به گزارش خبرگزاری مهر، نشست تخصصی «روشهای پژوهش اجتماعی در دوران کرونا و پساکرونا: تحولات و چالشها» توسط گروه علوم اجتماعی شورای بررسی متون و کتب علوم انسانی بهصورت وبینار (مجازی) برگزار شد.
در این نشست محمد عباسزاده (عضو گروه علوم اجتماعی شورای بررسی متون – هیأت علمی و استاد گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز) مدیریت علمی نشست را برعهده داشت ضمن اینکه ابوعلی ودادهیر (عضو هیأت علمی و دانشیار انسانشناسی و مطالعات سلامت دانشگاه تهران) با عنوان «ارزش و قابلیت پژوهشهای کیفی و روایتپژوهی در عصر کووید -۱۹ و پس از آن» و توکل آقایاریهیر (عضو هیأت علمی و دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز) با عنوان «چالشهای روششناختی و توسعهی استراتژیهای جایگزین جمعآوری داده در دورهی کرونا» دو سخنران این نشست بودند که سخنان خود را ارائه کردند.
در ابتدای نشست عباسزاده گفت: واقعیت این است که در عصر حاضر، رویکردهای خطی در حوزههای نظری و روش شناختی دچار چالشهای عدیده ای شدهاند. کووید ۱۹ چالشهای متعددی را در حوزههای مختلف از جمله، صنعت، سیستمهای آموزشی خدمات بهداشتی و درمانی، امنیت انسانی و… ایجاد کرده و این پاندومی نظم اجتماعی را در تمام حوزهها از جمله شیوههای جمعآوری دادههای کمّی و کیفی بههم زده است. بهخصوص دستورالعملهای بهداشتی و فاصلهگذاری اجتماعی باعث محدودیتهایی در انجام تحقیقات میشود. پس لازم است نظریهها و روششناسی معمول مورد بازاندیشی جدی قرار بگیرند.
عباسزاده در ادامه به بیان بنیانهای نظری روشهای کمّی و کیفی پرداخت و به دو نوع تفکر اشاره کرد و توضیح داد: تفکر عمودی در روشها که با مطلقگرایی و وحدتگرایی یادگار دوران مدرنیسم است و با نظریههای مطرح در حوزهی فراروایتها همگام بودند. روشهای کمّی محصول این نوع تفکر در دوران مدرنیته است. تفکر افقی که محصول پست مدرنیسم است و به صداهای برابر توجه دارد و آن را جانشین محور عمودی سلسله مراتب پدیدهها میکند. در پسامدرنیسم، اندیشهی بشری حرکت معکوس به خود میگیرد، اجزا در برابر کل قد علم میکنند. ساختار افقی تفکر در پست مدرنیسم به رعایت نقش و شأن اجزا قدر و بها میبخشد. مرگ روشهای تک خطی (گسست در روشهای تحقیقی فراروایت محور) در این دورن مشهود است.
وی تأکید کرد: امروز شاهد یک نوع بینظمی جدید در عرصهی جهانی هستیم. بنابراین فشردگی قابل ادغام، ظهور روشهای چندزبانی، که همهی اینها قبل از ادغام در عبارت «نقد عقلانیت روشی» است، میتواند در علم عصر امروز بیشتر مطرح شود. شاید عنوان دیگری که بتوان برای این عرایضم گذاشت این است: روشهای تحقیق نادار محور یعنی اقلیتهای نژادی، اقلیتهای قومی، فقرای مرئی، فقرای نامرئی، گروههای آسیبپذیر، مهاجران، کارگران یدی، کسب و کارهای کوچک و … باید در میدان دیده شوند. به همین خاطر «روشهای تحقیق نادار محور» در این دوران مجالی برای ظهور و بروز خواهند یافت که البته با مداخلهی حمایت گرایانهی دولتها و شکلگیری همبستگی محلی، ملی و جهانی و در یک کلام سرمایهی اجتماعی امکان کاربرد روشهای ایجادشده، مضاعف خواهند بود.
در ادامهی نشست، ابوعلی ودادهیر در سخنرانی خود درمورد چالشها و تحولات اخیر در پژوهشهای کیفی و روایت پژوهی در علوم اجتماعی و فرهنگی بحث کرد و پتانسیلها و قابلیتهای این روشها را در دورهی کرونا و پساکرونا مورد توجه و تمرکز قرار داد.
ودادهیر گفت: این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که کووید -۱۹ صرفاً یک پاندمی پزشکی یا اپیدمیولوژیک نیست، بلکه یک واقعهی اجتماعی تمام عیار و فراگیر است که نظم اجتماعی جاری را به چالش کشیده و مناسبات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی جدیدی را رقم زده است. پژوهشها و جستارهای کیفی و روایت محور در واقع مناسبترین روشها و رویکردها را مطالعه و گزارش نحوهی مواجهه و واکنشهای اجتماعی به این پاندمی و نحوهی فهم، احساس و معنی و تجربهی زیسته آن توسط گروههای گوناگون مردم را فراهم میکنند. بنابراین، مطالعهی تحولات اخیر در پژوهشهای کیفی و روایتپژوهی به ما کمک میکند تا بدنهی دانش و پیشینهی پژوهشی عمیق، کاربردی و مستحکمی از بحرانهای سلامت جهانی و پاندمیهایی نظیر کووید -۱۹ ساخته و به نحوی با رویکردها و تبیینهای واقعی و مبتنی بر تجارب زیستهی افراد در زندگی روزمره سهمی اساسی در آمادگی بیشتر در مواجهه با بحرانهای سلامت و پاندمیهای نوظهور و آتی داشته باشند.
