به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما، فکر کردن به اینکه قدرت بالاتری از ما وجود دارد که حواسش به همه چیز هست، میتواند مایه آرامش خاطرمان شود. این را دکتر حورایی میگوید؛ روانشناسی که از امام رضا (ع) روایتی مرتبط نقل میکند: ” خداوند در نزد گمان بنده خویش است“ و توضیح میدهد:” وقتی شما به آینده به شیوه مثبت و امیدوارانه فکر میکنید اتفاقاً این شیوه از تفکر، در جهت تحقق آن رخ میدهد».
دکتر حورایی ادامه میدهد: «این اتفاق نیاز به تمرین دارد. باید در طول روز مراقب باشیم هر تصوری که درباره آینده به سراغمان میآید تصوری شفاف، مثبت و امیدوار کننده باشد مثلاً من تصور کنم که فردا اتفاقات خوبی در کسب و کار من میافتد. باید با ایمان به لطف خدا با خودم فکر کنم روزیِ من به فضل خدا روز به روز بیشتر میشود و شرایط زندگی ام رو به بهبود میرود. “
این روانشناس اضافه میکند: ” راز آرامش درون، رها کردن ذهن از نگرانی هاست. “،
اما چطور میتوانیم در دنیای پرمشغله امروز ذهنمان را از برنامههای عقب افتاده و بر زمین مانده زندگی، مسائل اقتصادی، دلمشغولیهای تربیتی و مسئولیتهای خانوادگی رها کنیم و از آنها برای خودمان دغدغههای آزاردهنده نسازیم؟
دکتر حورایی با یک مثال توضیح میدهد: ” قهوه را در نظر بگیرید؛ تلخ است؛، اما خوشمزگی اش به همان تلخ بودنش است! وقتی قهوه میخوریم، تلخیاش را تحویل نمیگیریم! در زندگی هم روزهای تلخ بد نیست، مثل قهوه میماند، تلخ است، اما لذتبخش“.
▪️مصیبت یا موهبت؟
وی باور دارد باید شیوه تفکر مان را درباره آینده عوض کنیم و توصیه میکند: ” یکی از آن باورهایی که به شدت آرام ساز است و حال آدم را خوب میکند و باعث میشود در سختیها و دشواریها خودمان را نبازیم و افسرده نشویم این است که باور کنیم هر مسئلهای یک موهبت الهی است؛ و این باور را در خودمان تقویت کنیم که در دل هر مسئلهای خیر و موهبتی نهفته است».
دکتر حورایی ادامه میدهد: ” ممکن است بعضی فکر کنند آیا این یک حرف دل خوش کننده نیست؟ یعنی من برای دلخوشی خودم سر خودم را شیره میمالم که بله در هر مشکلی یک موهبت و خیری است؛ پاسخ این است که نه به هیچ عنوان این یک باور اعتقادی محکم است که خود خدا در آیه ۲۱۶ سوره بقره به ما گفته که چه بسا چیزهایی که شما ناگوار میشمارید و از آنها کراهت دارید، اما این برای شما بهتر است و خیرتان در آن است“.
اگر دلتان میخواهد نگران نباشید و استرس نداشته باشید باید بدانید اصلاً علتش چیست؟
این اولین قدم برای رهایی از نگرانیهای روزانه است که حورایی از آن نام میبرد و ادامه میدهد: «علت نگرانی، تصور ما از آینده است. مثلاً من میگویم نکند ماشین مرا دزد ببرد؛ نکند بیماری سختی بگیرم؛ نکند یکی از عزیزانم را از دست بدهم؛ نکند کنکور قبول نشوم؛ وقتی من نسبت به یک اتفاقی در آینده به شیوه نگران کننده فکر میکنم قطعاً دچار استرس و نگرانی میشوم».
این روانشناس ادامه میدهد: «خیلی وقتها میگوییم چرا این اتفاق افتاد! یا کاش این اتفاق نمیافتاد؛ چرا من از کارم اخراج شدم؟ چرا او را از دست دادم؟ ولی زمان که میگذرد خودمان به مرور متوجه میشویم مسئلهای که بابتش ناراحت بودیم و احساس میکردیم دنیا با آن برای ما تمام شده و بزرگترین غمهای عالم بر ما سرازیر شده، چقدر اسباب خیر و برکت و موفقیت برای ما شده. مثلاً شخصی کارش اخراج میشود و بعد احساس میکند که شغل و منبع درآمدش را از دست داده؛ خیلی ناراحت میشود و احساس میکند که اصلاً عالَم با او ضد شده است! ولی زمان که میگذرد میبیند به یک شغلی با یک موقعیت بهتر و حس بهتر و درآمد بیشتر منتقل میشود؛ بعد با خودش میگوید اگر من از آن کار اخراج نمیشدم الان این موقعیت شغلی و مالی بهتر را درک و دریافت نمیکردم».
این روانشناس تربیتی میگوید: اگر دقت کنیم از این دست مثالها و موقعیتها در زندگی خودمان و اطرافیان مان زیاد است؛ و نکته جالب این است که وقتی این باور در من قوی میشود موهبتهای دنیا بیشتر و بهتر خودش را به من نشان میدهد و این همان چیزی است که امروز در روانشناسی غربی میگوید نگرش همه چیز است.
باید نگاهمان را به مسائل عوض کنیم. هر مصیبتی میتواند در دل خودش موهبتی داشته باشد. این را دکتر حورایی میگوید و اضافه میکند: «آن چیزی که به آن میگوییم بلا، حلقه عشق خداست؛ باید این باور را در خودمان تقویت کنیم. ضمن اینکه هر مسئله ناگوار میتواند برای من یک تجربه ارزشمند شود و من را به یک آگاهی بهتر برساند و حتی زمینهساز خلاقیت من شود