بایدن از همان اولین روزهای استقرار در کاخ سفید نشان داد که در اهداف اعلامی در دوران انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که با جنجال و افتضاحات زیادی همراه بود، مصمم است، بطوری که به سرعت به معاهده آب و هوایی بازگشت و تنش ها با چین را کاهش داد، اما در خاورمیانه اوضاع فرق کرده و گویا همه درها به روی بایدن بسته شده است.
بحران فلسطین یکی از این درگاه هاست که آمریکایی ها را به خود مشغول کرده است. از شواهد اینگونه بر می آید که از تل آویو هیچ چراغ سبزی برای او روشن نمی شود.
تجربه تاریخی هم نشان داده که تا این معضل و غده چرکین از پیکره خاورمیانه برداشته نشود، بسیاری از پرونده های مفتوح در این منطقه بسته نخواهد شد.
جنگ علیه غزه و سرکوب های روزانه در سایر مناطق فلسطینی نشین اراضی اشغالی، در روزهای گذشته نشان داد که رژیم اسرائیل حاضر به هیچگونه همکاری با بایدن در این پرونده نیست.
از طرفی این رژیم قصد دارد با بازتولید بحران های امنیتی و نظامی، در مسیر سایر پرونده ها از جمله برجام نیز مین گذاری کند.
مجموعه ای از این رفتارها باعث شده تا تیم بایدن برای فرار از بن بست ها، به سوی موضوعاتی دست چندم مانند نشاندن هواپیمای حامل مخالف نظام سیاسی بلاروس ، دعوا بر سر موضوع حاشیه ای منشاء کووید با چین و ... متمرکز شود.
حقیقت این است که نتانیاهو با زیرکی درحال فرار از بحران های فزاینده اجتماعی در داخل جامعه یهودیان اسرائیل و ضعف های نظامی و امنیتی اش در برابر فلسطینی هاست و جالب اینکه همه این حاشیه ها را به سیاست های آمریکا گره زده است.
در عین حال نباید نقش سایر بازیگران منطقه را در همراهی با اسرائیل و سرمایه گذاری بر روی پروژه هایی که سیاست های آمریکا در منطقه را به شکست بکشاند نادیده گرفت.
حالا بعید است کسی پیدا شود و بتواند سیاست های آپارتایدی و نژاد پرستانه رژیم صهیونیستی در سرزمین های اشغالی را انکار کند و دمکرات ها و تیم بایدن هم باید دریافته باشند که اسرائیل و برخی دولت های منطقه ای با تمام قوا در تلاش برای ناکام گذاشتن پروسه بازگشت آمریکا به برجام هستند و در نهایت بعید است کسی بتواند انکار کند که مجموعه این نیروها با تمام توان خود بسیج شده اند تا آمریکا نتواند از باتلاق خاورمیانه خارج شود.
شرایط جدید جو بایدن در این منطقه نشان می دهد که ابتکار عمل چندانی در پیشبرد برنامه هایش ندارد، چرا که در محاصره بازیگرانی قرار گرفته است که یا بطور سنتی رقیب آمریکا بوده اند و دنبال حذف آن از معادلات منطقه هستند، یا متحدانی هستند که دیگر حرف شنوی از واشنگتن ندارند و آمریکا را مرده ای فرض می کنند که این روزها دنبال سهم گیری بیشتری از میراث آن در منطقه هستند.
بعید است تیم بایدن، ترکیب و ماهیت این نیروها را نشناسد، اما به نظر می رسد، ناکامی های دولت مستقر در آمریکا، میانه لبه های قیچی صهیونیست های یهودی و آنجلیست های تندرو و نئوکان های آمریکایی گرفتار شده و قدرت تصمیم گیری را از دست داده است.
