدگی و رفتارهای هیجانی در بازار است. سهامداران باید در این شرایط صبور و منتظر باشند که هم عوامل سیاسی و هم عوامل اقتصادی کمی روشنتر شود و بعد تصمیم بگیرند که در بازار بمانند یا نه. متاسفانه فروشی که از سمت سهامداران الان در بازار اتفاق میافتد به نظر میرسد با تحلیلهای غیراقتصادی است و از ترس نشات میگیرد. در حالی که سهامداران باید کمی صبورتر باشند. بازار سرمایه همانطور که از روز اول گفتیم دارای ریسک است و بازار کوتاهمدت نیست و بلندمدت است بنابراین کسی که وارد این بازار میشود باید این مسائل را در نظر داشته باشد و بداند نباید در کوتاهمدت از بازار انتظار رشد داشته باشد.