به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، جنگ ۱۲ روزه غزه بامداد جمعه (۳۱ اردیبهشت) سرانجام با پذیرش آتشبس از سوی طرفین پایان یافت، جنگی که از جنبههای مختلف میتوان مورد بررسی قرار داد و تأثیراتش را در سطوح مختلف کنکاش کرد.
«مهدی شکیبایی» جانشین دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین و کارشناس حوزه غرب آسیا، در گفتوگویی با خبرنگار فارس به آثار و تبعات این جنگ بر محور مقاومت و همچنین رژیم صهیونیستی پرداخت و ابتدا در پاسخ به این سؤال که با توجه به تفاوتهای این جنگ با جنگهای قبلی در حوزه برقراری موازنه رعب و حملات موشکی مقاومت، آینده مقاومت فلسطین پس از این جنگ، چه تفاوتهایی با گذشته خواهد داشت؟ گفت: واقعیت این است که گروههای مقاومت فلسطینی در این جنگ هم پیروزی هم معادله جدیدی را ثبت کردهاند. آخرین جنگی که میان رژیم صهیو نیستی و مقاومت فلسطین در گرفت گروههای فلسطینی از یک سری از دستاوردهای خود رونمایی کردند، اما واقعیت این بود که ان جنگ به این دلیل ۵۱ روز طول کشید که گروههای مقاومت فلسطینی به آن شکلی که میبایست قدرت در حوزهی نظامی ایجاد بکنند نتوانستند و به همین خاطر جنگ طولانی شد و البته آنها در نهایت موفق شدند این جنگ را بر رژیم صهیونیستی تحمیل کنند به این دلیل که رژیم توانایی یک جنگ فرسایشی و طولانی مدت را نداشت و لذا وادار شد که آتشبسی را با میانجیگری کشورهایی از جمله مصر بپذیرد.
او در بخش دیگری از سخنان خود به تعیین زمان آتشبس از سوی گروههای مقاومت پرداخت و گفت: «خود این اعلام کردن زمان آتشبس معادله جدیدی است، ضمن آنکه در این معادله جدید یک اتفاق دیگری افتاد آنکه گروههای مقاومت فلسطینی تثبیت کردند که چشم در برابر چشم و اقدام در برابر اقدام موشک در برابر موشک، یعنی دقیقا هرچقدر که آنها مساحت اهداف خود را در نوار غزه وسیعتر کردند، گروههای مقاومت فلسطینی هم همین اقدام را انجام دادند و مساحت بسیار زیادی از سرزمیهای اشغالی فلسطین را تحت آتش موشکی خود قرار دادند.»
شکیبایی افزود: «اساسا این جنگ، یک جنگ غافلگیری برای اسرائیل بود. البته آنان هم میتوانند بگویند که ما زیرساختهای حماس را زدیم اما یادمان نرود که منظور آنان از زیرساختهای حماس، زیرساختهای موشکی حماس بود. اکنون دقت کنید مانند روز اول که میانگین هفتاد راکت و موشک را گروههای مقاومت فلسطینی به سمت اهداف اسرائیلی شلیک میکردند، در شب آخر درگیری نیز میانگین پرتابهای فلسطینیها به همان اندازه ۶۰-۷۰ موشک بوده، که به سمت اسرائیلیها شلیک کردند. این یک اقدام بسیار بزرگی است و یک معادله جدیدی است که در سال ۲۰۱۴ در آن جنگ این اتفاق نیفتاد یعنی در آنجا هم گروههای مقاومت فلسطینی از یکسری ابزار رونمایی کردند مثل موشک فجر۵ که به تلآویو رسید اما اولا اینکه آن موشک چند فروند نبود و به تعداد محدودی بود و آن قدرت تخریب را نداشت که طرف را مجاب کند که به سمت آتشبس برود ولی همان که یک مساحت زیادی را طی کرده بود و برای اولین بار به تلآویو رسیده بود، همان زمان کار را برای رژیم صهیونیستی سخت کرده بود اما این بار نه تنها تلآویو را بلکه حیفا را یعنی بالاتر از تلآویو را هدف موشک قرار دادند و جدای از آن قدرت تخربی آن را هم اضافه کردند و به مناطق حساسی مثل فرودگاه «بن گوریون» و یا تاسیسات گازی و نفتی در حیفا را هدف قرار دادند که اینها شریان حیاتی و اقتصادی رژیم صهیونیستی محسوب میشود و اینها مسائلی بود که معادلات جدید را رقم زدند.
