به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، باید تعارف را کنار بگذاریم و از واقعیت سخن بگوییم؛ واقعیت این است که کشور ما درگیر ویروس کرونا شده است و روز به روز بر تعداد مبتلایان، بیماران بستری و بدحال افزوده میشود، واقعیت این است که نوک پیکان را فقط به سمت مسئولان نشانه رفتهایم و از نقش خودمان غافل شدهایم.
غافل شدهایم که در خیابانها، جادهها، بازارها، فروشگاهها، پارکها و تفریحگاهها جولان میدهیم، نه ماسکی به دهان داریم و نه دستکشی به دست، فاصله اجتماعی هم برایمان معنایی ندارد. با این اوصاف انتظار بهبود وضعیت را نیز داریم و منتظر هستیم دستی از غیب بیاید و با عصای جادویی دستی به شهر بکشد و پایان بیماری را اعلام کند.
در این گزارش بحث ما این نیست که کدام مسئولان کم کاری کردند و کدام کارشان را به نحو احسن انجام دادهاند؛ این گزارش به نقش مردم در افزایش و گسترش بیماری کرونا میپردازد. مردمی که نقش بسیار مهمی در این مورد دارند که اگر تمام نکات بهداشتی و اجتماعی را رعایت میکردند ما امروز با این حجم از بیماری، نگرانی و وخامت اوضاع روبرو نبودیم.
امید واهی نباید داد؛ باید پذیرفت که وضعیت خوبی نداریم، تعداد بیماران و مبتلایان به کرونا در حال افزایش است، اوایل برخیها باورشان نمیشد که اصلا کرونایی وجود داشته باشد و اظهار میکردند که از نزدیک حتی یک بیمار کرونایی ندیدهاند، اما حالا تقریبا از هرچند خانواده یک خانواده درگیر این بیماری شده است. در واقع به قدری کرونا گسترش پیدا کرده که امکان ندارد در اطراف ما کسی مبتلا نشده باشد.
هرچه جامعه بیشتر درگیر شود، گروههای سنی بیشتری هم درگیر میشوند
معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و رئیس مرکز بهداشت استان نیز از افزایش آمار بیماران بستری به دلیل ابتلا به کرونا در اصفهان خبر داد و گفت: متاسفانه با افزایش آمار بیماران بستری به دلیل ابتلا به ویروس کووید19 روبرو هستیم، چراکه رعایت پروتکلها در جامعه به شدت ضعیف شده و به نظر میرسد نوعی بی خیالی در جامعه نسبت به این ویروس ایجاد شده است.
کمال حیدری افزود: رعایت فاصله گذاری اجتماعی همراه با رعایت توصیههایی مانند استفاده از ماسک شرط اصلی کنترل شیوع کرونا ویروس در جامعه است. انتظار داشتیم با رعایت این توصیهها، شیوع ویروس در جامعه به سرعت برچیده شود، اما با این وضعیت فاصله گذاری، استفاده نکردن از ماسک و وسایل بهداشتی، باز هم شاهد افزایش آمار بیماران هستیم.
وی با اشاره به شروع موج دوم و ابتلای کودکان به ویروس بیان کرد: واقعیت این است که هرچه جامعه بیشتر درگیر شود، گروههای سنی بیشتری هم درگیر میشوند، چون هر چه ترددها و ارتباطات افراد بیشتر شود، آلودگی هم افزایش مییابد. به همین دلیل، روز به روز تعداد بیماران در حال افزایش است و به شکل طبیعی، آمار بستری در بیمارستانها هم افزایش مییابد، متاسفانه آمار مبتلایان در کل کشور رو به افزایش گذاشته و این وضعیت خوبی نیست، چون دوباره با افزایش بیش از حد بیماران وخیم روبرو هستیم.
توضیح شهروندان برای حضور در خیابان: خستگی و بی حوصلگی؛ افسردگی؛ غرور؛ خرید و ...
در یکی از خیابانهای پر رفت و آمد شهر اصفهان حضور یافته و با چند نفر از همشهریان در مورد علت حضورشان در خیابان صحبت کردم و این سئوال را مطرح کردم که آیا واقعا به دلیل کار ضروری از خانه خارج شدهاند؟ چرا در خانه نمیمانند، بهداشت و فاصله گذاری اجتماعی را رعایت نمیکنند و در نهایت چرا همکاری نمیکنند تا با کاهش آمار مبتلایان به کرونا روبرو شویم و این همه شاهد از دست رفتن هموطنان خود نباشیم.
خانم ایزدی که مادر سه فرزند است، گفت: امروز به بازار آمدهام تا برای دخترم لباس بخرم، خودش را نیاوردم چون برایش خطر داشت اما خودم ناچار هستم برای انجام کارهایی اینچنینی از خانه خارج شوم. شاید فکر کنید لباس خریدن مگر واجب است. اما مدت زیادی بود برایش خرید نکرده بودم، دخترم هم اصرار داشت که لباس جدید میخواهد. همان طور که میبیند از ماسک استفاده کردهام اما بیشتر فروشندهها خودشان ماسک نمیزنند و با اینکه خطر وجود دارد اما حتی فاصله اجتماعی را هم رعایت نمیکنند.
دو دختر حدود 20 ساله را دیدم که در حال خوردن بستنی و خوش و بش بودند، از آنها نیز علت حضورشان را پرسیدم، یکی از آنها خندید و گفت: «چون توی خونه پوسیدیم، خسته شدیم باور کنید خانواده از دست ما عاصی شدند. خوب تا کی باید در خانه ماند؟».
