خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ وهنر- سارا فرجی: تمامی اهالی رسانه و ارتباطات از دانشجویان روزنامه نگاری و ارتباطات گرفته تا مدیران رسانه ای و خبرنگاران همه وهمه حتماً یکبار نام مهدی محسنیان راد را شنیده اند چون آثار و نظریات او جزو منابع اصلی دانشگاهی و آموزشی به نوعی جزو مقدمات و بایدهای ورود به حوزه رسانه است. محسنیان راد، شاگرد اساتیدی چون مرحوم معتمدنژاد (پدر علم ارتباطات ایران) نیز بوده است. تحصیلکرده های حوزه رسانه و ارتباطات، محسنیان راد را بیشتر با کتاب «ارتباطات انسانی» و «ایران در چهار کهکشان ارتباطی» میشناسند ولی او آثار متنوع و متعدد دیگری هم در حوزه ارتباطات و رسانه دارد. تازه ترین اثر او که اخیراً توسط انتشارات سمت منتشر شده است «رسانه شناسی» نام دارد و از نظر خودش یک شاهکار است . او در این اثر به طور مفصل درباره وضع نابسامان رسانه های فعلی ایران که محصول یک تاریخ ۱۸۰ ساله است نوشته است.
محسنیان راد، سابقه تدریس در دانشگاه های بسیاری را دارد ولی در حال حاضر عضو هئیت علمی دانشگاه امام صادق (ع) است.
۱۷ می ماه (۲۷ اردیبهشت ماه) که روز سالگرد تاسیس دو اتحادیه تلگرافی بین المللی و اتحادیه رادیو و تلگرافی بین الملل است، روز جهانی ارتباطات و روابط عمومی نام دارد و خب چه کسی بهتر از محسنیان راد برای گفتگو درباره رسانه و ارتباطات. گفتگویمان با او با اختلاف ۱۲ ساعته در فضای مجازی به صورت تصویری انجام شد. تاکید و اصرار او براینکه گفتگو به صورت تصویری باشد، مصداق باور به نوشته هایش درباره ارتباطات انسانی است، اینکه در ارتباطات تصویری و چهره به چهره بحث خیلی بهتر و درست تر پیش می رود.
وی در ابتدا در خصوص ورود رسانه های جدید و نگرانی بابت از بین رفتن رسانه های قدیمی گفت: این دغدغه که ورود رسانه های جدید به عرصه رسانه ها، باعث از بین رفتن یا کمرنگ شدن رسانه های قدیمی تر مثل رادیو، تلویزیون و روزنامه می شود فقط دغدغه مربوط به کشور ما نیست و یک دغدغه جهانی است. منتها در تاریخ رسانه ها از زمان گوتنبرگ و اختراع چاپ به بعد، یک اتفاق مهمی افتاد و آن هم اینکه هروقت یک رسانه جدید آمد، موجی راه افتاد و این نگرانی به وجود آمد که رسانه های قبلی از بین خواهند رفت. مثلاً وقتی رادیو آمد تصور این بود که دیگه چه کسی روزنامه می خواند یا مثلاً وقتی تلویزیون اختراع شد همه فکر کردند مرگ سینما فرارسیده درحالیکه می بینید که امروز همچنان هم رادیو هست هم تلویزیون و سینما. اگر بخواهم با یک مثال وضعیت رسانه های جدید را توضیح دهم اینگونه می گویم که همانطور که یک انسان محیط زندگی ش عوض می شود خودش را با تغییرات اقلیمی تطبیق می دهد، درباره رسانه ها هم همینطور است. وقتی یک رسانه جدید می آید، رسانه قبلی که در معرض انقراض قرار دارد باید کاری انجام دهد تا بتواند دوام بیاورد.همانطور که سینما چنین کاری را انجام داد و از پس آن هم برآمد یا مثلاً مطبوعات و روزنامه ها توانستند در برابر رادیو دوام بیاورند چون رادیو فقط می گفت که «چی شده؟» ولی روزنامه ها می نوشتند «چرا اینطوری شده؟» وخب همین پرداختن به چرا اینطوری شده مخاطبان بسیاری را جذب می کرد در واقع روزنامه ها از نقطه ضعف رادیو که محدودیت زمانی بود استفاده کردند و تفسیر و تحلیل را به عهده گرفتند.
