به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، با توجه به مصرف بیرویه و خارج از استاندارد گاز طبیعی در بخشهای مصرفکننده نهایی، علیرغم تلاشهای صورت گرفته جهت تولید حداکثری و تامین کامل گاز در کشور، روند تراز منفی گاز و اعمال محدودیت در گاز مصرفی برخی بخشهای مصرفکننده در سالهای پایانی دولت دوازدهم شروع شده است و با ادامه روند کنونیِ مصرفِ گاز به ویژه در ماههای سرد سال، قطعا در چند سال آینده این روند تشدید شده و کشور برای تامین نیازهای داخلی خود با مشکل مواجه خواهد شد.
براساس سند "تراز تولید و مصرف گاز طبیعی تا افق ۱۴۲۰" که به تصویب شورای عالی انرژی رسیده و ابلاغ شده است، تراز منفی گاز کشور در تمامی سالهای دولت سیزدهم به وقوع خواهد پیوست و بدین صورت میزان تقاضا برای گاز از میزان تولید گاز در کشور پیشی خواهد گرفت، در نتیجه باید منتظر قطعی گاز در فصول مختلف سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ باشیم.
با توجه به بحرانزا بودن کمبود گاز در کشور و تبعات اجتماعی و امنیتی این موضوع یک سوال اساسی مطرح میشود، اینکه دولت سیزدهم چه راهکارهایی برای جلوگیری از وقوع تراز گاز منفی در کشور را میتواند اتخاذ کند؟ برای پاسخ به این پرسش کلیدی با نصرت الله سیفی مدیرعامل اسبق شرکت ملی صادرات گاز به گفتگو نشستیم.
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
*اولویتهای وزارت نفت برای جلوگیری از تراز گازی منفی چیست؟
فارس: یکی از مشکلات و بحران های جدی در آینده مربوط به تراز گاز منفی کشور است. برای حل این چالش چه راهکارهایی وجود دارد؟
سیفی: یکی از چالشهای جدی کشور در سالهای پیش رو مربوط به تراز گازی منفی است، بدین معنا که کشور با بحران کمبود گاز مواجه خواهد شد. ما هماکنون به موعد وقوع این بحران خیلی نزدیک شدهایم. برای حل چالش تراز گاز منفی در کشور سه راهکار کلی وجود دارد: 1- تولید گاز را افزایش دهیم 2- گاز را از سایر کشورها وارد کنیم 3- مصرف گاز در داخل کشور را بهینهسازی کنیم.
تاکنون وزارت نفت برای جلوگیری از وقوع تراز گاز منفی تنها بر افزایش تولید گاز متمرکز بوده است. به نظر بنده تمرکز صرف بر افزایش تولید بدون توجه به اینکه این گاز تولیدی چگونه در کشور مصرف میشود یا هدر میرود سیاست غلطی بود که اجرایی شد.
به بیان دیگر وزارت نفت برای تامین گاز به جای اینکه مصرف گاز در داخل کشور را بهینهسازی کند و استانداردهای مصرف را تعیین و اجرایی کند، صرفا میزان تولید را افزایش داده است و این موضوع باعث شده که هماکنون بخش زیادی از گاز مصرفی در داخل کشور هدر برود یا به صورت غیربهینه مصرف شود. لذا برای تامین گاز موردنیاز مردم باید به جای افزایشِ تولید، مصرف را بهینه کرد تا با جلوگیری از هدررفت گاز، نیاز مردم با حجم کمتری از تولید گاز تامین شود.
در حال حاضر ظرفیت تولید گاز از میادین گازی کشور حدود یک میلیارد متر مکعب در روز است. حال اگر ما این یک میلیارد متر مکعب را به 1.5 میلیارد متر مکعب افزایش دهیم، ولی مجددا همه این مقدار گاز در داخل کشور به صورت غیربهینه مصرف شود، این موضوع تکرار اشتباهات گذشته است. نکته دیگر اینکه برای افزایش تولید گاز به حجم سرمایهگذاری زیادی برای توسعه میادین گازی نیاز است، در نتیجه اصرار بر افزایش تولید بدون توجه به سمت مصرف یک سیاست غلط است.