این کارشناس حوزه فلسطین در بیان بخش دیگری از اثرات جنگ ۱۲ روزه گفت: «برای طرف فلسطینی در واقعیت هم این بود که برقراری این موازنه قدرت و وحشت آینده، مقاومت را تضمین کرد و بعد از این حتما رژیم صهیونیستی محاسبه دیگری خواهد کرد و شاید اصلا محاسبهای نکند و بنده فکر میکنم این اتفاق بزرگی که در فلسطین افتاد و همبستگی جهانی را هم با خود داشت میتوانست پشتوانه بزرگی برای رقم خوردن یکسری اتفاقات بزرگ باشد، با توجه به وضعیتی هم که رژیم صهیونیستی دارد دور از دسترس نیست که فلسطینیها بتوانند یک اتفاق بزرگی مثل پذیرش حداقل ایجاد یک دولت فلسطینی در قدس، در کرانه باختری و در نوار غزه را رقم بزنند، هرچند که شاید این مطلوب گروههای مقاومت فلسطینی نیست اما قدم اول بوده و قدم بعدی آنان آزادی کل سرزمین فلسطین از نحر تا بحر است. بدون شک پیروزی در میدان در حوزه سیاسی هم کمک بسیار بزرگی به سیاسیون یا جناح سیاسی گروههای مقاومت خواهد کرد.»
به گفته وی این جنگ یک ویژگی دیگری داشت، آن هم اینکه میدان و سیاست در اینجا به شکل مطلوبی همدیگر را پیدا کردند، یعنی بلافاصله بعد از آنکه جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه اتفاق افتاد عناصر سیاسی گروههای مقاومت نظیر جناب آقای اسماعیل هنیه، آقای زیاد النخاله دبیرکل جنبش جهاد اسلامی،آقای خالد مشعل از اعضای برجسته حماس، جناب آقای ابومرزوق از اعضای جنبش حماس، آقای محمد عثمان از اعضای جنبش حماس و عزیزانی دیگری از جنببش جهاد اسلامی و جنبشهای دیگر فلسطینی بلافاصله ارتباطات تلفنی، نامهای، پیام و دیدار حضوری با رهبران کشورهای عربی اسلامی برقرار کردند و پشتیبانی بسیار خوبی از صحنه میدانی انجام دادند و باعث شد که یک همبستگی امتی از جانب کشورهای عربی اسلامی از مقاومت ملت فلسطین شکل بگیرد و به خوبی آنها در صحنه نبرد کمک حال باشند.
مهدی شکیبایی در پاسخ به این سؤال که اثرات و تبعات جنگ ۱۲ روزه بر فضای سیاسی رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو چگونه خواهد بود نیز گفت: «هرچند این جنگ را آقای نتانیاهو تدارک دید تا بلکه بتواند صحنه و آرایش سیاسی درون رژیم صهیونیستی را به نفع خود برای تشکیل یک دولت جدید در اسرائیل رقم بزند، اما بدون شک همین اتفاق از نظر بنده پاشنه آشیل نتانیاهو خواهد بود، خصوصا با رفتاری که از آقای بایدن و اساسا از دموکراتها در کاخ سفید نسبت به این جنگ دیدیم، من تقریبا به یقین رسیدم که اقای بایدن و اصولا کاخ سفید از اقای نتانیاهو عبور کرده و یک شریک اسرائیلی دیگری وجود دارد که با سیاستهای آقای بایدن در منطقه خاورمیانه همسو باشد و بعد از این جنگ ما شاهد این قصه خواهیم بود که وضعیت آقای نتانیاهو برخلاف آنچه که او طراحی کرده بود متزلزلتر خواهد شد و جایگاه رقبای وی برای تشکیل دولت و به خصوصا آنهایی که در جناح معارض لیکود قرار میگیرند تثبیت خواهد شد. هرچند که ما هم میدانیم احزابی که پیروز شدند همگی از احزاب دستراستی و افراطی رژیم صهونیستی هستند و لیکن احزاب معارض آن مثل آقای لاپید در رقابت با آقای نتانیاهو برای تشکیل دولت توفیق بیشتری پیدا خواهد کرد.
او تأکید کرد: «طبیعی است که اگر آقای لاپید و یا هرکسی دیگر غیر از نتانیاهو به کمک کاخ سفید بتواند دولت را تشکیل دهد پایان حیات سیاسی نتانیاهو خواهد بود و او ناچار باید به محاکمه تن دهد و این محاکمه هم به معنای زندانی شدن او است.»
این کارشناس حوزه فلسطین در خصوص چشماندازی مورد نظر خود درباره آزادسازی جغرافیای کامل فلسطین نیز گفت: «در مورد آزادسازی سرزمین فلسطین، از نقطه نظر راهبرد جمهوری اسلامی ایران عرض میکنم که این اتفاق میافتد. ما در قریب به ۴۲ سال یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که داریم از موضوع فلسطین و رهایی قدس الشریف حمایت میکنیم. مدتهای مدیدی بود چون وقتی که در جمهوری اسلامی ایران انقلاب پیروز میشود ما هیچ شکلی از مقاومت و مبارزه در فلسطین را به معنای که بتواند تاثیرگذار باشد نداشتیم، تا پیش از انقلاب اسلامی ایران مبارزین فلسطینی در صحنه حضور داشتند اما تحت مدیریت حکومتهای عربی بود و عمده فعالیت آنها علیه رژیم اشغالگر قدس خارج از مرزهای فلسطین رخ میداد و منحصر میشد به یکسری از عملیات ایضایی علیه سفارتخانههای رژیم صهیونیستی، مثل اقدام ربایش هواپیما برای گرفتن امتیازاتی دیگر نظیر آنچه دو فلسطینی که اسرائیلیها بازداشت کرده بودند را آزاد کنند. البته هدف رهایی سرزمین فلسطین بود اما کارها، کارهای بسیار کوچکی بود که اصلا در قامت اینکه شما بتوانید سرزمین فلسطین را آزاد بکنید، نبود.
