سرویس سیاست مشرق- نمایش ثبتنام انتخاباتی یک محکوم امنیتی به تحریم آن ختم شد. البته از ابتدای ماجرا نیز مشخص بود که لشگر کشی تاجزاده با چند لیدر اغتشاش خیابانی برای ثبتنام در انتخابات نه انجام یک وظیفه ملی و اسلامی بلکه عملیاتی جهت تخریب نظام است. این اصلاحطلب افراطی زود مشتش را بازکرده و پس از رد صلاحیت قابل پیشبینی اعلام کرد که بهصورت آشکار انتخابات را تحریم میکند.
پس از خطشکنی این مهره ضد امنیتی، جناح تندرو جریان اصلاحات نیز به صحنه آمد. باقیماندههای حزب منحله مشارکت (اتحاد ملت) در بیانیهای اعلام کردند که در انتخابات حاضر نخواهد شد. در بیانیه این حزب آمده است که نامزدی در انتخابات ندارد و به دنبال فشار بر جبهه اصلاحات برای عدم شرکت در انتخابات است. شب گذشته آذر منصوری نائب رئیس این حزب در یک شبکه اجتماعی به تکرار بیانیه آخر پرداخته و با حمله به مشروعیت نظام اعلام کرد که شرکت در انتخابات برای حزب اتحاد بی مفهوم است.
نکته قابلتأمل آنکه از روز گذشته فشار تندروهای اصلاحطلب بر جبهه اصلاحات برای پایان کار نهاد اجماع ساز افزایشیافته است. این اقدام ضد دموکراتیک در حالی به اصلاحطلبان میانه رو تحمیلشده است که بسیاری از آن ها تمایل دارند با حمایت از دو نامزد شاخص باقیمانده (مهر علیزاده و همتی) بر فرآیند سیاسی موجود مؤثر باشند.
قاعدتاً این اقدام بیاحترامی به طیف وسیعی از اصلاحطلبان محسوب میشود؛ درحالیکه مهر علیزاده در سال ۸۴ نامزد طیف قابلملاحظهای از اصلاحطلبان بوده و شب گذشته دست خود را برای همکاری بهسوی جبهه اصلاحات دراز کرده است. محفل افراطیها با سناریویی از پیش تعیینشده و با بهانه عدم تائید صلاحیت برخی چهرههای رادیکال خود با دیکتاتوری و اعمال زور به دنبال بر هم زدن سازوکارهایی هستند که بانام «دموکراسی» سنگ آن را بر سینه میزنند.
به نظر میرسد سران جبهه اصلاحات باید بدون تعارفهای موجود تکلیف خودشان را با طرح افراطیها مشخص کنند و به ملاحظات زیر پاسخ دهند:
۱- وفاداری برنهاد محترم شورای نگهبان بهمنزله رعایت آداب انتخاباتی است: شورای نگهبان در حال حاضر دو نامزد از طیف اعتدالیون و اصلاحطلبان را تائید صلاحیت کرده است و البته پیشازاین ۳۲ سال در دوران (موسوی، هاشمی؛ خاتمی و روحانی) دولتها و نامزدهای این جریان در مجلس شورای اسلامی را تائید نموده در تمامی این دوران دولتها و مجالسی تشکیل شد که برخی از اعضای آن بهصورت علنی برای دشمن متخاصم خارجی جاسوسی و برخی دیگر با کشف حجاب خودنمایی میکنند. مردم نتایج آن نمایشهای ننگین را با نشانههایی از تحریم و تهدید باپوست و استخوان خویش درک کردهاند.
۲- آیا جبهه اصلاحات به سازوکار قانونی متعهد است؛ یا آنکه مانند بدعتگذاری در سال ۸۸ (کمیته صیانت) به دنبال اقدامات فراقانونی میگردد؟ در آن دوران با رمز «تقلب در انتخابات» کمیته دستساز و هدایتشده از سرویسهای خارجی با شباهت سازی انقلابهای زرد و نارنجی آمریکایی در منطقه، ۸ ماه تمام تلاش کرد آشوبهای خیابانی را مدیریت کرده و البته تحت عنوان خط امامی بودن رنگ و لعابی به حیثیت ازدسترفته خود بزند. بدون توجه به آنکه حضرت امام (ره) در توصیهای به مدیران کشور میفرمایند: «آنکس که برای به دست آوردن پستی تلاش میکند، صلاحیت به دست گرفتن آن را ندارد.»
۳- جبهه اصلاحات حافظه تاریخی خود را تقویت کند: توسل دوباره به بیبیسی فارسی برای القاء خط ناامید سازی و پاشیدن رنگ و بوی خشونتآفرینی توسط حامی قاتل حاج قاسم یک مشابهتسازی عجیب تاریخی با دست کثیف انگلیسی است.
به میدان فرستادن فائزه هاشمی و انتشار فایل سخنان او در رسانه انگلیسی دوباره یاد و خاطره به صحنه آمدن همسر یکی از لیدرهای فتنه ۸۸ را زنده کرد. نتیجه آن اقدام برای فشار بر وزارت کشور این بار توسط حامی ترامپ دوباره برای ایجاد خط ضربه به شورای نگهبان تکرار شده است. آیا اصلاحطلبان به دنبال تکرار آن واقعه شوم هستند؟ یا قوه عاقله بر هیجانات غلبه دارد؟
اگر پاسخ برتری صلاح و مصلحت جمعی بر میل خودخواهی عدهای محدود است، خط انفصال میان رادیکالها و اصلاحطلبان باید پررنگ و قابلدرک باشد. تن دادن به قوانین رقابت انتخاباتی باعث رشد شخصیت سیاسی این جریان میشود. احتمالاً اصلاحطلبان هنوز آن سخنرانی غرای هادی غفاری (روحانی اصلاحطلب) را به یاد دارند که رو به دادستان وقت موسوی خوئینی فریاد میزد: کسانی که قانون اساسی را قبول ندارند؛ چگونه میخواهند رئیسجمهور بشوند!