دوستش هم ادامه داد: «ما آدمهای بی تفاوتی نیستیم اما دیگر خسته شدیم، برنامه ریزی کردیم که هفتهای یکبار بیرون برویم، سعی میکنیم بهداشت و فاصلهها را رعایت کنیم باقیاش دست خداست».
تحمل کردن تمام سختیها به یک عمر پشیمانی میارزد
کریم عباسی از دیگر شهروندان اصفهانی که از ماسک و دستکش استفاده کرده و به نظر میرسید که فاصله اجتماعی نیز برایش مهم است، گفت: من امروز برای تهیه داروهای پسرم آمدهام، اما واقعیت این است که بیشتر این مردم از خستگی و بی حوصلگی بیرون آمدهاند و دیگر به این فکر نمیکنند که آمار بیماری با حضور آنها در حال افزایش است، در خانه ماندن و خسته شدن خیلی بهتر از یک عمر پشیمانی است. در هر صورت این بیماری موقتی است شاید حتی یک سال هم طول بکشد اما ارزشش را دارد که سلامتیمان را حفظ کنیم.
مریم که دانشجوی رشته روان شناسی است، گفت: الان که دارید از من سئوال میپرسید شرمنده شدهام، چون در واقع من کار ضروری ندارم، اما کمی روحیهام تحت تاثیر این اتفاقات و بیماری بد شده تصمیم گرفتم بیرون بیایم، کمی خرید کنم تا حال و هوایم عوض شود.
از او خواستم که در چنین مواقعی با رعایت نکات بهداشتی و اجتماعی در یک زمان و مکان مناسب به پیاده روی برود، آهنگ مورد علاقه اش را گوش دهد و در خانه کتاب بخواند، شاید این کارها تکراری شود اما مهم نتیجهای است که در نهایت به دست میآید.
واقعیت این است که اگر همه ما به دلیل خستگی و سر رفتن حوصلهمان از خانه بیرون بیاییم دیگر آدم سالمی در این کشور باقی نمیماند و باید شاهد مبتلا شدن، عذاب کشیدن و از دست رفتن بسیاری از عزیزانمان باشیم، تحمل این اوضاع بسیار بهتر و سادهتر از چندین سال عذاب کشیدن و پشیمانی است.
بگو مگوی دو پسر نوجوان: بدن ما قوی است؛ مبتلا نمیشویم
دو پسر نوجوان را نیز دیدم که بدون ماسک در میان شلوغی میگفتند و میخندیدند، یکی از آنها در پاسخ به سئوالم گفت: ما مبتلا نمیشویم، بنیه قوی داریم، ورزش میکنیم، تقریبا اینجا هم زیاد میآییم، تا حالا که مشکلی برایمان پیش نیامده است. آدمهای ضعیفتر و دارای مشکلات قبلی و سالمندان باید بیشتر رعایت کنند و در خانه بمانند.
از او پرسیدم: «فرض میکنیم حرف شما درست باشد و شما به دلیل قدرت بدنی بیمار نشوی اما آیا در خانواده شما فرد مسنی وجود ندارد؟ مادرتان هم مانند شما قوی است؟ خواهر و برادر کوچکتر ندارید»؟
دومین پسر نوجوان پس از کمی مکث گفت: «چرا داریم، پدربزرگم با ما زندگی میکند، اما من زیاد پیش او نمیروم بیشتر در اتاق خودم هستم». گفتم: «اگر ناقل باشی بیماری را به او انتقال میدهی بدون اینکه خودت متوجه شده باشی، اگر کمی مطالعه کنی متوجه میشوی که این بیماری از هر راهی خودش را به دیگران میرساند و سادهتر از چیزی که فکر میکنی دیگران را از پا میاندازد، چه جوانانی بودند که حرف شما را میزدند، قوی بودند و پر انرژی اما مبتلا شدند؛ بهتر است در رفتارتان کمی تجدید نظر کنید، چرا که حتی همین لحظه ممکن است دستهای شما مکان آلودهای را لمس کرده و شما را ناقل یا مبتلا کرده باشد ».
پسر نوجوان به دستهایش نگاهی کرد، لبخندش از اولین برخورد کمرنگتر شده بود. سکوت کردند و من از آنها جدا شدم.
عجیب است که هنوز برخی از افراد ادعا میکنند بیمار نمیشوند، عجیبتر آنکه به دلیل خستگی و سر رفتن حوصله از خانه بیرون میآیند و هرگز به دیگران فکر نمیکنند. به پزشکان و پرستارانی که دیگر توانی برای ادامه دادن ندارند، به جوانانی که جوانیشان حرام میشود، به جامعه و کشوری که دچار گسترش بیماری شده و با وجود تمام تحریمها و مشکلات با چنگ و دندان خودش را نگه میدارد، به کسب و کارهایی که به دلیل همین رعایت نکردنها همچنان باید بسته بماند و به تمام ضرر و زیانهایی که کرونا به کشور وارد کرده اما هنوز هم قاعده یکدنگیمان بر عقلمان چیرگی دارد.
این بار هشدارها و توصیهها خیلی جدیتر و خطرناکتر است، اگر باز هم شوخی بگیریم باید منتظر عواقبی بدتر از این باشیم. مدتی در خانه بمانیم، هیچ اتفاق بدی در خانه برای ما نمیافتد، فضای اجتماعی و عمومی بیرون را برای کسانی بگذاریم که به معنای واقعی کار ضروری دارند. این بار همکاری کنیم تا سبب گسترش بیشتری بیماری نشویم، نیاید روزی که با خودمان بگوییم : «کاش جدی گرفته بودم».
انتهای پیام/164/ ت