محل مذاکره نشانهای جدی در ارتباط با وضعیت طرفهای مذاکره و حتی توانایی قدرت افکنی یک کشور در نظام بینالملل است. به عبارتی دیگر محل مذاکره به انتخاب طرفهای مذاکره میتواند نشان دهنده توانایی تعیین زمین بازی باشد. انتخاب جغرافیایی که دوستان و متحدان یکی از طرفهای مذاکره وجود دارند و نشان دهنده قدرت بازی فراگیر یک کشور در نظام بینالملل است.
در دهه هشتاد بخشی از مذاکرات هستهای با طرف های غربی در تهران انجام میگرفت. مذاکرات ایران در سالهای 1390 تا 1392نیز در ترکیه، عراق، قزاقستان انجام میگرفت و حتی طرح بحث درباره انتخاب سوریه به عنوان محل مذاکره نشانهای از این موضوع بود. پس از آن و با روی کار آمدن دولت یازدهم و دوازهم، محل مذاکرات عمدتا در اتریش و سوئیس در جریان بوده است و زمین بازی از سوی آمریکا و متحدانش تعیین میشده است. انتخابی که یک توجیه روایتی غربی از آن وجود دارد. اینکه اتریش وسوئیس نماد جریان بیطرفی و صلح خواهی در جهان هستند. امری که در موضوع افراشتن پرچم رژیم صهیونیستی در زمان جنگ با غزه باطل بودن آن را نشان داد.
در این شرایط ایران میتواند با پیشنهاد محل دور جدید مذاکرات در کشوری به جز کشورهایی که در هشت سال گذشته محل گفتگو بوده است، هم قدرت ارتباطات و تنوع متحدانش در جهان را نشان دهد و هم پیامی محکم برای طرفهای غربی ارسال کند که تعیین کننده تمام ابعاد مذاکرات هستهای نیستند.
در این راستا پیشنهاد میشود در دور جدید مذاکرات ایران و طرفهای غربی، توکیو به عنوان یکی از کشورهای شرقی و دوست ایران انتخاب شود. کشوری در فرایند مذاکرات هستهای در ده سال گذشته همواره موضعگیری معقولی نسبت این مساله و ضرورت عملیاتی شدن نتایج مذاکرات داشته است. این اقدام علاوه بر به همراه داشتن پیامهای فوق، به دلیل نقش و جایگاه صلحخواهی ژاپن و همچنین اهمیت سیاسی و اقتصادی این کشور در جهان میتواند زمینهساز قدرت افکنی جمهوری اسلامی ایران باشد. این اقدام میتواند زمینه تقویت همکاریهای اقتصادی- سیاسی ایران با ژاپن و کشورهای منطقه شرق آسیا تقویت کند. با توجه به نزدیکی ژاپن با غرب، فرایند علمیاتی کردن این مساله دور از دسترس دستگاه دیپلماسی کشور نباشد.
ژاپن برای گسترش و عمق بخشیدن به روابط خارجی خود روابط دوستانه و همکاری با همه ملل جهان را فارغ از سیستم اجتماعی و شرایط ملی آنها در نظر دارد. بنا به مانیفست سیاست خارجی ژاپن، این کشور در تقویت عملکردهای صلح سازمان ملل سهم مثبتی داشته است، زیرا این امر را زمینه ساز دستیابی به ثبات سیاسی در منطقه در حال توسعه نیز میداند. علاوه بر همکاریهای مالی، ژاپن با دیگر روشها از جمله اعزام پرسنل برای فعالیتهای صلح و اعطای مواد و تجهیزات برای چنین فعالیتهایی در مسائل و موضوعات جهانی به ایفای نقش میپردازد. توکیو معتقد است وقایع سیاسی و نظامی در یک منطقه بلافاصله کل جهان را تحت تأثیر قرار میدهد و شرایطی را ایجاد میکند که ژاپن و دیگر کشورها نمیتواند از تبعات آن دور بماند. به عبارتی دیگر حل و فصل دیپلماتیک موضوع هستهای ایران در غرب آسیا علیرغم یکجانبهگرایی آمریکا، چشمانداز نوینی برای حل و فصل شرایط کره شمالی با در نظر گرفتن منافع آن کشور در شرق آسیا ایجاد خواهد کرد. در این شرایط ژاپن باید سیاست خارجی گسترده و چند وجهی را به صورت دوجانبه و چندجانبه مانند سازمان ملل متحد انجام دهد. با این کار ژاپن میتواند به ثبات شرایط بینالمللی پیرامون آن کمک کند.
ژاپن تهدیدی از سوی ایران کشوری که تقریباً 92 سال با آن روابط دیپلماتیک داشته است، درک نمیکند و در عوض برجام را به عنوان یک نمونه مهم و موفق کنترل تسلیحاتی بینالمللی میداند. علاوه بر این، توکیو نیز توافق را از بین بردن مانعی برای از سرگیری روابط اقتصادی ارزشمند با تهران به خصوص در حوزه تجارت انرژی و سرمایه گذاری می داند.
توکیو به عنوان یک بازیگر کاملا متعهد به صلح بینالمللی و نزدیک به کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از جمله ایران، همکاری برای ثبات و توسعه این کشورها را مسالهای در درجه فوریت جهانی میداند. از این منظر و تأیید اینکه همکاری اقتصادی با کشورهای در حال توسعه مانند ایران که از نظر ژاپن هم به از نظر تمدنی هم به دلیل جایگاه منطقهای و بینالمللی، دارای اهمیت هستند، زمینه طرح و پیشبرد موفقیت این مساله را دوچندان میکند. سفر نخست وزیر ژاپن در دوره ترامپ و دیدار با مقام معظم رهبری نشانی از این جایگاه و اهمیت است.
بنابراین پیشنهاد میشود به دلایل ذکر شده در این یادداشت یعنی ضرورت سیاسی و نشانگانی تغییر سیاست ایران در مواجه با غرب، تغییر برداشت از اهمیت غرب در معادلات سیاست خارجی ایران، اهمیت نشان دادن دوستان متنوع بینالمللی ایران در سطح نظام بینالملل، گرفتن محوریت غرب در معادلات مذاکراتی برنامه هستهای، اهمیت وجایگاه سیاسی ژاپن در نظام بینالملل به عنوان یک کشور شرقی، جایگاه اقتصادی و سیاسی این کشور در منطقه و جهان، پرستیژ و جایگاه مشروع ژاپن در بین کشورهای جهان، پیشنهاد تغییر محل مذاکرات در دور جدید مذاکراتی میان ایران و غرب از وین به توکیو به شکل جدی در دستور کار کشور قرار بگیرد.
عملیاتی شدن این پیشنهاد میتواند جایگاه و وزن واقعی جمهوری اسلامی در نظام بینالملل را افزایش دهد و تا حدی سیاست جدید تهران در راهبرد نگاه به شرق و کاستن از نگاه سنگین غرب محوری در سیاست خارجی را عملیاتی کند.
*کارشناس اروپا و مدیرعامل موسسه مطالعاتی ابرار معاصر
310 310