بیاید قبل از ورود به بحث، سخنان دو تن از نمایندگان مجلس یازدهم را با هم مرور کنیم.
ابراهیم عزیزی:« نداشتن تابعیت کشورهای دیگر در گذشته و حال به تنهایی کفایت نمی کند و داوطلبان انتخابات ریاست جمهور، باید سابقه اقامت در سایر کشورها را نیز نداشته باشند.»
نصرالله پژمانفر:« در طول ۴۰ سال گذشته آسیب هایی از سوی افرادی که وابستگی فکری و اندیشه ای به کشور نداشته و در طول مدت تحصیل در کشورهای بیگانه، حضور و اقامت داشته اند، متوجه کشور شده است، چرا که این افراد با فرهنگ سایر کشورها خو گرفته اند.»
این ادبیات و طرحهایی که در مجلس برای اصلاح موادی از قانون انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در حال مطرح شدن است، حکایت از تنگ تر شدن حلقه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری دارد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم برخی از رجال سیاسی که شناخته شده هم هستند در قبل یا بعد از انقلاب، مدارک تحصیلی خود را از خارج از کشور گرفتهاند. قاعدتا شما وقتی میخواهید از دانشگاهی مدرک بگیرد باید در آن کشور اقامت داشته باشید، مگر اینکه دانشگاه پولکی باشد و از راه دور به شما مدرک دکتری بدهد!
این که عزیزی مطرح میکند نامزد انتخابات نباید سابقه اقامت در کشور دیگری را داشته باشد، دلیل مشخصی دارد؛ اتاق فکری که این داستان را مدریت میکند، به خود نگاهی انداخته و دیده است که فارغ التحصیل خارج از کشور ندارد و به خاطر همین با یک بند ساده، به راحتی رقبای قدر خود در انتخابات را حذف میکند.
جالب است به این افراد یادآوری کنیم که شهید بهشتی،چمران، مرتضی آوینی و عباس بابایی در خارج از ایران زندگی کردهاند. احتمالا اگر آنها امروز بودند، نمیتوانستند نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوند.
مگر درحدیث نبوی نیامده است که« اطلبوا العلم و لو بالصین»؟ چرا پس شمایی که ادعای دینداری میکنید با تحصیل در خارج از کشور مشکل دارید و دوست ندارید، تحصیل کردگان فرنگ به مقام و مسئولیت برسند؟
به نظر میرسد حذف ظریف از صحنه سیاسی کشور، مهمترین خواسته این طرح پارلمان دوازدهم است. مسئله به شدت ساده است. بایدن پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شده است. امکان بازگشت به برجام و نفس کشیدن اقتصاد ایران در ۶ ماه آینده وجود دارد. اصولگرایان روی انتخابات ۱۴۰۰ حساب ویژهای باز کردهاند و دوست ندارند، قدرت را دوباره به رقیب واگذار کنند به خاطر همین معنا دست به هرکاری میزنند که کار دوباره به دست طرفداران دوستی با جهان نیفتد.
باور کنید اگر بتوانند مینویسند؛ نامزد انتخابات ریاست جمهوری باید در سال ۹۹ به سرمربی تیم پرسپولیس زنگ زده باشد و برای آنها آرزوی موفقیت کرده باشد. کاری که رییس مجلس آن را انجام داد.
باور کنید اگر بتوانند مینویسند؛ نامزد انتخابات ریاست جمهوری باید سردار، دکتر، خلبان، شهردار تهران و رییس مجلس بوده باشد و گرنه نمیتواند ثبت نام کند.
ملانصرالدین اول تیر را پرتاب می کرد. بعد دور آن دایره می کشید تا بگوید دقیقا به هدف اصابت کرده است. دوستان پارلمان هم اول کاندیدای خود را مشخص کردهاند و بعد بر اساس آن قانون می نویسند!
نکته جالب این است که همین طرح در مجلس دهم مورد بررسی قرار میگرفت، همین افرادی که امروز نماینده هستند فریاد سر میدادند که با وجود مشکلات اقتصادی کشور، بررسی طرحهای سیاسی مثل طرح اصلاح انتخابات ریاست جمهوری چه ضرورتی دارد.
17۲۷۲۱۵