راهکار دوم، واردات گاز از سایر کشورهاست. اصلیترین گزینه ایران برای واردات گاز، کشور ترکمنستان است. ما قبلا گاز مورد نیاز برای شهرهای شمال شرق کشور را از ترکمنستان وارد میکردیم ولی شاهد بودیم که در برخی از برهههای زمانی این کشور در تامین گاز ایران تعلل کرد. از طرفی برای واردات گاز نیز باید هزینه زیادی را صرف کنیم. نکته دیگر اینکه وقتی ایران اولین یا دومین دارنده منابع گازی دنیاست چرا باید در تامین گاز مورد نیاز خود به سایر کشورها وابسته باشد.
سومین راهکار که به نظر بنده بهترین راهکار است، بهینهسازی مصرف گاز در داخل کشور است. ما به جای افزایش تولید یا واردات گاز میتوانیم با بهینهسازی مصرف، حجم زیادی از میزان مصرف گاز در کشور را بکاهیم، زیرا مصرف گاز در ایران به طور قابل ملاحظهای غیراستاندارد و غیربهینه است. ارتقای کیفیت در بهرهوری از گاز باعث میشود که حجم تولید گازهای گلخانهای در کشور کاهش یابد که این موضوع در سالهای آینده میتواند در انجام تعهدات ایران در معاهده پاریس به ما کمک کند و ریسک پرداخت جرایم انتشار کربن دی اکسید توسط ایران را کاهش دهد.
همچنین بهینهسازی مصرف گاز باعث اشتغالزایی در بخشهای مختلف میشود. یعنی شما اگر کمی دقت کنید میبینید به اندازه هر وسیله گازی در بخش خانگی و اداری میتوان یک پروژه بهینهسازی تعریف کرد که بدین ترتیب تعداد زیادی از مهندسان و تکنسینها و استادکاران ما مشغول به کار میشوند.
حجم سرمایهگذاری پروژههای بهینهسازی بسیار کمتر از هزینههای مربوط به توسعه میادین گازی است. برآوردها نشان میدهد که به ازای هر متر مکعب گاز، هزینه افزایش تولید گاز از طریق توسعه میادین گازی سه برابر بهینهسازی مصرف همان مقدار گاز است. در نتیجه بهینهسازی مصرف در مقایسه با سایر راهکارها در اولویت بالاتری از منظر اقتصادی قرار دارد.
* راهکارهای چهارگانه برای تامین مالی بهینهسازی مصرف گاز
فارس: شما به موضوع بهینه سازی مصرف گاز اشاره کردید، ولی این کار نیاز به سرمایهگذاری زیادی دارد. این منابع مالی چگونه میتواند تامین شود؟
سیفی: اولا که هزینه اجرای پروژههای بهینهسازی یک سوم هزینه توسعه میادین است. ثانیا ما همین الان در حال توسعه فازهای میدان پارس جنوبی و سایر میدانهای گازی کشور هستیم. سوال این است، بودجه کارهای توسعهای از کجا تامین میشود؟ از هر جایی که تامین میشود میتوان از آنجا برای تامین مالی پروژههای بهینهسازی نیز استفاده کرد. منابع مالی این طرحها یا از بودجه عمومی دولت و یا از صندوق توسعه ملی است. پس معلوم است که بودجه برای اجرای این طرحها وجود دارد و تنها باید این منابع را به جای صرف در پروژههای افزایش تولید در پروژههای بهینهسازی مصرف کرد.
طرحهای بهینهسازی از منظر تامین مالی به سه دسته پروژههای کمهزینه، با هزینه متوسط و پُرهزینه تقسیم میشوند. راهکارهای کمهزینه عمدتا در پروژههای نرم مانند سیاستگذاری و فرهنگسازیِ مصرف تعریف میشوند. همچنین اجرای سیاستهای تشویقی برای افراد کممصرف نیز در این دسته تعریف میشود. طرحهای با هزینه متوسط نیز مربوط به اصلاح یا تعویض تجهیزات و روشهای بهرهبرداری است. مثلا ارتقای بخاریهای گازسوز از جمله طرحهای با هزینه متوسط است. طرحهای پرهزینه هم شامل مواردی مثل تعویض موتورخانههای ساختمانهای اداری و مسکونی است.
البته با ابتکارات متخصصین امور مالی میتوان راهکارهای دیگر هم تعریف کرد مانند قانون جدید فاکتورینگ، ولی فعلا همین موارد به نظرم عملی میآید.
