به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا از بنیاد سعدی، وبینار پاسداشت زبان و ادبیات فارسی و روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در منطقه اکو، به مناسبت پاسداشت زبان فارسی و به همت موسسه فرهنگی اکو و بنیاد سعدی با سخنرانی سرور بختی، رئیس مؤسسه فرهنگی اکو، غلامعلی حدادعادل، رئیس بنیاد سعدی عبدالغفور لیوال، سفیرکبیر جمهوری اسلامی افغانستان در ایران، نظامالدین زاهدی، سفیر جمهوری تاجیکستان، بولاتیک باتیرخان، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فارابی قزاقستان، نورلان بیک بالتابایف، استاد دانشگاه دولتی بیشکک قرقیزستان، احمد غنی خسروی، رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه دولتی هرات برگزار شد.
فردوسی در شمار بزرگترین حماسهسرایان جهان است
سرور بختی با اشاره به اهمیت دیپلماسی در عصر کنونی گفت: امروز زبان و ادبیات به عنوان رهیافت دیپلماسی فرهنگی شناخته میشود و این فرایند موجب افزایش همکاری و روابط بینالملل میشود. زبانی ریشه دار، کهن و توانای فارسی که مهمترین عامل فهم متقابل، همگنی و همگرایی ملل اکو میشود و موجب شکلگیری هویت جمعی مبتنی بر فرهنگ و روابط کشورهای منطقه شده است. گسترش زبان فارسی در منطقه و جامعه بینالمللی امکان ارتباطات بینالمللی و زمینههای خلاقیت را در سطوح مختلف علمی و فرهنگی فراهم میکند.
رئیس مؤسسه فرهنگی اکو، افزود: فردوسی در اسطوره فرهنگ و زبانی فارسی در شمار بزرگترین حماسه سرایان جهان است که با سرودن شاهنامه در سه بخش هویت ملی منطقه را سندیت بخشید. شاهنامه شامل تمام مسائل بشری و بازتاب جدال نیکی و بدی، نور و ظلمت، دانش، حکمت، اخلاق، معنویت و وطن دوستی است.
بختی با اشاره به کشورهای فارسی زبان، اضافه کرد: کانون اصلی اشعار فردوسی تمام قلمروی زبان فارسی مانند ایران و افغانستان و تاجیکستان است. تاکنون ترجمههای بسیاری از شاهنامه در سراسر جهان به زبانهای انگلیسی، ترکی، پشتو، روسی، عربی و آرامی و دیگر زبانهاست و ادبیات دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار داده است. بسیاری از داستانهای شاهنامه در ادبیات شفاهی و نمایشی مطرح شده و توسط تاجیکها و ملتهای دیگر به فیلم درآمده است.
وی درباره نقش مؤسسه اکو در این فرآیند گفت: مؤسسه فرهنگی اکو نیز همواره بر لزوم دیپلماسی فرهنگی و کوشش جهت ارتباط ارتباط با کشورهای عضو با پرداختن به فرهنگ، زبان و ادبیات، تمرکز کرده است و بر این اساس با برگزاری برنامههای فرهنگی در شناساندن ظرفیتهای فرهنگی تلاش میکند.
شاهنامه میراث مشترک ملتهاست
سفیر افغانستان در ایران، با اشاره به گستره زبان فارسی گفت: کشور ما زادگاه و مهد پرورش و ظهور دانشمندان و فیلسوفان و شاعران بوده است که هم صدای فردوسی طومار طویل تاریخ ما را پرافتخار ساختهاند.
عبدالغفور لیوال، با اشاره به اینکه شاعران و نویسندگان پس از فردوسی، پیوسته از او به نیکونامی یادآوری کرده و درس اصالت گرفتهاند، گفت: گردهمایی امروز هم یکی از پرشمار بزرگداشتهایی است که در ستایش کارکرد و جایگاه آن استاد سخن برگزار شده و زهی سعادت بر ما. قلمرو گسترده فارسیزبانان که فردوسی بزرگ از آن سخن میگوید سرزمینهای پهناوری را در بر دارد که افغانستان عزیز یکی از آن سرزمین هاست. زبان فارسی قلمرو معنوی است که همه فارسی زبانان ساکنان آن هستند و ارزشهای موجود در این قلمرو به فرد فرد ساکنان آن تعلق میگیرد.
