سید تقی کمالی روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: در این بازآرایی نقش شهروندان، اجتماعات محلی و نهادهای مدنی با همراهی سیاستگذاران و مجریان برجسته است.
وی یادآورشد: تمرکز صرف بر توسعه کالبدی در برنامهریزی شهری بیاعتنا به جنبههای انسانی، اجتماعات را با مخاطره و ناامنی مواجه میکند.
کمالی اظهارداشت: برای این منظور باید به ابعاد کلان فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، محیطی و قانونی توامان توجه شود.
مدیر شبکه تحلیلگران روندهای جهانی گفت: غالب شدن نگرش کالبدی به شهر بهگونهای است که پروژههای زیرساختی به معیار اصلی سنجش کارآمدی و عملکرد مدیران تبدیلشده است و بهزیست شهروندی در پروژههای توسعه شهری کمترین دخالت را دارد.
وی خاطرنشان کرد: زندگی در شهر تهران بر پایه رضایت و امنیت مستلزم بهکارگیری شیوههای مدیریتی نو و بهروز است که حکمروایی شهری با مولفههای کلیدی توسعه بخش و بر پایه مشارکت و وفاق جمعی میتواند تامینکننده نیازهای جامعه محلی باشد.
کمالی با بیان اینکه آنچه که باید مورد توجه واقع شود، اهمیت فضای عمومی در شهر است، گفت: دسترسی، سهولت، اطمینان و اعتماد در بهرهگیری از خدمات و امکانات و توسعه ارتباطات و مراودات اجتماعی در این فضا به رشد و بالندگی کمک میکند.
آیندهپژوه و پژوهشگر حکمروایی و مطالعات نهادی اضافه کرد: شیوع بیماری کرونا، عرصه عمومی را محدود کرد و پیامدهای کاهش ارتباطات اجتماعی در درازمدت آسیبزا است و برای بهبود این موقعیت توجه به مزیتها و امکانات محلی و در دسترس قرار دادن توسعه و ارتقای آن از سوی مدیریت شهری مفید و سازنده است.
وی با تاکید بر اینکه طراحی شهری باید سازگار با اقلیم و محیطزیست باشد، افزود: امروز مدیریت سبز یک مزیت رقابتی در رقابتپذیری شهری است و ما علاوه بر رقابتپذیری بین شهرهای کشور باید با گسترش تعاملات بینالمللی به ابعاد جهانی توسعه شهری بیاندیشیم و شاخصهای مدیریت و توسعه شهری را ارتقا بدهیم.
کمالی با بیان اینکه محلهها و بافتهای فرسوده و ناکارآمد که خود معلول مشکلات متعدد به شمار می آید در بازآفرینی شهری موردتوجه است، اظهار داشت: ازدحام و گسیل انبوه جمعیت از شهرهای اطراف برای سکونت یا اشتغال یا رسیدگی به امور اداری و مانند آن از جمله ورود روزانه ۵۰۰ هزار خودرو به شهر و به همین میزان خروج از شهر، آلودگی هوا که در روال عادی زندگی شهری خلل وارد میکند، نشست زمین که موارد آن رو به فزونی است و دفع بهداشتی زباله و چالشهای مرتبط با آن از مسائل مطرح در کلانشهر تهران است.
مدیر شبکه تحلیلگران روندهای جهانی افزود: طراحی و اجرای راهبردهای توسعه شهری یکی از الزامهای مدیریتی برای اداره شهر است و ما هنوز نتوانستهایم به دولت محلی برسیم و نظام مدیریتی موجود یک سطحی (تمرکزگرایی بر مبنای دولت ملی) است؛ برای اینکه دولت محلی شکل بگیرد باید بسترهای تبدیل وابستگی مدیریت شهری از سطح ملی به سطح محلی فراهم شود.
وی یادآورشد: یکی از وجوه شکلگیری دولت محلی استقلال مالی نهاد شهرداری است؛ راهبردهای توسعه شهری در راستای پاسخگویی به نیازها با بهرهگیری از دادههای جمعآوریشده میکوشد تا اهداف مهمی را به ثمر بنشاند.