شکیبایی افزود: «اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این معادله تغییر میکند و مقاومت مردم فلسطین در درون جغرافیای فلسطین شکل میگیرد و پس از شکلگیری میبینید که اتفاقات زیادی میافتد. ما میدانیم که حقوق مشروع ملت فلسطین سه عنصر است. یکی بازگرداندن سرزمینی که غصب شده و دوم بازگرداندن هویت فلسطین که آن هم از آنان گرفته شده بود و سوم بازگرداندن یا ایجاد دولت فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ متاسفانه این اجازه را استعمار وقت انگلیس به فلسطینیها نداده بود. این سه عنصر تا سال ۱۹۷۹ یعنی پیروزی انقلاب اسلامی ایران متاسفانه از فلسطینیها گرفته شده بود. با یک نگاه خیلی کلی و مجزا اگر ما به همین ۴۲ سال به این سه مورد بندازیم مشخص میشود که آیا آزادسازی جغرافیای فلسطین ممکن است یا نه؟ ببینید در موضوع غصب سرزمین فلسطین میدانید که با گذشت ۵۰-۶۰سال مقاومت فلسطین یا جهاد جهادیون فلسطینی موفق شدند که بخشی از منطقه اشغال شده خود یعنی غزه را از دست رژیم صهیونیستی خارج کنند و در آن بتوانند یک دولت نیم بندی تشکیل بدهند که منظور همان نوار غزه است. در خصوص حقوق دیگری از ملت فلسطین یعنی هویت آنان باید عرض کرد که در دو انتفاضهای که در همین چار دهه اخیر رخ داده یعنی انتفاضه اول در سال ۱۹۸۷ و انتفاضه دوم در سال ۲۰۰۰ بهویژه در انتفاضه اول فلسطینیها توانستند به دنیا ثابت کنند که هویتی به نام ملت فلسطین وجود دارد یعنی مبارزات فلسطینی چون قبلا خارج از مرزها بود کسی اصلا فکر آن را نمیکرد که در فلسطین افرادی هستند که مثلا حقوق و مطالبهای دارند. اما فراگیر شدن انتفاضه و حضور مردم فلسطین در نقاط مختلف صحنه این مبارزه به دنیا ثابت کرد که نه تنها فلسطینیها در اقلیت نیستند بلکه یک هویتی دارند که در واقع اکثریت سرزمینهای اشغالی فلسطین را تشکیل میدهند. بنابراین دومین موضوع حقوق مشروع فلسطین که هویت بود را در همین زمان ما میبینیم یعنی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در همین چهار دهه اخیر و با ظهور و بروز مقاومت اسلامی در غزه پیدا میشود و دنیا متوجه هویتی به نام هویت ملت فلسطین میشود. میماند سومین مولفه که ایجاد دولت است، یک دولت زمانی ایجاد میشود که یک سرزمینی باشد و دو اینکه هویت و ملتی باشد. میبینیم که بعد از جنگ و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و ظهور و بروز مقاومت فلسطینی، هم هویت مشخص و تثبیت شد و هم بخشی از سرزمین غصب شده آزادسازی شده بود. دولت فلسطینی هم حداقل به صورت نیم بند اکنون در نوار غزه تشکیل شده است که هرچند که یک دولت کاملی نیست اما مقدمات کار برداشته شده است.
جانشین دبیرکل جمعیت دفاع از ملت فلسطین در بخش پایانی سخنان خود گفت: «بنابراین میبینیم که در هر سه مؤلفه مقاومت توانسته تا حدودی این حقوق را استیفا کند و بدون شک این روند صعودی وقتی بعد از یک روند نزولی سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۷۹ را مشاهده میکنیم میتوانیم امیدوار باشیم که این سیر صعودی با توجه به وضعیتی که اکنون فلسطینیها پیدا کردند و با گزینه قدرتی که در درون فلسطین از حیث نظامی و حتی همبستگی در جغرافیای فلسطین، شما دیدید که هم در اراضی اشغالی ۴۸ و هم در کرانه باختری و هم در نوار غزه هم در قدس و هم فلسطینیهای آواره خارج از این کشور چه همبستگی داشته و حمایت خود را در صحنه از مقاومت فلسطین اعلام کردند. این پشتوانهای که اکنون مقاومت پیدا کرده، نوید آنکه کل جغرافیای فلسطین آزاد شود وجود دارد و با توجه به پیشبینی حضرت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و هم حضرت آقا داشتند در خصوص آزادی سرزمین فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی تا قبل از ۲۵ سال آینده، همه پازلها کم کم کنار هم چیده میشود و ان شالله ما شاهد آزادی تمامی سرزمین فلسطین و رهایی قدس شریف، قبله اول مسلمانان از دست رژیم اشغالگر قدس خواهیم بود.
انتهای پیام/م