خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-امیرحسین رجبی معمار: چند روزی است که بار دیگر آتش جنگ میان گروههای مقاومت فلسطین در نوار غزه و رژیم صهیونیستی برافروخته شده و همچنان نیز ادامه دارد. این بار هم مانند همیشه جرقه آغاز درگیری از سوی اشغالگران و با تلاش آنها جهت بیرون راندن ساکنان محله شیخ جراح قدس از خانه آبا و اجدادیشان رقم زده شد و اقدامات خشونتبار شهرکنشینان تندروی صهیونیست اوضاع را بحرانیتر کرد.
موج تازه مقاومت در غزه اما، دگرگونیهای روشنی داشته و همین امر نیز پیامدهای ویژه خود را در پی خواهد داشت. در نوشته پیشرو تلاش میکنیم به بررسی بخشی از این موارد بپردازیم.
موشکهای مقاومت و معادله جدید قدرت
آنچه در نبردهای چند روزه جاری بهروشنی به چشم میخورد افزایش توان موشکی محور مقاومت با وجود کمبودها و فشارهای وارده به آنها است. حجم و دامنه گسترده شلیک موشک به سوی سرزمینهای اشغالی و به ویژه تل آویو نشان از پدیداری یک معادله قدرت جدید در فلسطین دارد.
درست است که سامانه پدافندی گنبد آهنین شمار زیادی از راکتهای شلیک شده را در آسمان رهگیری و شکار میکند اما حجم بالای آتشباری از سوی حماس درست برای درگیر کردن این سامانه و در نهایت گذر از آن اجرا میشود. نکته مهم دیگر افزایش بُرد و همچنین دقت موشکها و راکتهای مقاومت است که شلیک گسترده به پایتخت رژیم اشغالگر قدس گواه آن است.
برقراری ارتباط میان تحولات در قدس و غزه نیز دارای اهمیت است. اسرائیل همواره کوشیده تا با ایزوله کردن نوار غزه و گسستن پیوند میان مردمان آنجا و دیگر فلسطینیها از نفوذ و توان مقاومت بکاهد. اما نقشآفرینی حماس در پی اقدامات رژیم صهیونیستی در قدس این نقشه را هم نقش بر آب کرده است.
هرچند توان تخریبی بیشتر موشکهای یاد شده در برابر بمبارانها و حملات توپخانهای ارتش اشغالگر چندان زیاد نیست و اصولا در طول این هفتاد سال هیچگاه اجازه داده نشد که ملت فلسطین به شکل برابر از خود دفاع کند اما توان اصلی این موشکها نه در قدرت تخریب مادی یا وارد آوردن تلفات جانی آنها، بلکه اثر روحی و روانی است که بر ساکنان مناطق اشغالی بر جای میگذارد و شکست هیمنه ارتش اسرائیل به عنوان چهارمین ارتش قدرتمند جهان را در پی دارد که نمیتواند از ساکنان خود آنگونه که شایسته است محافظت کند.
رژیم صهیونیستی؛ بحران امنیتی و اقتصادی
بخش بزرگی از شهرکنشینان و ساکنان فعلی سرزمینهای اشغالی، یهودیان پراکنده در گوشه و کنار جهان هستند که به امید داشتن امنیت و رفاه به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده اند. آنها برخلاف ملت فلسطین که دهههاست به ناحق به رنج و سختی ناشی از جنگ، محاصره و آوارگی خو گرفتهاند توان زندگی بلند مدت در شرایط بحرانی و جنگی را ندارند و با بدتر شدن شرایط، فرار را بر قرار ترجیح خواهند داد.
شیوه حملههای اخیر فلسطینیها به شهرها و زیرساختهای رژیم صهیونیستی بی سابقه است و پخش فیلمها و تصاویر گریز صهیونیستها، به صدا درآمدن آژیر خطر و در یک کلام برهم خوردن شرایط عادی زندگی، موجی از ترس و هراس برای این مناطق به ارمغان آورده است.