کمالی اظهارداشت: در این چارچوب کاهش فقر شهری، بهبود کیفیت و کمیت زیرساختهای اجتماعی، بهرهوری و رقابت شهری، مسکن و شهرسازی، خدمات شهری، محیطزیست، حملونقل شهری و مدیریت و اداره شهری از مؤلفههای مهم به شمار میروند.
آیندهپژوه و پژوهشگر حکمروایی و مطالعات نهادی گفت: برای این منظور لازم است تمام فعالیتها بر اساس حکمروایی خوب پیش برود که اثربخشی مدیریتی، کیفیت قوانین و مقررات، کنترل فساد و حاکمیت قانون، ثبات و پایداری، شفافیت و پاسخگویی ملزومات آن است.
وی خاطرنشان کرد: پیشبینی پذیری و مشارکت در فعالیتهای شهری، شفافیت در معاملات بخش خصوصی و دولتی، افزایش مشارکت اجتماعی و بهبود ارائه خدمات، تمرکززدایی و نقشآفرینی و مشارکت ذینفعان و تعریف نقشها و وظایف واضح و روشن برای بخشهای دولتی و خصوصی، تامین بودجه و ارائه خدمات بهویژه با در نظر گرفتن مسئولیتهای جدید چندبخشی و حمایت از آموزش مهارتها و فعالیتهای موردنیاز برای ایجاد قابلیت و ظرفیت برای شکل دادن و بسترسازی حکمروایی شهری ضروری است.
کمالی ادامه داد: در حال حاضر شهر تهران از لحاظ معیاری تا اندازهای واجد حکومت شهری است و هنوز با معیارهای حکمروایی شهری و بهکارگیری مدل مشخص و تعریفشده فاصله دارد.
مدیر شبکه تحلیلگران روند جهانی اضافه کرد: حکمروایی شهری تحت تاثیر شرایط اقتصادی، فضایی، اجتماعی و سیاسی شکل میگیرد.
به گفته وی رفتار بازیگران همکار، وجود ساختارهای انگیزشی کافی و رهبری سیاسی در قلمرو شهری (متخصصان زبده) در ایجاد ظرفیتهای حکمروایی اهمیت بارزی دارند.
کمالی یکی از عوامل مهم در الگوی رفتاری را تسهیم مسئولیت و نقشآفرینی بازیگران شهری، فرهنگ سیاسی برشمرد و اعلام کرد: ما نیاز به شبکه اجتماعی برای توسعه ارتباطات و همکاریهای حرفهای و مشارکت و مسئولیتپذیری شهروندی داریم.
آیندهپژوه و پژوهشگر حکمروایی و مطالعات نهادی بیان کرد: تا زمانی که شهر به شهروندان سپرده نشود و مدیریت امور شهری با مشارکت شهروندان از طریق نهادها و مجامع محلی عملی نشود حکمروایی شهری در معنای حقیقی شکل نگرفته است.
وی افزود: مشارکت شهروندی با توسعه فرهنگ شهروندی، رشد هویت محلی، میزان همکاریهای اثربخش سازمانی، توسعه شبکه روابط نهادی میان بخشهای دولتی، خصوصی و مدنی، با ایجاد انگیزه از طریق مشوقها، حمایتها و بسترهای بوروکراتیک روان و تسهیل شده و واگذاری اختیارات بیشتر به بازیگران مدیریت شهری امکانپذیر میشود.
کمالی با بیان اینکه حکمروایی، موجب همبستگی و مشارکت نهادی و مدیریت، عامل انسجام و یکپارچگی میان بخشی است، یادآورشد: در حکمروایی شهری منظومهای متشکل از ذینفعان برای دستیابی به اهداف مشترک همکاری دارند و شهروندان مجموعهای از حقوق و وظایف را به عنوان افراد انسانی بر عهده دارند که درون یک دولت قانونی، تحت مقررات و سلسله مراتبی از قوانین تعریف میشوند.
