به گزارش مشرق، چهارمین قسمت برنامه «مجری» با حضور سید محمود کاشانی کاندیدای دور چهارم انتخابات ریاست جمهوری و جواد منصوری پژوهشگر و تحلیل گر سیاسی برگزار شد.
در این برنامه حمیدرضا آصفی، کارشناس- مجری برنامه گفت: در دوره چهارم انتخابات ریاستجمهوری آیتالله خامنهای با کسب ۸۵ درصد آرا، پروز شدند. بنابراین در این برنامه فضای آن روز انتخابات و آرایشهای سیاسی که وجود داشت و برنامه و شعارها و اهداف شرکت کنندگان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۳ رویداد مهم در دوران ریاستجمهوری آیتالله خامنهای
آصفی گفت: در دوره دوم ریاستجمهوری رهبر معظم انقلاب، سه اتفاق مهم افتاد. یکی سفر ایشان در سال ۶۸ به چین بود که معتقد هستم قرارداد با چین باید آن زمان امضا میشد،۴۰ سال دیر شده است. دیگری حضور ایشان در سازمان ملل در سال ۶۶ و سخنرانی بسیار جالبشان بود. به گونهای که سفیرمان در کوبا میگفت: نطق مقام معظم رهبری را چند بار خواندم.
وی ادامه داد: نکته سوم موضوع متجاوز شناخته شدن صدام در قطعنامه است که اگر این اقدام انجام نمیشد، مسیر تاریخی کشور عوض میشد و دنیا از ما غرامت میگرفت. مهمترین دستاوردی که از اول انقلاب در عرصههای سیاسی داشتیم، اثبات متجاوز بودن صدام بود که در دوره ریاستجمهوری مقام معظم رهبری انجام شد.
ستون فقرات اقتصاد کشور با امضای بازرگان در هم شکست
در ادامه برنامه، محمود کاشانی گفت: ملت ایران شایسته برخورداری از انتخابات آزاد و عادلانه هستند و راز پیشرفت کشورها در جهان بشری برخورداری از انتخابات آزاد و عادلانه است.
وی به شرح دلایل شرکت در انتخابات چهارم ریاست جمهوری پرداخت و افزود: وقتی انقلاب پیروز و قانون اساسی تصویب شد، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران احترام بی چون و چرا و مطلق مالکیت را پذیرفت.
کاندیدای دور چهارم انتخابات ریاستجمهوری با اشاره به فلسفه پنج اصل قانون اساسی ناظر بر انتخابات، افزود: قبل از انقلاب به دلایل گوناگونی انتخابات آزاد برگزار نمیشد. پیام قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این بود، انتخابات آزاد و عادلانه در کشور برگزار میشود.
کاشانی افزود: بعد از انقلاب به ویژه در زمان دولت موقت، برخی اتفاقات رخ داد و آن مصادرههای افسار گسیخته شرکتهای خصوصی بود، همان زمان در جلسات به این مصادرهها معترض بودم و تلاش میکردم جلوی آن گرفته شود.
وی اظهار داشت: از شگفتیها این بود که دولت موقت با لایحه چند صفحهای و ماده چند سطری سهام ۵۱ شرکت نیرومند بخش خصوصی را مصادره کرد که در سال ۱۳۵۸ نام این شرکتها و مدیران آن در مجموعه قوانین سال چاپ شد و امضایی که زیر این لایحه خلاف قانون اساسی است به نام نخست وزیر دولت موقت بود که نشان میدهد شورای انقلاب چنین تصمیمی را نگرفت.
کاندیدای دور چهارم انتخابات ریاستجمهوری گفت: این مصادرهها، شیرازه اقتصاد کشور را برهم زد و ضرورت سامان دادن وضعیت اقتصادی آن زمان سبب شد که به عرصه انتخابات وارد شوم.
کاشانی با ترسیم فضای آن روزها و دلیل رد صلاحیت بازرگان، خاطرنشان کرد: در سال ۵۸ شرکتهای کارآفرین مصادره شدند و ستون فقرات اقتصاد کشور با امضای بازرگان در هم شکست، این واقعیتی بود که در تأیید یا رد صلاحیت وی تأثیر گذاشت.