با نبود امنیت، مهاجرت از سرزمینهای اشغالی آغاز شده است. آنچه این روزها در سرزمینهای اشغالی میگذرد پیامد رفتارهای یک سال اخیر صهیونیستها و اقدامات خرابکارانهای است که آنها علیه محور مقاومت و به ویژه ایران انجام دادند. به هر روی کسانی که خود در خانههای شیشهای سست اقامت دارند باید خیلی بیشتر مراقب سنگپراکنیهایشان و پاسخ طرف مقابل باشند.
جنگطلبی نتانیاهو و حذف رقبا
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، همواره از شکلگیری بحران و تندروی استقبال کرده و از آنجا که در شرایط سیاسی و قضایی مناسبی به سر نمی برد حیات خود را در ادامه شرایط بحرانی جستجو میکند.
در شرایط کنونی و با بالا گرفتن درگیریهای خونین میان یهودیان و عربهای شهرهای گوناگون اسراییل مانند عکا، حیفا و غیره رویکرد برخی از رهبران راستگرای مخالف نتانیاهو که برای به زیر کشیدن وی از قدرت به سمت احزاب و جریانهای چپ تمایل پیدا کرده بودند دستخوش دگرگونی شده است. پایگاه رایِ احزاب تندروی راستگرا به رهبری افرادی چون نفتالی بنت و لیبرمن طیف نژادپرست بوده و آنها نمیتوانند در درگیریهای جاری طرف هواداران خود را نگیرند.
بنابراین ادامه ائتلاف آنها با جناح چپ هزینه سنگینی برایشان دارد و پایگاه اجتماعیشان را تضعیف خواهد کرد. خروج نفتالی بنت از ائتلاف ضد نتانیاهو را هم باید در همین راستا ارزیابی کرد. بنابراین میتوان انتظار داشت که این درگیری بار دیگر جبهه نتانیاهو را در داخل اسراییل تقویت کند.
نتیجهگیری
آنچه میتوان تا این لحظه دریافت آن است که مقاومت اسلامی فلسطین در پی ایجاد معادله و موازنهای نوین در برابر صهیونیست ها بوده و میکوشد تا اثرگذاری خود را علاوه بر نوار غزه به دیگر نقاط کرانه باختری و قدس نیز گسترش داده و توان و حوزه بازیگریاش را افزایش دهد. حماس تلاش میکند تا اسرائیل را از انجام حملات علیه مسجد الاقصی و ساکنان قدس پرهیز داده و گونهای بازدارندگی پدید آورد.
با در نظر گرفتن شرایط نابسامان داخلی، شکاف ژرف میان یهودیان و عربها، فشار افکار عمومی جهان و بحران اقتصادی ریشهدار، اسرائیل توان و تمایلی به یک جنگ گسترده و بهرهگیری از نیروی زمینی برای ورود به نوار غزه ندارد اما با توجه به گستره حملات حماس، نتانیاهو برای حفظ جایگاه خود ناگزیر به افزایش شدت درگیری است.
با توجه به موارد یاد شده و فشارهای دیپلماتیک در سطح جهان و منطقه امکان ادامه و گسترش نبرد نیست و طرف اسرائیلی از بیم گسترش ناآرامیهای داخلی و احتمال شکلگیری مقاومتهای بیشتر از سوی فلسطینیها به سمت آتش بس خواهد رفت.
با خوابیدن غبار سنگین برآمده از انقلابهای عربی در منطقه و در پی آن جنگهای داخلی و پدیداری گونههای فراوانی از گروههای تروریستی-تکفیری که در بیش از یک دهه گذشته جهان اسلام و کشورهای عربی را به خود مشغول کرده بود، نشانههای توجه دگر بار به مساله اول امت اسلامی یعنی قدس متمرکز شده و این فرصتی تاریخی است که گروههای مقاومت باید از آن بهره برده و زمین بازی جدید با قواعد خاص خود را به دشمن صهیونیست تحمیل کنند.