متن این نامه به این شرح است:
جناب آقای حیدرمصلحی وزیر محترم اسبق وزارت اطلاعات،
با سلام
جنابعالی حدود دوسال قبل به نقل از جان کری وزیر سابق امورخارجه آمریکا مطلبی را مطرح و نسبت ناروا به اینجانب دادید که طی نامهای سرگشاده برای اصلاح ذهن جنابعالی و آگاهی ملت ایران، تکذیب کردم. لاکن متاسفانه اخیر طی مصاحبهای با یک پایگاه خبری، مجددا همان مطالب خلاف واقع را تکرار فرمودهاید. چون جنابعالی یک مقام روحانی هستید و به خدا و روز قیامت اعتقاد دارید و براساس مبانی دین مقدس اسلام، تهمت و افتراء به مومن را گناهی بزرگ و جنگ با خدای متعال میدانید؛ مجددا مطالب ذیل را به اطلاع جنابعالی و ملت شریف ایران میرسانم:
۱- در تشریح موضوع نفوذ، عنوان فرمودهاید که آقای جان کری خودش گفته که در مذاکرات هستهای، هروقت میخواسته با آقای ظریف دیدار کند، با فردی که قبلا معاون بینالملل شورایعالی امنیت ملی بوده ملاقات میکرده و فقط حرفهای او را در جلسه با آقای ظریف میزده است و این فرد الان هم در آمریکا است...
در پاسخ به این مطلب جنابعالی چند مطلب را ذکر میکنم:
الف- بنده دردوران مذاکرات هستهای آقای جان کری و جناب ظریف، هیچگاه دیداری مستقیم یا غیرمستقیم، با واسطه یا بدون واسطه با آقای جان کری وزیر خارجه وقت آمریکا نداشتم.
ب- جان کری هم اساسا چنین مطلبی را نگفته است. کری درکتاب خود درمورد اولین دیدارش با جناب ظریف گفته: «برای اولین گفتوگو با آقای ظریف در سازمان ملل در اتاق کوچکی نشستیم، این واقعیت دشوار در ذهن من بود. قرار بود ملاقات کوتاهی داشته باشیم. ما یک ساعت در اتاقی بهاندازه یک پستو صحبت کردیم. من قبل از دیدار با ظریف، با دوستان و همکارانی که با او در سازمان ملل همکاری کرده بودند، صحبت کرده و در حد مقدور در مورد ایشان آگاهی کسب کرده بودم. روشن بود که ظریف هم در مورد من همین کار را کرده بود و در مورد من و کارهای من کسب اطلاعات کرده بود".
بنابراین:
حقیقت اول این است که جان کری میگوید فقط قبل از اولین اولین دیدار با وزیر خارجه ایران، با دوستان و همکاران جناب ظریف در دورهای که ایشان سفیر ایران درسازمان ملل بوده، صحبت کرده آنهم برای آگاهی درمورد شخصیت آقای ظریف. لذا گفتوگوی ایشان با آن فرد یا افراد ایرانی فقط یکبار بوده که آن هم درمورد موضوع هستهای نبوده است.
حقیقت دوم اینکه در دورانی که آقای ظریف عهده دار نمایندگی ایران در سازمان ملل بودند، بنده در داخل کشور مسئولیت داشتم و آمریکا نبودم و هیچگاه هم سابقه خدمت در سازمان ملل یا همکاری با جناب ظریف در نمایندگی سازمان ملل را هم نداشتم.
واقعیت سوم اینکه آقای کری میگوید که جناب ظریف هم درمورد او کسب اطلاع کرده است. زیرا این سنت همه دیپلماتهای حرفهای جهان است که قبل از مذاکرات مهم، در مورد شخصیت و افکار طرف مذاکرهکننده، مطالعه و بررسی میکنند.
واقعیت چهارم اینکه جنابعالی که تجربه وزارت اطلاعات دارید و در جلسات تصمیمگیرهای هستهای شرکت داشتهاید، قبول میفرمایید که کشوری مثل آمریکا، همچون ایران، تصمیمات درمورد یکی از مهمترین مذاکرات امنیت ملی خود را در جمعی با حضور دستگاههای مهم و با تایید عالیترین مقامات سیستم حکومتی، اتخاذ میکند. اصولا محال است که وزیر خارجه آمریکا قبل از هریک از جلسات هستهای، نزد یک فرد ایرانی در آمریکا زانو بزند و در مذاکرات هستهای هم فقط حرفهای او را تکرار کند!
