به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «رستم زال» به همت پرفسور نعمت ییلدریم، استاد دانشگاه آتاتورک ترکیه، به زبان ترکی استانبولی ترجمه و توسط انتشارات KAPI در این کشور منتشر شد.
ییلدریم که سالها مدیریت رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آتاتورک را برعهده داشت، در این اثر به خلق رمانی تاریخی دست زده است که شخصیت اصلی آن، رستم، قهرمان شاهنامه است. رمانی خوشخوان که نثر ساده و روان آن، از جمله ویژگیهای این اثر است. ییلدریم که ترجمه شاهنامه به ترکی را در کارنامه خود دارد، در این اثر با الهام از داستانهای شاهنامه، داستانی براساس زندگی رستم خلق میکند اما با پایانبندی متفاوت.
مهری بهفر، شاهنامهپژوه، در یادداشتی به مناسبت انتشار این اثر نوشته است: بار دیگر کمند و پیِ رخش و رستمسوار در آناتولی در کارِ ربودنِ دلهایِ خوانندگانِ آثار ادبی است؛ خوانندگانی که با نامور رستمِ زالِ زر بیگانه نیستند و او را از خودِ شاهنامه یا آثارِ ادبیِ قدیم و جدید ترکیه میشناسند.
به همّت پرفسور نعمت ییلدریم، داستانهای رستم به نثر سادهٔ ترکیِ استانبولی در قالب رمانی تاریخی با عنوان رستم زال به دست خوانندگان آثار ادبی در ترکیه رسید. رستم زال دربردارندهٔ تمام داستانهای مربوط به رستم در شاهنامه است، از تولد او و اما نه تا مرگش به دست نابرادری، که پایانبند این رمان تاریخی یک صحنه پس از مرگ رستم را هم دربرمیگیرد و آن روایتِ تراژیکِ نبرد بهمن، پسر اسفندیار، با فرامرز، پسر رستم، است.
استاد ییلدریم در مقدمهٔ رمان رستم زال از هویت رستم و جایگاه او در ادبیات فارسی و آثار ادبی ترکیه میگوید و تأثیر شخصیت رستم و داستانهایش را در بیرون مرزهای ادبیات فارسی میجوید. استاد ییلدریم میگوید: «یادم است بچه که بودم، میرفتیم بازار. یک مقبره از مشایخ بزرگ آناتولی در ارزروم است، که در کنار این مقبره کتابهای کوچک میگذاشتند و میفروختند. یکی از این کتابها هم خیلی جالب کتاب رستم زال بود. خوشبختانه اکنون داستانهای رستم زال بهطور کامل از شاهنامه فردوسی بزرگ انتخاب و به ترکی استانبولی ترجمه و چاپ شده و من از این خیلی خوشحالم».
ترجمهٔ شاهنامهٔ فردوسی و دیوان پروین اعتصامی به ترکی استانبولی از دیگر آثار ارزندهٔ ایشان است. در دنیای امروز و در این وانفسا اهمیت کار پرفسور ییلدریم از حد ترجمهٔ آثار ادبی و خلق اثری بر اساسِ متنی کهن از ملت همسایه فراتر میرود. ایشان و دیگر مترجمان آثار ادبی و فکری و فرهنگی، اهل هر جا که باشند و از هر زبانی به هر زبانی که ترجمه کنند، درِ گفتوگو و شناخت و همدلیِ ملتها را میگشایند و درِ ناهمشناسی و نفرت را فرومیبندند و راهِ آزمندی و فزونیخواهیِ سودازدهٔ برخی اهل سیاست را سد میکنند. اینان درست همان کسانیاند که دنیا را نجات میدهند. البته اگر این دنیا اصولاً نجاتپذیر باشد، راه همین است، دوستی و همسخنی و همدلی ملتها و همشناسیشان که در حق هم نیازمایند آنچه را آزمودن نباید و نشاید.
سابقه آشنایی ترکزبانها با شاهنامه، سابقه اندکی نیست. به گفته برخی از کارشناسان، اولین اثری که از فارسی به این زبان برگردانده شد، اثر سترگ فردوسی است. دوغان اوزلوک، مترجم، در اینباره میگوید: طبق نظر استادان زبان و ادبیات در ترکیه، اولین زبانی که شاهنامه به آن ترجمه شد زبان ترکی بود. جالب است که عثمانیها شاهنامه و اشعار حافظ و گلستان و بوستان سعدی را به نظم و همانطور با قافیه ترجمه میکردند. در این کار اهتمام فوق العادهای را نیز به کار میبردند تا ترجمه منظوم کاملاً تطبیقی باشد. در ترجمه این آثار مسائل ادبی بیشتر از همه چیزبرای ترکها مهم بود.
با وجود این، شاهنامه طی سالها همواره زیر سایه بزرگانی چون مولانا و سعدی قرار داشته و دارد. از سوی دیگر، برخی نگاههای افراطی نیز مانع از ترویج و معرفی شاهنامه میشود. ییلدریم در همین رابطه در گفتوگو با یکی از رسانهها گفت: مولانا با اشعار عرفانی و سعدی به دلیل آثار آموزنده و تعلیمی خود، جایگاه زیادی در فرهنگ ترکیه دارند، تا جایی که بسیاری از حکایتهای مثنوی و گلستان در خطبههای نماز جمعه نقل میشوند. اما شاهنامه به دلیل موضوع حماسی و بیان تاریخ و اسطوههای ایران زیاد مورد توجه ترکها قرار نگرفته و دیدگاههای افراطی مانع از شناخته شدن شاهنامه در ترکیه شده است.
با وجود این، آنچه ماندگار است، اثری است که فردوسی با 30 سال خون جگر آن را خلق کرده است؛ کتابی که مایه جاودانگی ایران و ایرانی شد، در بزنگاههای تاریخی مایه حیات هویت این کشور شد و بازتابدهنده روح آرمانخواه آنان. کاخی بلند «که از باد و باران نیابد گزند».
انتهای پیام/