رامین مهمانپرست که تجربه چهار دهه حضور در دستگاه دیپلماسی کشور را دارد و البته بخشی از این تجربه به ارتباط مستقیم او با رسانهها در دورانی که سخنگوی وزارت خارجه و مدیرکل رسانهای و دیپلماتیک وزارت خارجه باز میگردد، پس از سالها با یک ایده عجیب دوباره سر زبانها افتاده است. ایده بنزین بیست هزار تومانی در فضای مجازی وایرال شده و واکنشهای جال توجهی را به خود برانگیخته است. این در حالی است که ماجرای افزایش قیمت سه برابری بنزین از ۱۰۰۰ تومان به ۳۰۰۰ هزار تومان، باعث بروز اعتراضات شدید و کشته شدن تنی چند از شهروندان شد، اینک و کمتر از دو سال از آن جهش سرخ بنزینی، اینک ایده جهش هفت برابری مطرح میشود.
میثم هاشمخانی استاد دانشگاه و اقتصاددان در گفتوگو با گسترش نیوز، نسبت به تبعات تبدیل چنین ایدهای به سیاستگذاری اجرایی، مباحثی را مطرح ساخته که مشروح آن را در ادامه مشاهده میکنید:
این استاد دانشگاه در پاسخ به چرایی طرح چنین ایدهای و سنخیت آن با وضعیت اقتصادی ایران اظهار داشت: یکی از مشکلاتی که در نیم قرن اخیر تقریبا همه دولتهای ایرانی با آن دست و پنجه نرم کردند، سنگین بودن میزان یارانههای پنهان و نقش وسیع این یارانهها در بروز و تشدید کسری بودجه در دولت است. در واقع اکثر سیاستمداران و مدیران اجرایی سابق و فعلی کشور به این مسئله آگاهی دارند که دولت برای ایجاد ثبات در افکار عمومی، تا چه اندازه قیمت حاملهای انرژی را سرکوب میکند و از آزادسازی فروش این محصولات جلوگیری به عمل میآورد. کسری بودجه البته دلایل بسیار زیادی دارد اما مهمترین دلیل کسری بودجه در کشور، که اثر خودش را به شکل پیوسته در افزایش نرخ تورم نشان میدهد، همین یارانههای پنهان به خصوص در بحث حاملهای انرژی هستند.
وی افزود: آن طور که من از صحبتهای ایشان متوجه شدم، ایشان قصد دارد که بنزین را به قیمت واقعی فوب خلیج فارس بر اساس ارزش تبدیل ریال به دلار تعیین کند و در ادامه یارانه آن را نه به شکل نقدی که به شکل سهمیه بنزین در اختیار تمامی افراد جامعه قرار بدهد. اگر چنین اتفاقی در عمل رخ بدهد (البته به ظرافتهای اقتصادی و رسانهای بسیار زیادی نیاز دارد)، بخش مهمی از کسری بودجه دولت که ناشی از یارانه پنهان بنزین است منتفی میشود و این طور که ایشان اشاره کردند، سهمیه بنزین از کارت سوخت به کارت ملی منتقل میشود و به این معناست که یارانه بنزین فقط به دارندگان خودرو پرداخت نمیشود بلکه در اختیار همه خانوارها قرار میگیرد که یک حرکت رو به جلو و عبور از توزیع رانت بنزین برای کسانی است که یارانه بر مصرف بیشتر دریافت میکنند و اصلا در این یارانه هیچ گونه عدالتی وجود ندارد. اگر واقعا هر فرد ماهانه بیست یا سی لیتر بنزین به قیمت آزاد در اختیار داشته باشد، میتواند با فروش آن در بازار آزاد، به طور میانگین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان درآمد خالص داشته باشد و الگوی مصرف این کالا نیز به نفع صادرات آن و جهت ارزآوری در کشور، اصلاح خواهد شد. حالا این درآمد برای یک خانوار چهار نفره دستکم ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان خواهد بود که در شرایط اقتصادی فعلی، کمک اقتصادی غیرتورمی و شفاف و مستقیم به اقتصاد خانوار است و افراد در این شرایط خودشان تصمیم میگیرند که با یارانهشان چه بکنند.
این اقتصاددان در پایان خاطرنشان ساخت: گازوئیل، بنزین، برق، گاز شهری و الپیجی و سیانجی، آب، سوخت هواپیما، قیر، خوراک پتروشیمیها و مواردی از این دست یارانه سنگینی را به دولت تحمیل میکنند که نتیجهای جز قاچاق این کالاها به خارج از کشور ندارد و درواقع یک جریان مافیایی مایل به همین سرکوب قیمتی حاملهای سوختی است زیرا از مابهالتفاوت قیمت سوخت در داخل کشور و آن سوی مرزها حداکثر بهره را میبرد و در حقیقت دریافت کننده اصلی یارانه سوختی، همین افراد رانتخوار متنفذ هستند. این در شرایطی است که اگر ما بتوانیم با توجه به منابع نفتی وسیعی که در اختیار داریم، قیمت بنزین و گازوئیل را آزاد کنیم، ظرفیتهای سرمایهگذاری اقتصادی برای احداث پالایشگاه در کشور بسیار افزایش مییابد و کشور میتواند با افزایش صادرات بنزین، درآمد و ارزآوری به مراتب بسیار بیشتری نسبت به خامفروشی نفت داشته باشد. البته پیش از این تصمیم باید یک اجماع و اقناع ملی صورت بگیرد تا خدای ناکرده اتفاقاتی نظیر آنچه در پاییز دو سال پیش رخ داد، دیگر تکرار نشود.