خبرگزاری تسنیم ـ محمدباقر صنیعیمنش: فیلمهای هیولامحور سابقهای طولانی در سینمای جهان دارد. فیلم "جانور دریایی" محصول 1926 ساخته "میلارد وب" را باید آغازگر ژانر هیولایی که زیرمجموعه ژانر فاجعه دانست معرفی کرد. فیلمهایی مانند "فرانکشتاین" محصول 1931 ساخته "جیمز ویل" را نیز باید جزو این دسته حساب کنیم، با این حساب نزدیک به یک قرن است که سینما شاهد آثار عموماً وحشتناکی درباره موجودات غیرطبیعی است که انسان را تهدید میکنند.
پوستر جانور دریایی
اما اگر بخواهیم بهصورت مشخص درباره فیلمهایی که درباره دو هیولای مهم سینما یعنی گودزیلا و کینگکونگ است صحبت کنیم، باید گفت که اولین فیلمهای هرکدام شامل «گودزیلا» محصول 1954 ژاپن بهکارگردانی «ایشیرو هوندا» و بهصورت سیاهوسفید و «کینگکونگ» محصول 1933 بهکارگردانی «مریان کوپر» است.
نمایی از گودزیلا 1954
این دو فیلم آنقدر جاذبه و قدرت و البته محتوای لازم را داشتند که هرکدام دستمایه ساخت چندین فیلم دیگر شدند. تنها فیلمهای گودزیلامحور در مجموع بیش از 20 فیلم و انیمیشن سینمایی را شامل میشود. برخی از معروفترینهای گودزیلایی شامل فیلمهای بازگشت گودزیلا (1984)، گودزیلا علیه شاه گیدورا (1991) ساخته آن کازوکی اوموری، گودزیلا (1998) ساخته رولند امریش، گودزیلا: سیاره هیولاها (2017) ساخته تاکاشی یوشیزاوا و گودزیلا: پادشاه هیولاها (2019) ساخته مایکل دووگرتی میشود.
برخی از فیلمهای گودزیلامحور
البته تعداد فیلمهای کینگکونگی کمتر است و بهغیر از فیلم اولی پنج فیلم دیگر با موضوعیت این موجود خیالی ساخته شده است که یکی از بهترینهای آن که مبتنی بر نسخه اصلی ساخته شده، نسخه 2005 آن بهکارگردانی پیتر جکسون و با بازی نآئومی واتس است که توانست با بودجه 207 میلیون دلاری، 562 میلیون دلار بفروشد.
بعد از این فیلم «کونگ: جزیره جمجمه» محصول 2017 بهکارگردانی جردن ووگت ـ رابرتز نیز به نمایش درآمد و توانست با بودجه 185 میلیون دلاری، 566 میلیون دلار فروش داشته باشد.
نمایی از کینگکونگ 2005
اما سرنوشت این دو هیولای بزرگ سینما سرانجام بعد از 60 سال بار دیگر به یکدیگر گره خورد و در فیلم «گودزیلا در برابر کونگ» مقابل هم قرار گرفتند چراکه یک بار دیگر این دو موجود عظیمالجثه در سال 1962 در فیلمی به همین نام با تفاوت اندکی یعنی «کینگکونگ در برابر گودزیلا» محصول ژاپن به مصاف جنگ با یکدیگر رفته بودند.
فیلم اخیر توانست سینماهای خوابآلود کرونایی جهان را تکانی بدهد و فروش بسیار بالایی نزدیک به 500 میلیون دلار را نصیب خود کند.
اما درباره اینکه "حقیقت این دو هیولا و البته فیلمهای هیولامحور دیگری که ساخته شده است چیست؟" عموماً یک نظریه کلی وجود دارد که آنان را باید بازنماییِ واکنش طبیعت علیه خطاهای انسان در مورد دنیای پیرامونش معرفی کرد، فیلمهایی که میخواهند عصبانیت طبیعت و دنیای پیرامون ما را بهخاطر اشتباهاتی که نسبت به او انجام دادیم به ما نشان دهد.
نمایی از گودزیلا دربرابر کینگکونگ
بهطور دقیقتر باید گفت فیلمهای هیولامحور درواقع زیرمجموعه فیلمهایی است که به آن ژانر فاجعه Disaster Film گفته میشود و درباره اتفاقات وحشتناکی است که علیه زمین رخ میدهد. در این فیلمها طبیعت با یک واکنش سهمگین مانند زلزله، سیل، برخورد شهابسنگ با زمین و... خشم خود را به انسان عصیانگر نشان میدهد. البته همواره در این فیلمها ناجی زمین آمریکاییها و نیروهای تا بن دندان مسلح آن هستند.
از این منظر فیلم گودزیلا (نسخه اولی آن) نیز بر همین اساس و البته با یک نکته مهم ساخته شد که بعد از آن با سانسور و تحریف به چیز کاملاً دیگری تبدیل شد. گودزیلا از اساس خشم ژاپن از انفجار بمب هستهای آمریکا در هیروشیما و ناگازاکی بود که از زیر آبهای اقیانوس به بیرون زبانه کشید. این فیلم هنرمندانه که واکنش فرهنگی و هنری ملت ژاپن علیه آمریکا بود خیلی زود از مسیر خود منحرف شد تا جایی که در نسخه 1998 هالیوود آن، موجودی شرور معرفی میشود که از قضا با کمک تسلیحات هستهای آمریکا نابو میشود و اینگونه آمریکا خود را توسط همان هیولا تطهیر میکند.