محسنیان راد افزود: متاسفانه در ایران شرایط، بستر و امکانات برای اینکه رسانه ها خودشان با تغییر اقلیمی که در حوزه رسانه رخ داده تطبیق دهند وجود ندارد، نتیجه اینکه همه رسانه ها کارکردشان یکی می شود و فرقی نمی کند از چه رسانه ای استفاده کنی چون همه رسانه ها یک حرف می زنند. در چنین شرایطی، مردم نیازهای رسانه ای خود را در جای دیگری پیدا می کنند و سراغ رسانه های دیگر می روند، در واقع گویی، رسانه های امروز به مردم پشت کردند چون همگی به نوعی به دولت و سیاستگزاران وابسته اند و باید حواسشان بیشتر به دولت و سیاستمداران باشد تا مردم.
استاد دانشگاه امام صادق (ع) ادامه داد: این در حالیست که در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته ماجرا از قرار دیگریست و رسانه ها در رقابتند تا هرچه سریع تر خودشان را با شرایط عصر فعلی وفق بدهند و به اصطلاح از تغییرات جانمانند. مثلاً یکی از کارهایی که رسانه های موفق کشورهای دیگر انجام می دهند، توسعه مطبوعات و رسانه های محلی است. به عنوان نمونه در حال حاضر در آمریکا شبکه های رادیویی هستند که طول امواج آنها ۱۴ کیلووات است اندازه طول موجی که رادیو در ایران برای اولین بار (در سال ۱۳۱۹) افتتاح شد و از لحاظ اندازه، مسافتی اندازه تهران تا کرج را پشتیبانی می کند. این رادیوهای محلی خبرهای روزمره و معمولی روزانه یک محله را بیان می کنند و مخاطبان همیشگی و بسیاری هم دارد چون مردم دوست دارند رادیوی خودشان را بشنوند و درواقع ارزش «مجاورت» که جزو ارزش های خبری است اینجا معنا پیدا می کند. این مثال نشان میدهد که در کشورهای دیگر، رسانه ها دارند فکر می کنند که چگونه می توانند به حیات خود ادامه دهند ولی در ایران متاسفانه برای چنین چیزی فکر نشده است.
محسنیان راد راه نجات رسانه ها از وضعیت فعلی را نوآوری و تغییر دانست و توضیح داد: یکی از اتفاقاتی که در فضای فعلی رسانه ها در حال رخ دادن است اینکه در گذشته mass media داشتیم یعنی تولید برای انبوه مردم شکل می گرفت ولی در حال حاضر برعکس شده و تولید برای گروه های کوچک صورت می گیرد. بنابراین در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته همان رسانه های قدیمی هستند و به حیات خود ادامه می دهند ولی تغییر رویه دادند که بتوانند پابه پای تغییرات حرکت کنند. به عنوان مثال اگر یک شبکه رادیویی سراسری فعالیت گسترده داشته الان تبدیل به صد فرستنده کوچک شده است. بنابراین می بینید که این کشورهای موفق دارند فکر میکنند و با خلاقیت و نوآوری راهکارهایی پیدا کردند. علاوه براینکه در کشورهای دیگر که موضوع کپی رایت و حقوق مولف رعایت می شود هرکسی نمیتواند مجانی از یک منبع خبری استفاده کند و باید برای استفاده از بسیاری از روزنامه ها حتی نسخه آنلاینشان آبونمان _حتی به مقدار خیلی کمی_ پرداخت کنید.بنابراین برای استفاده از رسانه هزینه پرداخت میشود.