مدیر شبکه تحلیلگران روند جهانی اظهارداشت: در این میان نهاد شهرداری نیز بهعنوان یک بخش عمومی واجد شفافیت و ساختار است و فعالیتهای آن منتهی به دستیابی به اهداف عمومی میشود.
وی خاطر نشان کرد: در نظام حکومتی شهرداران کارگزاران دولت محسوب میشوند اما در نظام حکمروایی، شهردار منتخب مردم است و منافع عمومی را نمایندگی میکند.
وی ادامه داد: چنین نظام و ساختاری هماکنون در شهرهای ایران بهویژه کلانشهر تهران حاکم نیست و شهرداران نه بهطور مستقیم از سوی دولت منصوب و نه از سوی مردم انتخاب میشوند بلکه یک شیوه انتخابی غیرمستقیم بهواسطه اعضای منتخب شورای شهر و تایید و نصب دولتی (وزارت کشور) است و تا حدود زیاد شهرداران کارگزاران دولتی به شمار می آیند.
کمالی ادامه داد: طراحی مدل حکمروایی شهری در کلانشهر تهران مستلزم مطالعات و تحلیل نهادی متناسب با نظام سیاسی کشور، فرهنگ نهادی موجود و اقتضائات و فرهنگ سیاسی قلمرویی است.
آیندهپژوه و پژوهشگر حکمروایی و مطالعات نهادی گفت: استاندار و فرماندار بهعنوان نمایندگان دولت در تلاش برای بسط ظرفیت دولت مرکزی در کنترل قلمرو محلی هستند. دولت از طریق استانداریها و فرمانداریها در تقسیمات کشوری اعمال حاکمیت میکند و میتوانیم آنان را رهبران سیاسی شهر یا استان بنامیم اما حکمروایی شهری مبتنی بر قواعد و الزامهای سازگار یافته با شهر مبتنی بر شبکه همکاریهای محلی است که واحد سیاستی آن را شورای اسلامی شهر و واحد اجرایی آن راه شهرداری مدیریت می کند.
وی اضافه کرد: در نظام حکمروایی شهری کیفیت زندگی و اجتماع محلی، شبکه روابط، دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی در کنار شهروندان در یک موازنه ایفای نقش میکنند.
کمالی اعلام کرد: در حکمروایی، دولت کمینهگرا مورد تاکید است و کوچکسازی، خصوصیسازی، بازمهندسی و بازآفرینی در نظام مدیریتی و بافت شهری ملاک نظر است و با وجود گسترش نظام حکمروایی در کلانشهرهای جهانی، تهران در موقعیت مطلوبی نیست و این مستلزم تلاش مضاعف برای توجه به جنبههای اجتماعی و انسانی شهر و شهرنشینی بهجای تمرکز صرف بر توسعه کالبدی و فیزیکی شهر است.
مدیر شبکه تحلیلگران روند جهانی بیان کرد: در واقع طراحی و کاربست الگوهایی مدیریتی معطوف به پویایی مکانی و هویت بخشی به شهر در سایه تنوع فرهنگی و زیست پذیری و جریان حرکتی در شهر بر مبنای سلامت، امنیت، اخلاق و آداب اجتماعی ارمغان حکمروایی است.
وی افزود: برای دستیابی به این منظور نظام حکمروایی ناحیه نگر یا محله محور با بهرهگیری از ظرفیتهای ۳۵۲ محله شهر تهران میتواند موجب پیوند اجتماعی، کاهش آسیبها و دسترسی سریع به خدمات را فراهم کند زیرا محله، سازه اصلی شکلگیری هویت شهری است که برای آن نیاز به بازطراحی مدیریت شهری و بازآرایی نهادی بر اساس مجاورت هستیم.
کمالی یادآورشد: نظام سیاستگذاری و مدیریت اجرایی که ریشه در جامعه مدنی دارد الگوی مطلوب برای حکمروایی شهری است در عینحال میتوانیم ضمن تقویت شبکههای سیاستی با حکمروایی ناحیه نگر، شوراهای محلی و شورایاریها را توسعه دهیم که این خود مستلزم تمهیدات حقوقی و قانونی موردنیاز است و باید همچنان در دستور کار باشد.