البته ماهیت کینگکونگ و ماجرای آن از فضای گودزیلا تفاوت دارد اما کاراکتر آن نیز بهشکل دیگری خشم طبیعت را بازنمایی میکند. کونگ که در جزیرهای خیالی بهنام جمجمه زندگی میکند بهخاطر خودخواهی انسان برای تصرف طبیعت به آمریکا آورده میشود اما سرانجام او که موجودی عاشق و عاطفی است محبت خود را به یک زن نشان میدهد اما توسط انسانها از پا در میآید و مایه شرم انسان برای خود میشود.
پوستر کونگ 2017
اما در چند سال اخیر بخش مانسترورس monsterverse کمپانی برادران وارنر تلاش کرده است بهجای آنکه این دو هیولا هرچند وقت یک بار بخواهند در فیلمهای گوناگون از شرق تا غرب عالم ظاهر شوند آنها را درون خود سازماندهی کند و برای آنان فیلمهای گیشهپسند بسازد.
فیلمهای گودزیلا (2014) ساخته گرث ادواردز با فروش 525 میلیون دلار، کونگ: جزیره جمجمه (2017) ساخته جردن رابرتز با فروش 566 میلیون دلار، گودزیلا: سلطان هیولاها (2019) ساخته مایکل دووگرتی با فروش 386 میلیون دلار و گودزیلا در برابر کونگ (2021) ساخته آدام وینگارد با فروش 386 میلیون دلار، فیلمهای تازه این مجموعه هستند که ادامه پیدا خواهند کرد.
محوریت اولین فیلم این مجموعه تا به امروز نشان میدهد که بهنوعی مصیبت بمب اتم و خروجی نظامی و انسانکش آن بهسمت اتمسفرِ علمی و تکنولوژیکال آن میرود و فاجعه بمب هستهای و کشتار هزاران انسان بیگناه را به پدیدهای علمی تقلیل دهد، اینگونه اصل ماجرا فراموش میشود و جهان دیگری با محوریت انرژی هستهای رقم میخورد. در این فیلمها سازمانی علمی ـ آمریکایی بهنام "مونارک" که مبتنی بر دانش هستهای فعالیت میکند قهرمانانه علیه موجودات وحشتناک دیگر قیام میکند. گودزیلا در دو فیلم این مجموعه بهشکل غیرمستقیمی کمکرسان آنان میشود حال آنکه خود نتیجه عملکرد عصیانی آمریکا در بمباران هستهای زادگاهش یعنی ژاپن است.
نمایی از گودزیلا دربرابر کونگ
اما فیلم آخر این مجموعه یعنی "گودزیلا دربرابر کونگ" بار دیگر نشاندهنده فعالیت علمی همان مرکز است. در این قسمت شرکتی بهنام "ایپکس سایبرنتیک" و صاحب آن یعنی "والتر سیمونز"وارد عمل میشوند و با فعالیتهای علمی شیطانصفتانه خود، بهعنوان "بدمن" ماجرا که در فیلمهای هالیوود علمی ـ خیالی نقش مهمی را برای خلق ماجرا رقم میزنند، منجر به خشم گودزیلا میشوند و حالا کونگ باید به مبارزه با گودزیلای عصبانی بیاید تا برای همیشه نابودش کند.
چیزی که در نهایت با تلاش قهرمانانه دکتر "آلین اندروس" و اعضای تیم مونارک هدایت میشود و در نهایت هر دو علیه هیولای آهنی غولپیکر محصول "ایپکس سایبرنتیک" در سکانسهای پایانی میجنگند و نابودش میکنند، سپس گودزیلا که دیگر آرام شده است راهی آبهای اقیانوس میشود و کونگ هم بهکمک "مونارک" به قلب زمین که زادگاه اوست برده میشود و بهکمک اعضای این مرکز هستهای به زندگی خود ادامه میدهد و آنان تحقیقات علمی و هستهای خود را روی این موجود غولپیکر ادامه میدهند.
قسمت آخر گودزیلا با پز دلسوزانه انسان برای طبیعت، رفتار تصرفی انسان نسبت به طبیعت را نقد میکند و بار دیگر ضمن آنکه فعالیت علمی و بشردوستانه هستهای آمریکا را به رخ میکشد، خود را نجاتدهنده طبیعت معرفی میکند و اینگونه خشم طبیعت علیه انسان را مهار و خود را ناجی آخرالزمانی بدون حضور نیروهای نظامی معرفی میکند تا بتواند مقبولیت بیشتری در اذهان عمومی پیدا کند.
اینگونه است که فیلمهای کاملاً ایدئولوژیک ژانر فاجعه و سری هیولامحور در مسیر تفکر همیشگی آمریکایی که همه چیز را حق مسلم خود میداند و خود را ناجی جهان معرفی میکند قدم برمیدارد، حال آنکه خود در نابودی و تصرف طبیعت و انسان سابقه دیرینه دارد.
بنابراین بیشتر از اینکه فیلمهای گودزیلایی اخیر درباره خود گودزیلا و کونگ باشد پردهای است که پشت آن اهداف سیاسی موضوعیت دارد و نقش اول را ایفا میکند.
انتهای پیام/+