وی در پایان سخنانش گفت: نویسندگان و فرهنگیان افغانستان هم با استعانت و استفاده از آثاری که نویسندگان عالی مقدار همزبانشان در جاهای دیگر از جمله ایران داشتهاند مصدر خدمات شایانی در نگارش و سرایش متون و اشعار بسیاری شدهاند که ذکر نام آثار آنها در مذیقه این مقال نمیگنجد. میراثهای مشترک ملتها زمینهساز نزدیکآیی و پیوند ملتها هستند و چه میراثی بزرگتر و افتخارآمیزتر از میراث فرهنگی و معنوی ملتها.
زبان فارسی مظهر یگانگی ایران زمین فرهنگی است
سفیر جمهوری تاجیکستان زبان مشترک را نگهبان هویت ملی دانست و اظهار داشت: در همه دورهها زبان مشترک ما پاسدار هویت ملی و فرهنگ غنی ما بوده است. زبان فارسی این وظیفه را در موقعیتهای خطیر به بهترین نحو به اجرا رسانده است. همین زبان فارسی بود که در قرنهای نخست ظهور اسلام، موجب حفظ اصالت فرهنگ ایران زمین در بستر تمدن ساز اسلام شد.
نظامالدین زاهدی، ادامه داد: در تاجیکستان در دوران شوروی، وقتی همه عاملهای هویت زدا دامن پهن کردند، همه رسالت حفظ هویتی فرهنگی پارسی را زبان تاجیکی به عنوان شاخهای از زبان فارسی به دوش کشید و نگذاشت که تاجیک ها از فرهنگ خود جدا گردند و هستی خود را فراموش کنند.
وی با اشاره به اینکه پس از استقلال تاجیکستان روند بازیابی هویت فرهنگی با زبان تاجیکی آغاز شد، گفت: با ابتکارات امام علی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان دورهای نو برای حفظ زبان فارسی در این کشور آغاز شد و با قبول قانون ویژه، زبان تاجیکی در مسند زبان دولتی استقرار پیدا کرد و جهت پاسداشت آن روز پنجم نوامبر در تقویم کشور روز زبان دولتی اعلام شد.
سفیر جمهوری تاجیکستان گفت: امروز زبان مشترک ما یک درخت باروری را میماند که ریشه های عمیق و تن محکم و سه شاخه محکم تاجیکی، دری و فارسی ایران را دارد. این زبان مظهر یگانگی ایران زمین فرهنگی است. وظیفه ماست که این درخت را از گزند زبان جهانی حفظ کرده و برای آیندگان به میراث بگذاریم چنان که پیشینیان برای ما تلاش نمودند و آن را به دست ما سپردند.
زاهدی در پایان سخنانش گفت: روز پاسداشت زبان فارسی و فردوسی دعوت به شناخت قدر و قیمت زبان مادری و حفظ این میراث ارزشمند نیاکان است.
فارسی؛ زبان دوم مردم قزاقستان
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فارابی قزاقستان در نشست مجازی پاسداشت زبان و ادبیات فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی گفت: منظومههای شعری از روابط دیرینه ایران و قزاقستان خبر دادهاند و طول این روابط به زمانی میمیرسد که توران و ترکستان با ایران همسایه بودند. زبان فارسی در قزاقستان از پیشینه تاریخی کهنی برخوردار است. رفت و آمدها و داد و ستدها در گذشته موجب پیوندهای فرهنگی عمیقی میان این دو ملت شده است.
بولاتیک باتیرخان، با بیان اینکه از قهرمان شاهنامه در داستانهای قزاقستان یاد میشود گفت: بزرگترین شاعر قزاقستان فردوسی و حافظ را استاد خود می دانست و متون بسیاری جدای از ترجمههایی که از شاهنامه وجود دارد از این اثر الهامهای بسیاری گرفته شده است.
باتیرخان با اشاره به اینکه شاعران قزاقی مضامینی چون شجاعت و روئین تنی در اشعار خود بسیار استفاده کردند، گفت: در قرن شانزدهم کار برگردان شاهنامه به زبان قزاقی انجام شد که البته ترجمهای آزاد از این اثر بود. اما از اوایل قرن نوزدهم این ترجمه ها از زبانهای جغتایی، تاجیکی و روسی هم ترجمه شده اند.