ضمنا در دوره ریاست جمهوری ترامپ، درسمیناری دریکی از کشورهای حوزه خلیج فارس شرکت داشتم که جان کری هم بود و از وی سؤال کردم که آیا مطلبی به این مضمون هم در جایی گفتهاید؟ پاسخ داد: «خیر! هرچه گفتهام در کتاب خاطراتم وجود دارد و مکتوب است، آن را بخوانید.»
واقعیت پنجم اینکه عنوان کردهاید که تیم مهدی هاشمی معدوم در ارتباط با سازمان اطلاعاتی سیا فعال است. من که واقعا از کم و کیف ادعای شما اطلاعی ندارم منتهی من سال ۱۳۵۷ با اوج گرفتن انقلاب که ۲۱ ساله بودم، تحصیل خود را ناتمام گذاشته و به ایران آمدم و بلافاصله بعد از انقلاب هم در حزب جمهوری اسلامی و جهاد سازندگی مسئولیت داشتم و بعد هم معاون حضرت آیتالله جنتی در سازمان تبلیغات بودم و مسئولیتهای بعدی در مجلس و وزارت خارجه و شورای امنیت داشتم و در طول عمرم هم نه مهدی هاشمی معدوم را دیدم و نه ارتباطی با ایشان داشتم.
۳- اما جنابعالی به اهمیت موضوع نفوذ اشاره کردهاید که حق است و مستلزم رسیدگی جدی است بویژه اینکه هم در دولت قبلی که جنابعالی مسئولیت داشتید و هم در دولت فعلی، دانشمندان هستهای ما ترور و شهید شدند، در سایتهای هستهای و نظامی ما انفجارها صورت گرفت و طبق اعلام مسئولین رسمی کشور هم مهمترین اسناد به کلی سری هستهای کشور هم توسط سرویسهای اطلاعاتی دشمن به سرقت رفت.
۴- نکته آخر اینکه جنابعالی به فشارهای جناب احمدینژاد به خودتان در دوره وزارت اطلاعات و نیز به حضور من در آمریکا اشاره کردهاید. خدا رحمت کند مرحوم حسین شیخالاسلام را. آن مرحوم در سال ۱۳۸۸ من را به ناهاری در وزارت خارجه دعوت کرد و گفت جناب رئیس جمهور از وزیر خارجه و از من خواستهاند که شما بازنشسته شوید و بر این اساس بنده بازنشسته شدم و بعد از بازنشستگی و با توجه به اینکه طبق حکم دادگاه به مدت پنج سال از مشاغل دیپلماتیک هم محروم بودم؛ برای فرصت مطالعاتی ترک وطن کردم.
اما فعالیتهای من در ده سال گذشته درآمریکا در دفاع از کشور و مردم برای عام و خاص در داخل و خارج کشور شناخته شده است. شما شاهد بودید که در دوران ریاست جمهوری اوباما، منافقین طی نامهای سرگشاده به اوباما، خواستار اخراج من از آمریکا شدند.
آنها در نامه خود مدعی شدند که «جمهوری اسلامی یک کرسی در دانشگاه پر پرستیژ آمریکا، دانشگاه پرینستون، خریداری و موسویان را به عنوان پژوهشگر مطالعات اسلامی عازم آمریکا کرده و ماموریت اصلی او تشکیل یک شبکه فعال ترور و گسترش عملیات جمهوری اسلامی و براندازی حکومت در آمریکاست.»
همچنین جنابعالی مشاهده کردید که در دوره ریاست جمهوری ترامپ، حدود بیست تن از سران ضدانقلاب ایرانیان ساکن آمریکا طی نامهای به ویلیام بار، دادستان کل ایالات متحده، خواستار اخراج من از آمریکا شدند. آنها در نامه خود نوشتند: «حضور موسویان در خاک آمریکا هیچ هدفی ندارد مگر پیشبرد ایدئولوژی و منافع دشمنان آمریکا و همچنین تفرقهافکنی و هراسافکنی در جامعه ایرانیان مقیم آمریکا. حضور موسویان در خاک آمریکا تنها برای تبلیغ ایدئولوژی و منافع سرسختترین دشمن آمریکا و کاشتن بذر هراس و تفرقهافکنی در میان جامعه ایرانیان آمریکایی است.»
مطمئن هستم که جنابعالی شکی در سرسپردگی منافقین و سران ضدانقلاب به سیستمهای اطلاعاتی دشمن بهویژه صهیونیستها ندارید و دلیل خشم آنها از فعالیتهای من در ده سال گذشته درآمریکا هم کاملا روشن است.
سیدحسین موسویان
پرینستون آمریکا
۱۱ خرداد ۱۴۰۰