*توسعه بازار صادراتی گاز چگونه به کمک طرحهای بهینهسازی مصرف میآید؟
فارس: هر چند پروژههای بهینهسازی مصرف گاز، خودتامین هستند، اما با توجه به قیمت پایین گاز در داخل کشور آیا صرفه اقتصادی دارد که بخش خصوصی با صرف هزینه کلان در مصرفِ گاز، بهینهسازی کند و سپس به صورت قطره چکانی درآمدهای حاصل از فروش گاز در داخل کشور را به دست آورد؟ در این حالت دوره بازگشت سرمایه خیلی طولانی میشود و طبیعتا کسی در این حوزه سرمایهگذاری نمیکند. برای حل این موضوع چه راهکاری ارائه میدهید؟ آیا توسعه بازارهای صادراتی میتواند به اقتصاد طرحهای بهینه سازی کمک کند؟
سیفی: آن چیزی که باعث میشود یک سرمایهگذار در یک پروژه سرمایهگذاری کند مربوط به بحث اعتماد و تضمین بازار است. طبیعی است یک سرمایهگذار وقتی سرمایهگذاری میکند که دولت بازگشت سرمایه و سود او را تضمین کند. در ماده 12 قانون رفع موانع تولید اتفاقا ذکر شده است که دولت باید این تضمین را به بخش خصوصی که مایل به سرمایهگذاری در پروژههای بهینهسازی است اعطا کند.
ولی در آییننامه اجرایی این ماده نکاتی ذکر شده است که اتفاقا اعتماد سرمایهگذار را از بین میبرد، زیرا ضمانتنامهای که مطابق آییننامه صادر میشود صرفا یک برگ کاغذ است. یکی از ویژگیهای این ضمانتنامه باید bankable بودن آن یا نقدشدنی بودن آن در بانکها باشد که الان بدین صورت نیست و عملا این برگ کاغذی که به عنوان تضمین داده میشود، اساسا قابل نقد کردن نیست لذا میتوان گفت اصلا تضمینی در کار نیست.
همچنین میتوان این ضمانتنامهها را در قالب اوراق خرد منتشر کرد. یعنی اوراقی برای پروژههای بهینهسازی که در آینده قرار است مازاد گاز ایجاد کند، چاپ شود و سپس با فروش آن اوراق در بازارِ سرمایه، تامین مالی این پروژه صورت گیرد. لذا راهکارهای مالی در این حوزه وجود دارد ولی مهم این است که دولت و وزارت نفت به عنوان نهاد سیاستگذار برای اجرای آنها عزم کافی داشته باشند.
یکی دیگر از راهکارهای تامین مالی طرحهای بهینهسازی مربوط به توسعه بازارهای صادراتی است. طبق قانون وقتی بخش خصوصی با اجرای پروژه بهینهسازی میزان معینی گاز صرفهجویی میکند، مالکِ آن گاز است و میتواند این گاز مازاد را صادر کند که در این صورت درآمدهای حاصل از صادرات گاز، دوره بازگشت سرمایه و سود طرح را به شدت بهبود میبخشد.
زیرا اگر گاز مازاد را در داخل کشور بفروشد، چون قیمتها یارانهای است، درآمد بخش خصوصی قطرهچکانی خواهد بود و دوره بازگشت سرمایه طولانی شده به طوری که طرح را از توجیه ساقط میکند. ولی در صورت ایجاد ظرفیت صادراتی درآمدزایی بخش خصوصی با فروش ارزی گاز به قیمت منطقهای افزایش چشمگیری یافته و پروژههای بهینهسازی اقتصادی میشوند.
در طرح اصلاح موتورخانهها برآورد ما این بود که حدود 6 میلیارد متر مکعب در مصرف گاز صرفهجویی شود. کل صادرات سالانه گاز ایران به ترکیه حدود 10 میلیارد متر مکعب است، لذا عدد 6 میلیارد متر مکعب رقم قابل توجهی است. در این راستا میتوان بستری را فراهم کرد که شرکتهای خصوصی در صورت سرمایهگذاری در طرحهای بهینهسازی بتوانند گاز مازاد را از طریق شبکه گازرسانی ایران به کشورهای مختلف صادر کنند. البته برای اجرای این راهکار یک سری زیرساختهای حقوقی و قراردادی نیاز است که باید وزارت نفت و شرکت ملی گاز برای ایجاد آنها اقدام کنند.