وی با بیان اینکه ما از شاهنامه ترجمه کاملی در قزاقستان نداریم گفت: شخصیت های شاهنامه با قهرمانهای قزاقی همانندی دارند و بسیاری از شاعران با تقلید شکل و داستانهای شاهنامه به سرودن رستمنامهها و شاهنامههای منثور پرداختند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه نقالها و عاشیقها به عنوان حافظان شفاهی شاهنامه در فرهنگ قزاق حائز اهمیت هستند، گفت: مردم قزاقستان پس از فروپاشی شوروی استقبال درخوری به زبان فارسی نشان دادند. امروز در بسیاری از دانشگاه ها کرسی زبان فارسی دایر شدند و به عنوان زبان دوم در قزاقستان مورد استقبال قرار گرفت.
باتیرخان با بیان اینکه زبان فارسی بنا بر سیاستهای جدید قزاقستان در این کشور افول کرده گفت: اگر در این باره چاره جویی نشود زبان فارسی جایگاه خود را از دست خواهد داد.
علاقه به شاهنامه زمینه آشنایی با مردم ایران
استاد دانشگاه دولتی بیشکک قرقیزستان نیز در این وبینار درباره آموزش فارسی در قرقیزستان گفت: تدریس زبان فارسی به عنوان زبان خارجی اصلی در دانشگاه بیشکک از ۱۹۹۱ میلادی آغاز شده است و در حال حاضر ۳۰ دانشجو در مقطع لیسانس و ۱۰ نفر در مقطع فوق لیسانس این زبان را می آموزند. البته زبان فارسی به دانشجویان روابط بین الملل و شرق شناسی هم به عنوان زبان اول خارجی تدریس می شود.
نورلان بیک بالتابایف، با بیان اینکه زبان فارسی در دورههایی از رواج افتاده و به فراموشی سپرده شده، گفت: پس از استقلال قرقیزستان و لزوم برقراری و گسترش ارتباطات نیاز به آموزش زبان در این کشور احساس شد. برای تامین این نیازمندی برای اولین بار در دانشگاه بیشکک شعبه زبان فارسی دایر شده که تا به حال به فعالیت خود ادامه داده است. زبان فارسی در قرقیزستان امروز موارد استفاده بسیاری دارد، اما مردم آشنایی بسیاری با آن ندارند.
وی با بیان اینکه امروز دانشجوی زبان فارسی در این کشور بسیار است گفت: متاسفانه دانشجویان زبان فارسی چشم انداز شغلی خوبی ندارند و استادان هم از حمایت مالی محروم هستند و مشکلات مالی اجازه نمی دهد علایقشان را دنبال کنند. بیشتر انتخابهای امروز وابسته به چشم اندازهای شغلی در آینده و فراگیر بودن زبان هاست.
بالتابایف، در پایان با اشاره به ترجمه شاهنامه فردوسی به زبان قرقیزی که به ابتکار رایزنی فرهنگی ایران در قرقیزستان انجام گرفته گفت: اطمینان دارم وقتی مردم ما به شاهنامه علاقه پیدا کنند، با ملت ایران بیشتر آشنا می شوند.
فردوسی احیاگر زبان و فرهنگ آریایی است
رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه دولتی هرات، با اشاره به اهمیت فردوسی در حفظ زبان فارسی، بیان کرد: در تاریخ زبانهای دنیا، افرادی کمتر از انگشتان یک دست هستند که توانستند زبان سرزمین خود را مدیون خود کنند، به عنوان مثال، گفته میشود که انگلیسی جدید مدیون شکسپیر است.
احمد غنی خسروی، افزود: اگر امروز زبان فارسی از بین نرفته و به عنوان یکی از زبانهای معظم دنیا شناخته شود، به خاطر وجود فردوسی است و موجب احیا و جهانی شدن فارسی دری میشود. در حقیقت زبان فارسی مدیون فردوسی است و هیچکدام از شاعران فارسی جایگاه فردوسی را ندارند.
خسروی ادامه داد: در اینکه فردوسی احیاگر زبان و فرهنگ آریایی است، هیچ شکی نیست و آریاییها در سراسر خراسان بزرگ فرزندان فردوسی هستند و در دامان او پرورش یافتند. ما باور داریم اگر فردوسی شاهنامه را نمیسرود، ممکن بود آریاییها و خراسانیها امروز به زبان شیوای دری صحبت نمیکردند.
رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه دولتی هرات خاطرنشان کرد: خراسانیان زبان فارسی را به همت ادب دوستان خود حفظ کردند و گسترش دادند و یعقوب لیث صفاری راه را برای گسترش فارسی دری باز کرد و فردوسی آن را جهانی کرد. فردوسی با شاهنامه حس وطندوستی و سلحشوری را در فکر آریایی ایجاد کرد و هیچکس نیست که با خواندن شاهنامه از احساسات وطن دوستانه به دور بماند.
خسروی درباره نقش فردوسی در حفظ زبان فارسی تشریح کرد: فردوسی از قهرمانان ملی آریایی است و جانی تازه به کالبد زبان فارسی بخشید و آن را به مرحله تثبیت رساند و زبان فارسی را از نفوذ واژگان بیگانه حفظ کرد. شهرت جهانی زبان فارسی مدیون فردوسی و شاهنامه اوست و به همین دلیل نام فردوسی با ماندگاری زبان فارسی همراه است.
وی افزود: شاهنامه فردوسی یکی از پرمایهترین گنجینههای زبان فارسی و بزرگترین کتابی است که کلمات درست فارسی دری دارد که میتواند آن را با صحت و امانت به نسلهای مختلف منتقل کند و موجب اتحاد طوایف گوناگون شود.
در بخش دوم وبینار پاسداشت زبان و ادبیات فارسی و روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی در منطقه اکو، فائزه زهرا میرزا، استاد دانشگاه کراچی پاکستان، گوکان ستین کایا از اساتید زبان و ادبیات فارسی در ترکیه، نادر نورالدین اف، استاد دانشگاه خاورشناسی تاشکند ازبکستان، محمد ناصر، استاد دانشگاه پنجاب پاکستان، عصمت ممداوا، استاد دانشگاه دولتی باکو و شادی محمد صوفیزاده، مدیر کتابخانه علمی مرکزی ایندیرا گاندی آکادمی ملی علوم جمهوری تاجیکستان به ایراد سخنرانی پرداختند.
تاثیر فردوسی بر تغییر شکل قصیدهسرایی شاعران هند
استاد دانشگاه کراچی پاکستان در ادامه با خواندن ابیاتی از فردوسی درباره رابطه زبان و ادبیات فارسی با شبه قاره هند گفت: زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره پاکستان و هند ریشهای عمیق و دیرینه دارد و مربوط به مردم این سرزمین بوده است، به نحوی که هرگاه ندایی از زبان فارسی و ندای اصیل ایرانی به گوش و چشم میخورد، توجه و شوق و استقبال کم نظیر انبوهی از صاحبنظران را برانگیزد و این مایه افتخار است.
فائزه زهرا میرزا، با بیان اینکه زبان و ادبیات فارسی در شبه قاره هند و پاکستان نفوذ داشته است و آثار شاعرانی مانند حافظ و سعدی و شاهنامه فردوسی بسیار مورد علاقه مردم خاص و عام بوده است، گفت: پس از تنظیم شاهنامه فردوسی در شبه قاره هند و پاکستان تعدادی از شاعران پارسی گو، مانند ابوالفرج رونی و مسعود سعد سلمان در دوره غلامان ترک بسیاری از قصاید خود را با محتوا و مطالب تاریخی بر آمده از اشعار فردوسی تنظیم کردند.
آموزش زبان فارسی در ترکیه به دوره سلجوقیان آناتولی برمیگردد
گوکان ستین کایا، از اساتید زبان و ادبیات فارسی در ترکیه در این نشست مجازی حاضر شد و درباره تاریخچه آموزش زبان فارسی در ترکیه گفت: تاریخچه آموزش زبان فارسی در ترکیه به دوره سلجوقیان آناتولی برمیگردد که از مرکز فرهنگی آن دوران یعنی قونیه آغاز شده است.