وی با بیان این که هنوز دلیل این که چگونه اقتصاد دولتی در کشور پایه گذاری شد و رشد کرد، مشخص نیست، اظهار داشت: اتحاد شوروی با اندیشه کمونیسم شکل گرفت و مهمترین حرف اندیشههای کمونیستی خط بطلان بر حاکمیت بود بنابراین این نظام پایه گذاری و مالکیت مردم مصادره شد.
کاندیدای دور چهارم انتخابات ریاستجمهوری تصریح کرد: اما در جمهوری اسلامی ایران پشتوانه فقهی داشتیم که حداقل هزار سال فقهای ایرانی تقدس مالکیت را در کتابهایشان آوردهاند، متمم قانون اساسی مشروعیت و قانون اساسی ایران نیز این مهم را پذیرفته است.
کاشانی با اشاره به اینکه در ایران بعد از انقلاب و تصویب قانون اساسی، اقتصاد دولتی حاکم شد، گفت: بر اساس بررسیهای تفصیلی که انجام شده است، ۵۱ شرکت نیرومند در زمان دولت موقت و ۲۴۰ شرکت در زمان میرحسین موسوی مصادره شد. با یک تبصره خلاف قانون اساسی شگردهایی به کار بردند و هیئت ۵ نفرهای را تأسیس و نسبت به مصادره کردن شرکتها اقدام کردند.
نخست وزیر پایه گذار اقتصاد دولتی در ایران بود
وی اضافه کرد: این موارد باید در چارچوب قانون اساسی رخ میداد، چرا که قانون اساسی تشکیل شده، مجلس پا گرفته و شورای نگهبان فعال بود و اداره کشور نباید در پستو انجام میشد، ضمن این که مصادره خلاف موازین فقهی و قانون اساسی صورت گرفت و بار سنگین اداره این شرکتها بر دوش دولت افتاد، دولتی که درگیر جنگ بود.
کاندیدای دور چهارم انتخابات ریاستجمهوری با تاکید بر اینکه آن زمان رئیس جمهور قدرت اصلی نبود بلکه نخست وزیر وزرا را انتخاب و کشور را اداره میکرد، خاطرنشان کرد: باید نخستوزیری روی کار میآمد که اعتقاد به اصولی چون قطع وابستگی به نفت، اقتصاد پویا و برخواسته از سرمایه گذاری داخلی، بخش خصوصی قدرتمند و پایان دادن به دولت سالاری داشت، اما این اتفاق نیفتاد و نخست وزیری که پایه گذار اقتصاد دولتی بود برای چهار سال دیگر منصوب شد.
کاشانی تصریح کرد: این وضعیت اقتصاد کشور به زیان جنگ هم تمام شد و از عوامل طولانی شدن و پشتوانه نداشتن در آن دوران بود و در واقع اقتصاد دولتی کمر ایران را شکست.
تأثیر مستقیم و غیر مستقیم انتخابات بر کشور
جواد منصوری، سفیر پیشین ایران در چین، معاون اسبق وزیر امور خارجه و اولین فرمانده سپاه نیز گفت: انتخابات ریاستجمهوری مهمترین اتفاقی است که هر ۴ سال یک بار میافتد و بسیاری از مسائل کشور نتیجه مستقیم و غیر مستقیم آن است.
وی با اشاره به وضعیت روزهای دوره چهارم انتخابات ریاست جمهوری در کشور، بیان کرد: دوره کاملی را برای اولین بار یک رئیس جمهور در جمهوری اسلامی گذرانده بود که نکتهای مهم محسوب میشد، شخصیتی که از نزدیکان امام (ره) بود، این سمت را بر عهده داشت، اما مهمتر از همه دو نکته اساسی بود، نخست این که نظام انتخاباتی در جمهوری اسلامی تثبیت و مستقر شده و تعیین کننده مسائل کشور بود.
سفیر پیشین ایران در چین افزود: طبق گفته همگان تا قبل از انقلاب، انتخابات در ایران نمایشی بود به گونهای که «اسدالله علم» به صراحت میگفت لیست نمایندههای مجلس را خودشان تنظیم میکردند اما بعد از انقلاب این گونه نبود.
دوره ریاستجمهوری آقای خامنهای دوره تثبیت نظام نام گرفت
منصوری تثبیت جمهوری اسلامی در دوره ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب را به عنوان دومین نکته مهم اعلام و اضافه کرد: تا شهریور و مهر سال ۶۰ وضعیت بسیار بیثباتی داشتیم که با ریاست آیتالله خامنهای و به واسطه اقدامهایی که از سوی ایشان انجام شد، دوران ریاستجمهوری شأن دوره تثبیت نظام نام گرفت.