نویسنده کتاب «ارتباطات انسانی» با تاکید براینکه در کشور ما «رسانه معتبر» مفهومی ندارد اشاره کرد: یکی از مشکلات ما در حوزه رسانه این است که مفهوم «رسانه معتبر» معنا ندارد و مردم نمی توانند انتخابی داشته باشند که فلان رسانه را بخوانند چون به نسبت بقیه معتبرتر است. رسانه های ایران همگی یک چیز می گویند و تولید می کنند پس فرقی ندارد که کدامشان را بخوانی و «رسانه معتبر» معنا ندارد. مثلاً در مصر مردم «الاهرام» می خواندند چون می دانستند چیزی که می نویسد دروغ نیست و درست است یا مثلاً در آمریکا مردم نیویورک تایمز را از واشنگتن پست بیشتر می خوانند چون به آن مطمئن تر هستند ولی در ایران چنین چیزی وجود ندارد. براساس آخرین تحقیقاتی که بنده و شاگردان دوره دکترایم انجام دادیم، در ایران نسبت افراد و روزنامه ها ۱۲ به هزار است یعنی از هر هزار نفر فقط ۱۲ نفر روزنامه می خواند ولی مثلاً این ر قم در ژاپن ۵۰۰ است. خلاصه اینکه امروزه رسانه ها تلاش می کنند تا دربستری که در کشورشان دارند برای بقا و جذب مخاطب خود تلاش کنند و اگر تلاش هم نکنند که خب می میرند و از بین می روند و یک رسانه دیگری جایش را می گیرد.
این استاد ارتباطات در ادامه به بحث درباره رسانه جدید کلاب هاوس پرداخت و گفت: کلاب هاوس یک اتاق گپ و گفتگوست شبیه دید و بازدیدهای عید میهمانی های ایرانی. در میهمانی های ایرانی اینگونه است که اغلب یک نفر حرف میزند و بقیه گوش می دهند و این وسط یکهو یک نفر دیگر اظهار نظر میکند و باز بقیه گوش میدهند ولی درمیهمانی های خارجی که اغلب میهمانان هم سرپا می ایستند، آدم ها دوتا دوتا حرف می زنند، در اغلب گفتگوهای کلاب هاوس همه فقط نشستند حرف میزنند ولی کسی آن را اداره نمی کند و به گفتگوها مسیر نمی دهد در حالیکه مثلاً در یک برنامه رادیویی درست و قوی، مجری می تواند سکان برنامه را به دست بگیرد و سمت و سوی گفتگو را مشخص کند بنابراین کلاب هاوس به هیچ وجه نمی تواند جای رادیو و دیگر رسانه های اصلی را بگیرد.
محسنیان راد در پایان بیان کرد: رسانه های امروز قربانی رفتارهای ۱۰۰ سال اخیر دولت های ایرانی هستند، قبل از انقلاب رسانه ها یکجور و بعد از انقلاب هم به یک شکل دیگر آسیب دیدند و نتیجه اش وضعیت فشل فعلی رسانه است که می بینید و ادامه این رویه تبعات سنگینی برای کشور دارد. به عقیده من خط مشی و سیاستگذاری های رسانه ای ایران احتیاج به یک جراحی کامل دارند. رسانه، منبر نیست که یک نفر برود بالای آن حرف بزند و بقیه هم ساکت باشند و گوش دهند. راه نجات رسانه های ایران، مستقل شدن از هر نوع حمایت دولتی است. درست است که راه اندازی رادیو و تلویزیون های خصوصی هزینه های سنگینی دارد ولی می تواند بسیاری از مشکلات این حوزه را حل کند.اگرچه برای انجام این کار هم خیلی دیر شده است ولی دیگر چاره ای نیست. این کار باید ۱۵- ۲۰ سال پیش میافتاد. مرحوم دکتر معتمدنژاد (پدر علم ارتباطات ایران) همان سالها می گفتند صدور امتیاز برای مطبوعات را لغو کنید یا بنده پیشنهاد دادم که رادیو و تلویزیون از حالت انحصاری خارج شود ولی کسی به این حرف ها گوش نداد و نتیجه اش را الان می بینید.