وی ادامه داد: در آن دوران آموزش و خوانش مثنوی مولوی در ترکیه گسترش یافت. بعد از سقوط سلجوقیان، آناتولی در مدت زمانی طولانی بوستان و گلستان، مثنوی معنوی و دیوان حافظ، در کنار کتابهایی که به تعلیم دستور زبانفارسی می پرداختند در مکتب خانه ها، مولوی خانه و دارالمثنویها آموزش داده میشد. حتی در دورهای که مدرسههای جدید دایر شد، زبان فارسی در برنامه درسی آن قرار گرفت و کتابهای زیادی در این زمینه تالیف شده است.
این استاد زبان فارسی گفت: با تاسیس جمهوری ترکیه آموزش زبان فارسی در دانشگاه های معتبر ادامه یافت. شش دانشگاه در حال حاضر آموزش زبان را ادامه می دهند که دانشگاه آنکارا، دانشگاه ادبیات استانبول و دانشگاه آتاتورک از جمله آنها هستند و آموزش ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی به صورت پیوسته در گروه زبان های شرقی ادامه دارد.
ستین کایا در پایان صحبتهایش گفت: خوشبختانه امروز علاوه بر آثار کلاسیک، آثار معاصرانی مانند احمد شاملو، نیما یوشیج، صمد بهرنگی، سیمین بهبهانی، سهراب سپهری، بزرگ علوی و غیره هم به زبان فارسی ترجمه شده است.
اَوستا ایران و توران را به هم پیوند زد
استاد دانشگاه خاورشناسی تاشکند ازبکستان با حضور در نشست مجازی پاسداشت زبان و ادبیات فارسی و بزرگداشت فردوسی گفت: مطالعه زبان فارسی در ازبکستان سابقه دیرینه دارد و حضور کتاب اوستا در کشور ازبکستان از نزدیک به دو هزار سال قبل، ایران و توران را به هم پیوند زد.
نادر نورالدین اف، ادامه داد: گسترش زبان فارسی در ازبکستان به قرن نهم یعنی دوران حکمرانی سلسله سامانیان بر این منطقه برگردد که بخارا را به پایتخت خود تبدیل کردند. از آن زمان به بعد زبان فارسی و عربی به صورت رسمی در این مناطق تدریس می شد.
نورالدین اف با اشاره به اینکه امروز دانشگاه خاورشناسی تاشکند مرکز اصلی آموزش زبان و ادبیات فارسی محسوب میشود، گفت: استادان فارسی در تاشکند با منابعی که توسط «بنیاد سعدی» تدوین شده آشنا شدهاند و به نظر میرسد که دانشگاهها هم به این منابع نیازمندند.
وی در پایان صحبتهایش اشعاری از حکیم ابوالقاسم فردوسی را نیز قرائت کرد.
گفتار فردوسی از نجابت و پاکی سخن دارد
استاد دانشگاه پنجاب پاکستان نیز در این وبینار با اشاره به گسترش زبان فارسی در شبه قاره گفت: برای برقراری پیوند با گذشته و میراث نیاکان و یاد گرفتن زبان ملی ما یعنی اردو و مقاومت مقابل تهاجم فرهنگی باید به زبان فارسی اهمیت دهیم و آینده زبان فارسی و پاکستان به هم بستگی دارد.
محمد ناصر، با اشاره به اینکه شاهنامه بزرگترین منبع فرهنگ فارسی و ایران است و به همین دلیل فردوسی را حکیم نامیدند، عنوان کرد: حکمت او عملی و اخلاقی بوده است و اگر بخواهیم اخلاق را در شاهنامه بررسی کنیم، تبدیل به کتابی سترگ میشود و به همین دلیل میتوانیم شاهنامه را حماسهای معنوی بنامیم و فلسفه زندگی از نگاه فردوسی سراسر سرود مهر و محبت ایران است.
وی با بیان اینکه فردوسی در سخن امانتدار و حق شناس و در گفتار بیپرده است، افزود: باور به ماندگاری نام نیک، انصاف در برابر دشمن، ستایش کوشش و دانش و درنگ در کارها از جمله آموزههای شاهنامه است.
ناصر یادآوری کرد: فردوسی در شمار شاعرانی است که نجابت گفتار و پاکی سخن دارد و از واژههای ناسزا برای بیان احوال قهرمانانی که در مواجهه با دشمن خشمگین میشوند، بسیار کم استفاده کرده و هیچکدام از آنها از واژههای متعارف فارسی فراتر نرفته و عفت کلام و نجابت بیان او موجب ساخت مضامین تازهای شده است.