او در یک دسته بندی کلی، موضوعاتی را که پیرامون کرونا و مسائل آن، میتوان مورد مطالعه قرار داد به شرح زیر شمرد:
- افسردگیهای بزرگ (Great Depression) و آسیبهای روحی ( Trauma) که حتی بعد از پشت سرگذاشتن بحران در سایر بخشهای زندگی انسان و حتی نسلهای بعدی نیز اثرگذار خواهد بود.
- نحوهی تابآوری(Resilience) در مقابل مسائل تهدید کنندهی سلامتی
- روایت افراد از مقاومتها، توهم توطئه، مقاومت در برابر کرونا، جنبشهای ضد قرنطینه و...
- چگونگی سازگاری کشورها و ملتهای مختلف با کرونا بر اساس مناسبتهای متفاوتی که بین دولتها و مردم وجود دارد؛ میزان اعتماد به حکومتها، شفافیت دولتها، نظامهای بهداشتی و درمانی، شکل و نوع نظام سلامت و...
- کووید ۱۹ در بسیاری از کشورها تبدیل به «داغ ننگ» شده و به تدریج به «رنج اجتماعی» مبدل میشود و از حالت فردی خارج شده و یک موضوع شبکهای اجتماعی و فراگیر میشود. قرنطینهی خانگی، بیمارستانها، استفاده از دستگاههای کمک تنفسی، تیم درمان و ملاحظات و حساسیتهای فرهنگی، مفهوم اخلاق در ارائهی مراقبت و دریافت خدمات، نابرابریهایی که در مراقبتها ادراک میشود و...
- هم افزایی و درهم تنیدگی کووید ۱۹ با مسائل دیگر مثل تحریم، ناامنی غذایی، انقباض یا انبساط قرنطینه، تک سرپرستی، خانهی اجارهای و...
- سهم کرونا در بازتولید نابرابری و بی عدالتی مانند دریافت خدمات، سیاستهای رفاه اجتماعی و آثاری که کرونا میتواند در ایجاد نابرابری داشته باشد، نابرابری فضایی و امکانات، شکل و معماری خانه (آپارتمان بدون بالکن، آپارتمان دارای بالکن، خانهی حیاط دار، متراژ خانه و …)
- تأثیر کرونا بر میزان انسجام اجتماعی، احساس تعلق اجتماعی، تغییر نگرش نسبت به سلامت به عنوان یک کالا یا دارایی عمومی و منشأ، تقویت اعتماد به نفس دولتها و ملتها در مواجهه با یک بحران و...
ودادهیر در پایان سخنانش عنوان کرد: روایتپژوهی بیش از آنکه یک گردآوری و پردازش داده باشد، سازماندهی منابع و دانش انسانی و شکلی از انتقال دانش است که در آن زمان و توالی زمانی، زندگی روزمره و یادداشتهای مربوط به آن، خودمردمنگاری، مردمنگاری متقابل یا دوطرفه، اتنوگرافی مجازی، پادکستها، روایتهای دیجیتال بسیار مهم است. همچنین از نظر تکنیکی، تغییراتی سریع در گردآوری دادههای کیفی در دوران فاصلهگذاری اجتماعی به وجود آمده است. مانند؛ پلت فرمها و appهایی که برای گردآوری و ساخت داده مورد استفاده قرار میگیرند و نیز پژوهشهای روایت محور سریع السیر( Rapid Qualitive-Narrative Research )
سخنران پایانی این نشست مجازی توکل آقایاریهیر بود، وی گفت: شیوع کرونا تقریباً تمامی تجارب فردی و اجتماعی انسانها را در سرتاسر جهان تحت تأثیر قرار داده است. همانطوری که تجارب روششناختی و استراتژیهای جمعآوری داده در تحقیقات اجتماعی نیز از این قاعده مستثنی نبودهاند. بهنظر میرسد در شرایط جدید، محققان اجتماعی نیز الان و یا در آیندهی نزدیک، مجبور به توسعهی رویکردهای روششناختی جدید یا دست کم، تجدیدنظر در اولویتبندی استراتژیهای جمعآوری دادههای مورد نیاز خود هستند.
