قریب به بیشتر علاقهمندان به فوتبال محمد مایلی کهن را بهخوبی میشناسند، همان هافبک شماره ۱۹ پرسپولیس و تیم ملی ایران در دهه ۵۰ و ۶۰ با پاهایی بلند و شکل منحصربهفرد پوشیدن جوراب ورزشیاش که سالها بعد توانست نسلی طلایی را به فوتبال ایران معرفی کند، نسلی یکی از محبوبترین تیمهای تاریخ فوتبال ایران به شمار میآید.
مایلی کهن: بازی که ازلحاظ فنی چنگی به دل نزد. اما متأسفانه نهتنها در انتهای این دیدار شاهد درگیری و ایجاد حاشیههای زیادی بودیم، بلکه کماکان این حواشی علیرغم اتمام بازی همچنان ادامه دارد. تا آنجا که من محمد نادری را در تمام این چند سال میشناسم، باید بگویم او هم ازلحاظ شخصیتی و هم ازنظر فنی بازیکن بسیار شایستهای است. او بههرحال ممکن است درجایی مرتکب خطایی شود و من فکر نمیکنم آن خطا به حدی بود که ارزش اینهمه واکنش را به همراه داشته باشد. متأسفانه ما هرچقدر در مسابقات برونمرزی مثل بَره رفتار میکنیم و بدون کموکاست تمام تصمیمات داوران را تمکین، تعظیم و حتی کرنش میکنیم و میپذیریم، در کشور خودمان ایران، با هر سوت داور علیه خودمان بر سر او میپریم. داورانی که ممکن است در گاهی از اوقات مرتکب اشتباهاتی شوند، اما درواقع انسانهای شریفی هستند. اما این اشتباه که مهمتر از آن تصمیم داور دیدار منچسترسیتی و تاتنهام در چارچوب رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا در مرحله نیمهنهایی نبود که باعث حذف تیم من سیتی شد.
مایلی کهن: عرض کردم. متأسفانه فوتبال ما بیش از هر چیزی ریال درگیر جاروجنجال است. از طرفی آدم نمیداند بابت موفقیت نمایندگانمان در آسیا خوشحال باشد یا خیر؟. ما بازیها را میبریم یک نوع مشکلداریم و میبازیم یک نوع دیگر مشکلداریم. برای مثال بازیکنان ما دائم از عدم پرداخت پاداشهایشان میزنند. درصورتیکه شما وضعیت اسفناک معیشت مردم را ملاحظه میکنید. تا آنجا که من میدانم میزان قراردادها بعضا به ۱۳ یا ۱۴ میلیارد تومان افزایشیافته است. یعنی حتی از ماهی یک میلیارد تومان نیز تجاوز میکند، اما آنها بازهم از عدم پرداخت پاداشهایشان دم میزنیم و این خیلی درد بزرگی است. شما الآن شرایط جامعه را میبینید که مردم باسیلی صورت خودشان را سرخ نگه داشتند.
این آقای وزیر پس از پایان شهرآورد، خیلی محترمانه آمده است یک شوخی، مزاح یا مثلاً یک کرکری با هواداران تیم رقیبش مطرح کرد. حالا او آمده است یک شوخی ساده کرده است اما من اینجا از آقای فرهاد مجیدی تعجب میکنم. البته از یک منظر باید به فرهاد هم حق بدهیم چراکه در آن شرایط بغرنجی که تیمش شکستخورده است که طبیعتاً تحملش نسبت به سایر بازی تا حدی سختتر است میآییم قبل از آنکه هرکسی متوجه شده باشد او را نسبت به این مسئله مطلع میکنیم. توی آن فشاری که حالا تیمش دربی را واگذار کرده میآییم به او میگوییم که آقای وزیر چنین حرفی زده است و باعث میشویم که او با یک لحن بسیار زشت به وزیر مملکت حمله کند. به هر به کار بردن چنین ادبیاتی درخصوص وزیری که بههرحال گفته میشود جزو وزیرانی است که خوب کارکرده خیلی بد است. این توئیت آنقدر عجیب نبوده که موضوع اصلی تمام سایتها و رسانهها شده است و بهانهای برای توهین به همدیگر شده است.
این را هم بگویم چطور آنجا که به شما انواع و اقسام محبتها میشود، چطور آنجاها خوب است. یقیناً آقای مجیدی کاری در همین مملکت داشته باشد ببینید چطور به او بهاداده میشود و تحویلش میگیرند. البته بازهم تکرار میکنم که مقصر اصلی ان کسی بوده که در آن شرایط چنین چیزی را به او منتقل میکنند ولی آن روزی که میروید با رئیسجمهور مملکت فوتبال بازی میکنید و در ازایش مجوز میگیرید مملکت خوب است. این رفتار و حرفها خیلی من را ناراحت کرد.ما بهجای اینکه از فوتبال بخواهیم لذت ببریم مثل سایر چیزهایی زندگیمان از این پدیده لذت نمیبریم بلکه برعکس دائم باید حرص بخوریم و باعث اذیتمان شود.
بله درست اسات.جای خوشحالی است که کسی مثل محرم نوید کیا میآید که چقدر متین و آقا منشانه رفتار میکند و میتوان گفت مثل محرم نهتنها کم داریم بلکه اصلاً نداریم. ببینید چقدر متین و فروتنانه میآید صحبت میکند و همواره احترام حریفش را داشته است و این انصافاً ستودنی است.
خب ببینید درخصوص آقای اسکوچیچ به همه گفتند با او قرارداد ریالی بستهشده، من یک سؤالی اینجا برایم پیش میآید که آیا او قرار است با خودش ریال ببرد و در کشور کرواسی خرج کند؟ این دست موارد آدم را ناراحت میکند. یا اینکه فردا آقای اسکوچیچ در صورت عدم راهیابی به جام جهانی میتواند راحت ادعا کند که تیمش را بهاندازه کافی در اختیار نداشته و برفرض مثال کمبود بازیهای تدارکاتی را مورد بهانه قرار بدهد و به کشورش بازگردد و آنچه بهعنوان میراث باقی میگذارد بحثوجدلهای فروانی است که کاملاً بیفایده است. شما الآن نگاه کنید بعد از رفتن ویلموتس چه اتفاقاتی افتاد؟ ویلموتس با مبالغی که از ما گرفته است در یکگوشه دنیا بسیار راحت کار خود را انجام میدهد و ماها در حال تخریب یکدیگر هستیم.
ما باید یک سری واقعیتها را بپذیریم. آیا ما یک استادیوم مناسب و بینالمللی داریم؟ البته ورزشگاه فولاد راندیدم اما گویا چمن آن ورزشگاه هم از بین رفت. ورزشگاه آزادی که بهعنوان تنها ورزشگاه بینالمللی ما به شمار میرفت آن زمان که من میرفتم با یک بارش از تمام جاهایش آب میآمد. متأسفانه ما در تمام زمینهها ادعا داریم منتها در عمل کاری از پیش نمیبریم. تازه با این شرایطمان میخواهیم میزبان جام ملتهای آسیا شویم و آن را مثل میزبانی ایران در مقدماتی جام جهانی حق مسلم خود میدانیم. نکته قابلتوجه این است که ما همهچیز را حق مسلم خود میدانیم (با خنده)