شاهنامه ستون اصلی کاخ زبان و ادب فارسی است
استاد دانشگاه دولتی باکو درباره جایگاه زبان فارسی در آذربایجان گفت: جوانان در آذربایجان بیشتر زبان فارسی را دوست دارند و میدانند یک زبان شیرین و قدیمی است.
عصمت ممداوا، درباره فردوسی نیز توضیح داد: فردوسی حماسه سرای بلند آوازه ایران از ستارگان درخشنده آسمان ادب فارسی است. اثر منظوم شاهنامه پرآوازهترین سرودههای فردوسی و بزرگترین رزمنامه جهان است که به نوعی دربردارنده تاریخ ایران باستان است و از فراز و فرود، غم و شادی، رنج و آسایش، شکایت و پیروزی یک ملت صحبت میکند.
وی ادامه داد: شاهنامه در ادبیات دیگر کشورهای جهان به سرعت گسترش یافته و به بیشتر زبانهای دنیا ترجمه شده و داستانهای این شاهکار فارسی، در قرن ۱۹ و ۲۰ به کمک شاعران و مترجمان مانند رشیدبیگ افندی در آذربایجان به این زبان ترجمه شده است. همچنین یکی از آهنگسازان معروف آذربایجان بر اساس داستان رستم و سهراب شاهنامه، اپرای رستم و سهراب را آهنگسازی کرده است.
ممداوا، ادامه داد: به طور کلی شاهنامه همان طور که بخشی از فرهنگ و سنن ایران زمین را شکل داده، با آداب و سنن مردم آذربایجان عجین شده، به گونهای که هرآنچه هماکنون به زبان آذربایجانی از فردوسی ترجمه شود، با استقبال روبهرو میشود و نمونه آن استقبال خوب از ترجمه شاهنامه، از دکتر محمدعلیزاده با همت رایزنی فرهنگی ایران در باکو چاپ شده است. جلد اول این کتاب در سال ۲۰۰۵ در ۹۹۰ صفحه و جلد دوم هم در یک هزار و هفت صفحه چاپ شده است.
ممداوا با بیان اینکه شاهنامه ستون اصلی کاخ زبان و ادب فارسی است، گفت: شاهنامه همچنان که دلهای مردم را تسخیر کرده، در آثار شاعران تأثیر عمیقی داشته و بسیاری از شاعران به پیروی از شاهنامه آثاری پدید آوردهاند.
وی با بیان اینکه عظمت و بزرگی شاهنامه برجا مانده است، افزود: فردوسی شاعر گذشته ایران نیست و شاهنامه نیز اثر ناظر بر گذشته نیست بلکه احیاکننده گذشته ایران است.
قسمت زیادی از واژگان شاهنامه در گویش فارسی تاجیکی حفظ شده است
مدیر کتابخانه علمی مرکزی ایندیرا گاندی آکادمی ملی علوم جمهوری تاجیکستان، آخرین سخنران این نشست بود و گفت: هیچیک از آثار فرهنگی و تاریخی در حفظ و گسترش زبان فارسی، خدمتی همانند شاهنامه فردوسی را انجام داده نداده است.
صوفی زاده افزود: شاهنامه نه تنها دانشنامه فرهنگ و تمدن ایرانی است بلکه سرچشمه معتبر روزگاران کهن تمام اقوام شرق است.
شادی محمد صوفیزاده، ادامه داد: شاهنامه فردوسی با زبان فارسی هم معناست و این حقیقت تاریخی که در ۶۰ هزار بیت بی زوال، حتی هزار واژه عربی به کار نرفته است، دلیلی بر وجود این گنجینه غنی در زبان فارسی است. قسمت زیادی از واژگان شاهنامه در گویش فارسی تاجیکی حفظ شده و مردم آن را با همان معنی معروف تاجیکی میشناسند و میفهمند.
وی گفت: استاد صدرالدین عینی در پژوهش خود براساس متن شاهنامه سلسله واژگانی را مقرر کرده که بسامد فراوانی در این حماسه ملی داشته است و امروز در فارسی تاجیکی رایج اند و با همان معنی به کار میروند و واژههایی مانند یله، گله، فرتوت، آخور، فتیر و از آن جملهاند.