وی گفت: عملکرد مجلس، نهادهای انقلابی و قوه قضائیه نیز در این ۴ سال فوقالعاده بود، به گونهای که آن زمان یکی از رسانههای آمریکایی نوشت «هیچگاه تصور نمیکردیم یک روحانی بتواند جمهوری اسلامی را در این وضعیت مدیریت کند.»
سفیر پیشین ایران در چین افزود: زمانی که به انتخابات جدید رسیدیم، به دلیل اینکه آیتالله خامنهای عملکرد و دستاورد خوبی داشتند، برخی نظرشان این بود که انتخابات برگزار نشود و ایشان مجدد انتخاب شوند که امام (ره) زیر بار نرفتند.
منصوری تصریح کرد: در آن شرایط انتخابات برای ایران از بعد خارجی اهمیت بیشتری نسبت به داخلی داشت، چرا که اعتماد عمومی در کشور به وجود آمده بود، اما این که دنیا ببیند رئیسجمهوری مورد تأیید مردم قرار میگیرد که عملکرد خوبی را از خود ارائه داده و همچنین از بازی و تمام شدن انتخابات خبری نبوده، بسیار اهمیت داشت.
وی تصریح کرد: در عمل کلیه ظرفیتهای اجرایی کشور در اختیار نخست وزیر قرار داشت و اسمش به نام رئیسجمهور بود. این نقطه ضعف محسوب میشد و ایشان فکر میکردند، در دوره دوم بیایند و با تغییر نخستوزیر این ظرفیت را جهت دیدگاههای خودشان سوق دهند.
علت ادامه پیدا کردن نخست وزیری میرحسین موسوی چه بود؟
سفیر پیشین ایران در چین اذعان کرد: ورود رهبر معظم انقلاب به انتخابات ریاستجمهوری با اصرار همراه بود، عملکرد ایشان اصرار بر ادامه ریاستجمهوریشان را توجیه میکرد، اما در سال ۶۴ این امکان وجود نداشت که تغییرات کلی صورت بگیرد، چراکه موضوع جنگ به صورت جدی مطرح و سیستم اداری فلج و نیمه فلج بود و دشمنانی از داخل و خارج داشتیم.
منصوری گفت: این که امام (ره) اجازه دادند نخست وزیری موسوی ادامه داشته باشد، به این معنی نبود که در جریان امور نبودند، به لحاظ شرایط تداوم آن را توصیه کردند که مطابق میل و دیدگاه آیت الله خامنهای نبود، اما خواسته رهبر را پذیرفتند.
وی بیان کرد: انتخابات ۱۳۶۴ پیچیدگی خاصی داشت، اما این مایه آبرومندی برای جمهوری اسلامی بود که توانست در آن شرایط سخت انتخابات برگزار و چنین رئیسجمهوری را مجدد انتخاب کند.
سفیر پیشین ایران در چین اظهار داشت: حاصل انتخابات چهارم آیتالله خامنهای با ۸۵ درصد آرا بودند، اما به دلایلی ایشان نتوانستند از ظرفیتهای شخصیتی خود استفاده کنند، با این وجود در این دوره و در دوران سوم برای تقویت امنیت داخلی و خارجی کشور خیلی کار کردند، این انتخابات برای کشور میتوانست ثمرات بیشتری داشته باشد اما با انتخاب ایشان به تثبیت و اقتدار کشور کمک زیادی کرد.
منصوری افزود: ایشان میتوانستند با وزارت خارجه کاری نداشته باشند، ولی مرتب در جریان کارهای این وزارتخانه بودند، اما شکل ریاستجمهوری ایراد داشت.
وی با بیان این که سفر ایشان به چین و کره شمالی در انتخاب ایشان به عنوان رهبر انقلاب خیلی تأثیر گذار بود، تاکید کرد: برنامهای تنظیم کردیم تا آیتالله خامنهای در مجلس کره شمالی سخنرانی کنند که صحبتهایشان بسیار قوی بود، امام (ره) آن سخنرانی را از تلویزیون دیدند و گفتند که ایشان باید رهبر شوند.
سفیر پیشین ایران در چین گفت: با وجود همه مباحثی که مطرح بود، انتخابات خیلی ساده و سالم و بی سر و صدا انجام شد.