سهشنبهشب محسن تنابنده طراح و بازیگر نقش اصلی مجموعه «پایتخت» در پستی اینستاگرامی، به طور رسمی انصراف خود را از تولید این پروژه برای نوروز ۱۴۰۰ اعلام و ساخت فصل هفتم این سریال را به فرصتی دیگر موکول کرد. البته از قبل هم مشخص بود امکان ساخت «پایتخت ۷» برای پخش در نوروز سال آینده وجود ندارد. عواملی از جمله مشغله فراوان مهران احمدی و احمد مهرانفر بازیگران نقشهای «بهبود» و «ارسطو»، جدایی فیلم نامهنویس سری قبل و از همه مهم تر، نبود فرصت کافی برای نگارش و تولید تا نوروز ۱۴۰۰، مهم ترین دلایلی است که امکان رساندن «پایتخت» را به آنتن نوروزی به صفر میرساند.
تکرار حواشی مالی سری پنجم
اما در هفته جاری «پایتخت» برای دومین بار درگیر حواشی مالی شد. ارقام نسبتاً بالای ۳۰ میلیارد تومان برای ساخت فصل هفتم و ۵ میلیارد تومان برای محسن تنابنده در رسانهها مطرح شد که درستی آنها روشن نیست. سابقه طرح مباحث مالی برای «پایتخت» به سری پنجم این مجموعه بازمیگردد، جایی که نامهای منتسب به رئیس سازمان هنری-رسانهای اوج منتشر و در آن دستمزد محسن تنابنده یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان ذکر و در زمانی کوتاه نیز تکذیب شد. رقم جدید ۵ میلیاردی در روزهای اخیر بسیار دستبهدست شد و تنابنده نیز آن را تأیید یا تکذیب نکرد، تا این که در نهایت از ساخت نوروزی سریال انصراف داد.
ارقام نیازمند تفسیر
اگرچه ارقام میلیاردی یادشده به نسبت اغلب مجموعههای سیما بالاست، اما به نظر میرسد طرح هزینههای یک سریال تلویزیونی در فضای رسانهای، در شرایطی که هزینه دیگر سریالها اعلام نمیشود، چندان راهگشا نیست و به گمراهی مخاطب میانجامد. به نظر میرسد تا زمانی که روندی برای اعلام مخارج یک سریال معمولی تلویزیونی وجود نداشته باشد، جای بحث درباره هزینههای هر سریال، در مباحث کارشناسی و نه فضای عمومی است. اگرچه همچنان طلب شفافیت از همه پروژههای تلویزیونی، مطالبهای بهحق و بهجاست، اما انتشار هزینه تنها یک سریال بدون توجه به میزان مخاطب جذبشده و رضایت ایجادشده، اقدام چندان مفیدی نیست. این سخن به آن معنا نیست که به صرف پرمخاطب بودن «پایتخت»، پرداخت هر مبلغ گزافی برای آن درست است، اما به هر حال رسانه باید با سنجش هزینه و فایده، به تصمیمگیری اقدام کند و در این راه از شفافیت نیز غافل نشود. نوع واکنشی که بدون توجه به نکات یادشده، در هفته گذشته به این مجموعه نشان داده شد، شائبه برخورد سیاسی را به وجود آورد. به هر حال نباید از یاد برد که «پایتخت» اغلب مورد رضایت مخاطب بوده؛ اگرچه فراز و فرودهایی به خصوص در سری ششم داشته است.
قصه خداحافظیهای مکرر
از سوی دیگر رفتار محسن تنابنده نیز در این میان قابل نقد است. قهر و آشتیهای چندینباره او در تمام این سالها، شائبه امتیازگیری را در محافل سینمایی و حتی مخاطبان عام به وجود آورده است. تنابنده همچنین در جوابیه اینستاگرامی خود که سهشنبهشب منتشر شد، مدعی شده عدهای «برای انتقامگیری از جناح مخالف» به طرح مسئله دستمزد وی پرداخته و در این راه این سریال را «دستاویز و ملعبه» قرار دادهاند. برای محسن تنابنده، بهترین کار این است که از سویی برای تداوم «پایتخت»، خداحافظیهای مکرر را کنار بگذارد و از سوی دیگر پای ماجراهای سیاسی را از سمت خود، به «پایتخت» باز نکند. آن چه به روشنی پیداست، این است که گره خوردن با دعواهای سیاسی، گره تولید «پایتخت» را باز نخواهد کرد، بلکه کور خواهد کرد.
«پایتخت» چگونه ادامه مییابد؟
تردیدی نیست که هم سازندگان «پایتخت» و هم اغلب منتقدان آنها، علاقهمند تماشای یک سریال باکیفیت، شیرین و جذاب هستند. بنابراین برای ادامه حیات یک مجموعه پرطرفدار، رعایت انصاف از هر دو سوی ماجرا لازم است. از طرفی نقد منصفانه زمانی ممکن است که هزینه و فایده «پایتخت» توأمان دیده شود و از طرف دیگر دلسوزی برای این سریال محبوب، با قهر و آشتیهای مداوم سازگار نیست. اگر هر دو سوی ماجرا خواهان ادامه مجموعهای هستند که خاطرات خوبی برای مخاطبان ساخته، چارهای ندارند جز این که از سیاسیکاری و چانهزنی اجتناب کنند.
۲۴۱۲۴۱