فارس: آیا اساسا ما بازاری داریم که بخواهیم با صادرات بخشی از گاز صرفه جویی شده به آنجا، اقتصاد پروژههای بهینهسازی را بهبود دهیم؟
سیفی: در حال حاضر گاز ایران به کشورهای ترکیه و عراق صادر میشود. روشهای مختلفی مثل (Mother and Daughter CNG) برای صادرات گاز در احجام کم و مقاصد نزدیک وجود دارد که میتوان از این روشها برای صادرات گاز به پاکستان و افغانستان استفاده کرد. برای صادرات گاز به فواصل نزدیک در مقادیری بین 1 تا 5 میلیون متر مکعب گاز در روز که مقادیر کوچکی است میتوان از این روشها استفاده کرد.
به طور کلی اینگونه نیست که ایران بازاری برای صادرات گاز نداشته باشد، کافی است دولت این اجازه را صادر کند، آن موقع مطمئن باشید شرکتهای خصوصی که برای این کار اقدام میکنند قطعا صفر تا صد کار را موردبررسی قرار دادهاند، یعنی هم از اجرای پروژه بهینهسازی اطمینان دارند و هم اینکه بازار فروش گاز مازاد را شناسایی کردهاند. در نتیجه ما برای صادرات گاز بازار داریم ولی در این روش کار بازاریابی را به شرکتهای خصوصی واگذار میکنیم.
*چگونه میتوان پتروشیمیها را وارد بازی بهینهسازی مصرف گاز کرد؟
فارس: به نظر میتوان به جای مصرف گاز صرفهجویی شده در بخش خانگی و اداری، آن را در واحدهای جدید پتروشیمی مورداستفاده قرار داد. زیرا قیمت خوراک تحویلی به پتروشیمیها هم بالاست و بدین صورت دوره بازگشت سرمایه پروژههای بهینهسازی کاهش مییابد. آیا این راهکار هم قابل اجراست؟
سیفی: بله، توجه داشته باشید که در داخل کشور هم چند نوع نرخ گاز وجود دارد. مثلا گاز مساجد به صورت رایگان است یا مثلا گاز برخی مناطق محروم هم رایگان است یا قیمت گاز مصرف بخش خانگی بسیار کم است. اما از طرفی دیگر قیمت گاز پتروشیمیها حدود 9 سنت بر متر مکعب است که به نسبت سایر بخشها رقم بالایی است. لذا فروش گاز صرفهجویی شده در پروژههای بهینهسازی به پتروشیمیهای داخلی میتواند محلی برای بازگشت سریع سرمایه بخش خصوصی باشد، چون قیمت گاز تحویلی به عنوان خوراک پتروشیمیها بالاست.
حتی خود شرکتهای پتروشیمی میتوانند برای تامین پایدار خوراک خود در طرحهای بهینهسازی که اتفاقا سوداوری بالایی دارند سرمایهگذاری کنند، بدین ترتیب هم سود زیادی ناشی از اجرای پروژه بهینهسازی نصیب پتروشیمی میشود و همین اینکه خوراک این واحد به طور پایدار تامین میشود، یعنی یک تیر و دو نشان. در این بین حتی این امکان وجود دارد که با یک سیاستگذاری درست قیمت خوراک گاز تحویلی به پتروشیمیها افزایش یابد تا اقتصاد پروژههای بهینهسازی افزایش بیشتری پیدا کند.
زیرساخت قانونی اجرای این مدل از پروژههای بهینهسازی در ماده 12 قانون رفع موانع تولید وجود دارد و تنها باید آییننامه آن به گونهای نوشته شود که بسترهای اجرایی این مدل برای بخش خصوصی فراهم شود. آییننامه اجرایی این ماده که توسط وزارت نفت تدوین و به تصویب هیئت دولت رسیده است ایرادات متعددی دارد. مثلا یکی از این ایرادات این است که دولت تضمین استاندارد و اصطلاحاً بانک پسند به سرمایهگذار نمیدهد که در این باره توضیح دادم.
کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی مطالعه دقیقی را درباره اصلاح آییننامه ماده 12 قانون رفع موانع تولید انجام داده است و در این مطالعه اشاره شده است که ایرادات آییننامه این ماده از قانون چیست و با چه راهکارهایی میتوان این ایرادات را رفع کرد و به اجرایی شدن پروژههای بهینهسازی مصرف گاز، ذیل ماده 12 توسط بخش خصوصی کمک کرد. بنده برای کسب اطلاعات بیشتر شما را به مطالعه این گزارش ارجاع میدهم. همچنین مرکز پژوهشهای مجلس نیز در این باره گزارش دقیقی را تدوین کرده است.
* میتوان میزان تولید گاز کشور را حداقل تا دو برابر افزایش داد
فارس: جدای از بحث بهینه سازی مصرف، آیا امکان افزایش تولید گاز نیز وجود دارد؟ اصلا آیا ما گاز کم تولید میکنیم؟
سیفی: بله امکان افزایش تولید گاز وجود دارد. ذخایر گازی اثبات شده در ایران بین 34-37 تریلیون متر مکعب است. ما قطعا میتوانیم میزان تولید گاز کشور را افزایش دهیم، اما این افزایش تولید نیازمند سرمایهگذاری برای توسعه میادین گازی است. در واقع شما باید سوال کنید که آیا امکان تامین مالی پروژههای توسعهای وجود دارد؟ جواب این سوال مثبت نیست.
یک سوال دیگر، اصلا ما گاز کم تولید میکنیم؟ بله ما هم نفت کم تولید میکنیم و هم گاز، و توان بالقوه تولیدی ما بیشتر از میزان فعلی است. در صورت جذب سرمایه میتوان میزان تولید گاز کشور را حداقل تا دو برابر افزایش داد، ولی این افزایش تولید قطعا نباید در بخش خانگی و اداری مصرف شود، بلکه باید برای صادرات گاز یا استفاده از آن در واحدهای پتروشیمی و صنعتی برنامهریزی کرد. زیرا در غیر اینصورت انگار گازی تولید نشده است و همه آن در بخش خانگی و اداری هدر رفته است و ما به ازای مصرف این گاز، تولید و ارزش افزودهای برای کشور ایجاد نشده است.
فارس: آیا میتوان با بازاریابی و توسعه بازارهای صادراتی مشکل تامین مالی طرحهای توسعهای میادین گازی را حل کرد؟ مثلا طرف ایرانی وارد مذاکره با کشوری که به گاز نیاز دارد شود و او را مجاب کند که در توسعه میادین ما سرمایه گذاری کند و بعد ما به ازای این سرمایهگذاری، گاز دریافت کند، آیا این موضوع شدنی است؟
سیفی: اگر به صورت توافق مشارکت در تولید باشد این موضوع شدنی است و شرکتهای زیادی برای این کار اقدام خواهند کرد. در مذاکرات قرارداد خط لوله صلح یا صادرات گاز ایران به پاکستان و هند بارها از ما میپرسیدند که آیا میدان گازی خاصی را برای صادرات گاز از طریق این خط لوله اختصاص میدهید.
البته ما سعی میکردیم از کل سبد تولیدی کشور این گاز را تامین کنیم و میدان خاصی را اختصاص ندهیم. ولی بسیاری از کشورها مایل هستند که شما یک میدان مشخصی را برای صادرات گاز به آن کشور تعیین کنید و اصلا خودشان برای توسعه آن میدان به صورت مشارکت در تولید اقدام کنند و این دست اقدامات توسعهای در دنیا مرسوم است.
*ضرورت اعمال سیاستهای تنبیهی برای مشترکان پرمصرف خانگی
فارس: به عنوان سوال آخر، آیا بحث اصلاح قیمت گازِ خانگی و سایر بخشها در بهینه سازی مصرف نقش دارد؟ آیا از این ابزار نیز میتوان استفاده کرد؟
سیفی: در سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف، در بخش انرژی به سیاستهای قیمتی و غیرقیمتی تاکید شده است. لذا ما میتوانیم با بازی با قیمتِ گاز برای اقشار پردرآمد و استفاده از تنبیهات و تشویقات و سایر ابزارهای قیمتی اعمال سیاست کنیم. قطعا راهکارهای قیمتی نیز یکی از راهکارهای بهینهسازی مصرف گاز هستند تا مشتریان بدمصرف نیز رفتار مصرفی خود را اصلاح کنند.
مصاحبه از سیداحسان حسینی
انتهای پیام/