آقایاریهیر ادامه داد: کرونا و شیوع آن، به طور مشخص با قطع ارتباط مستقیم محقق با متن مورد مطالعه، مشکلات جدی سر راه مطالعات اجتماعی (چه کمی و چه کیفی) ایجاد کرده است. بههمین دلیل، استراتژیهای جمعآوری داده در مطالعات اجتماعی نیز ضرورتاً بهمسیر سازگاری با شرایط فاصلهگذاری فیزیکی باید حرکت کنند آن هم فاصلهی بسیار زیادتر از فاصلهی لازم برای مراقبت در مقابل کوید -۱۹! در همین راستا، احتمال قریببهیقین، استراتژیهای جمعآوری اطلاعات از راه دور که در اصل منوط به بهکارگیری ابزارهای ارتباطی بهویژه از نوع دیجیتال خواهند بود، در اولویت قرار خواهند داشت. جمعآوری تلفنی دادهها، استفاده از فرمهای اینترنتی و یا بهرهگیری از پلتفورمهای اختصاصی مصاحبه یا اتاق گفتگوها، ازجمله راههای اصلی در اینزمینه خواهند بود. توسعهی پلتفورمهای اختصاصی تحقیق اجتماعی هم هر چند الان در دسترس نباشند، ولی در آیندهی نزدیک نیازمند توسعه هستند. در مسیر تکمیل این مجموعه، به امر بهرهگیری از اطلاعات و دادههای ثانوی (دست کم در کوتاه مدت)، توجه ویژه خواهد شد. در کنار آن، بهنظر میرسد نوعی از تجمیع دادههای دستگاهی و سازمانی در متن یک شبکه ملی اطلاعاتی که البته شعبات اختصاصی استانی و شهرستانی خود را داشته باشد، ازجمله ضرورتهای اصلی تولید داده هم برای امور اداری و سازمانی و هم برای محققان اجتماعی خواهد بود.
وی تأکید کرد: مفهوم بزرگ-داده (Big-data) از چالشبرانگیزترین بحثهای مربوط به قرن حاضر در زمینهی تولید و استفاده از دادههای مربوط به شهروندان خواهد بود. بزرگ-داده حوزهای جهت تمرکز و پرداختن به تحلیل و استخراج نظاممند داده و اطلاعات از مجموعههای بسیار بزرگ و حجیم و پیچیده داده است. چالشهای اصلی پیش روی بزرگ-داده شامل؛ گرفتن داده، ذخیره سازی داده، تحلیل داده، جستجوی درونی داده، اشتراکگذاری داده، انتقال داده، گزارش دادهها، استعلام و پیگیری، بهروزرسانی، محرمانگی اطلاعات و منابع دادهها است. ظاهراً روزگار چندبعدیسازی داده، در معنای جدیدتری در حوزهی مطالعات کمی اجتماعی، نیز ضرورت پیدا کرده است. توسل به چندین منبع داده جهت دسترسی به اطلاعات یا دادههای مورد نیاز برای تحقیق اجتماعی، از جمله کارهای پرچالشی است که در دستور کار تحقیقات اجتماعی، به ویژه از نوع کمّی، قرار خواهد گرفت.
آقایاریهیر همچنین چالشهای ایجاد شده توسط کرونا در مطالعات اجتماعی را در سه حیطه بهشرح زیر بیان کرد:
۱- چالشهای اخلاقی و سلامتی :
* معلوم نبودن روند خودبیماری و پاندمی
* خارج شدن شرایط زندگی از روال عادی
* عدم اطمینان و تلاش برای انتخاب افراد کمریسک برای مطالعه
* بهحاشیهرفتن روشهای جمعآوری داده مانند مصاحبهی حضوری، عمیق، گروهی، مشاهدهی مشارکتی و...
* مسائل سلامتی مرتبط با خود محقق زمان ورود به میدان تحقیق
۲- چالشهای لجستیکی:
* محدودیتهای مسافرتی و تحرک فیزیکی محقق
* فاصلهگذاری اجتماعی و ضرورت توسعهی زیرساختهای ارتباطی آنلاین
* مشکل قرنطینهی زمان بازدید محققان از مناطق مشکوک به شیوع بالا
* مشکل دسترسی به ابزارآلات استریلیزه ماندن در میدان تحقیق
* سختی کار نشر و توزیع یافتهها
* تعلیق تجارب جمعی علمی
۳- چالشهای روش شناختی:
* سوگیریهای وارد شده در تحقیقات ناشی از شرایط دورکاری جدید
* خطای نمونهگیری (گزینشی شدن افراد مورد بررسی)
* مربوط به محقق (انتخاب آزمودنیهای با ریسک کم)
* مشکل دسترسی (عدم دسترسی تمامی افراد به ابزار ارتباطی مجازی)
* تجدیدنظر در اولویتهای پژوهشی خود محققان ناشی از کووید و بیماری احتمالی
آقایاریهیر در پایان سخنان خود گفت: انقلاب ایجاد شده در تولید کلان داده توسط کرونا، انقلاب روششناختی مربوط به این دادهها را انتظار میکشد و آمادگی متخصصان اجتماعی برای ورود به دنیای کلان داده ضروری است.
در انتهای این نشست پرسش و پاسخ کوتاهی صورت گرفت.