به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، از میانه دهه هشتاد تلویزیون تصمیم گرفت با ساخت برنامههای گفتوگو محور به سراغ جنسی از برنامهسازی برود که تا پیش از آن تجربه نکرده بود. استفاده از ظرفیت داستانهای مردمان عادی در قاب تلویزیون برای جذب مخاطب موضوعی بود که رفته رفته به عنوان یک رویکرد ملی در تلویزیون کاربرد پیدا کرد.
درست زمانی که مخاطب از شنیدن اخبار زرد سلبریتیها خسته شده بود و رقابت برای حضور میهمان چهره در برنامههای تلویزیونی تبدیل به یک رویکرد اشتباه شده بود، ایده اجرای برنامههای گفتوگو محور با حضور مردمان جامعه که هرکدام ویژگیها و داستانهای خاصی دارند توانست به عنوان پیشنهاد تازهای جای خودش را در میان مخاطبان باز کند.
تفاوت اجرای این برنامهها با برنامههایی که از حضور چهرهها بهره میبرد در این است که دیگر در این شکل از برنامهسازی نمیتوان از فردی بدون تجربه اجرا استفاده کرد. برای همین هرگاه برنامهای با حضور مجری تازهوارد و ناشناخته روی آنتن رفته با حاشیههایی نیز همراه بوده است. در دهه هشتاد حضور مجریانی همچون احسان علیخانی در برنامههای مختلف گفتوگومحور باعث شد مخاطب خیلی زود با برنامههایی مثل "ماه عسل" ارتباط برقرار کند.
در دهه نود اما کمی آش شور شد و هر شبکه به مناسبت هر رویدادی برنامهای گفتوگومحور با مردمان عادی روی آنتن برد. برنامههایی که قواعد ساخت و اجرا را رعایت نمیکردند و گاهی چنان جنجالهایی در فضای مجازی ایجاد میکردند که مدیران تلویزیون مجبور به حذف برنامه میشدند. اما در این میان "فرمولیک" بیش از برنامههای مشابهش توانست خودش را فصل به فصل با تغییر و تحولاتی روی آنتن حفظ کند.
اگر نگاهی به فصل تازه "فرمول یک" داشته باشیم که سه روز در هفته روی آنتن میرود استفاده از ظرفیتهای تصویری و بهرهمندی از سوژههای متفاوت و همچنین ورود به مقوله طنز با استندآپهای امیر کربلاییزاده و طنازان هنرجو در قالب "فرمول کمدی" باعث شده توجه بسیاری از مخاطبان به این برنامه جلب شود.
شاید در کنارِ نقاط ضعف هر برنامه تلویزیونی که این برنامه هم از آن مستثنا نیست توجه به میهمانان اجتماعی و مردمی قابل توجه باشد.در دنیای پر زرق و برق امروز پیدا کردن سه دختر جوان که دور از هیاهو به سراغ کمک به بیماران کرونایی در بیمارستانها رفتند و یا دعوت از یکی از نوازندههای قدیمی کشور که در روستا زندگی میکند نشان میدهد میتوان در عصر غوغاسالاری رسانههای مجازی و پیجهای خالی از محتوا دوربین واقعیت را به سمت رخدادهایی برد که در این وانفسای تعالی انسان به عنوان یک گنجینه درخشان میتواند خودنمایی کند.
تفاوت ساخت برنامهای مثل "فرمولیک" با نمونههای مشابه دقیقاً در همین نکته است که دیگر برنامهها نیتشان برای دعوت از میهمان ایجاد جنجال رسانهایاند اما این برنامه فارغ از اینکه چقدر سوژه میتواند در اینستاگرام وایرال شود به سراغ موضوعاتی میرود که گمشده این روزهای جامعه است. واقعاً تلویزیون در این روزها بیشتر از اتاق فکر و خلاقیت و نوآوری، برای میهمان سلبریتی و زرق و برقِ در دکور و استفاده از مجریان بازیگر، هزینه میکند.
یکی از نکاتی که میتوان به عنوان اتفاقِ خوب در "فرمول یک" نام برد کمتر به سراغِ فضای غمگینِ کرونایی میرود و حتی اگر به اندازه توانایی خودش هم که شده چراغی را در سیاهیهای این روزها روشن میکند. این شاید مزیّت بزرگی باشد که دستاندرکاران برنامه بیشتر به سراغش رفتهاند و آن امیدآفرینی در جامعه است.
اگر نگاهی به اجرای برنامه خصوصاً گفتوگوهای علی ضیاء با میهمانان داشته باشیم تلاش میکند سوژههای مهم و حرفهای جدّی را از دست ندهد. او در واقع میهمان را بازجویی نمیکند و اجازه میدهد میهمانهای برنامه که عمدتاً از مردمان عادی و غیرمشهور جامعهاند بدون اضطراب به گفتوگو بپردازند.
شاید از این جهت تولیدی شدن برنامه، این فرصت را در اختیار مجری و دستاندرکاران برنامه قرار داده که برای گفتوگو کردن، نه سؤالات بیربطی بپرسند و نه حاشیه بر محتوا غلبه کند. اتفاقی که در برنامه زنده میافتاد و بیشترِ بحث توسط میهمان به حاشیه میرفت؛ این اتفاق بیشتر از سوی میهمانان شناخته شده برنامه میافتاد.
در شرایطی که بسیاری از شبکهها به دنبال جذب مخاطب از طریق ساخت مسابقههای پر زرق و برقاند، تولید این برنامه ریسک بزرگی به شمار میرود. از طرفی تولیدی کردن "فرمول یک" با این سابقه طولانی برنامه زنده، هم "آن" را از برنامه او گرفته و هم کار برنامهسازان را برای جذاب و پویا کردن کار، سختتر کرده است. باید دید مخاطب با این شکلِ برنامه، موفق خواهد بود یا خیر؟
انتهای پیام/