امروزه از سیستمهای انتخاباتی بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین نهادهای سیاسی یاد میشود که در موضوعات حاکمیت، اهمیت حیاتی دارند. نهادهای سیاسی قواعد بازی تحت دموکراسی را شکل میدهند و غالبا گفته میشود که آسانترین نهاد سیاسی برای اداره خوب یا بد، سیستم انتخاباتی است. سیستمهای انتخاباتی یک قطعه از قطعات مرتبط سیستمهای دولتی، قوانین و نقاط دسترسی به قدرت هستند. سیستم انتخاباتی باید اطمینان حاصل کند که گروهی مخالف هستند و قانون را بهطور انتقادی ارزیابی میکنند، عملکرد قوه مجریه را زیر سال میبرند، از حقوق اقلیتها محافظت و بهطور موثر از نمایندگان آن حمایت میکنند.
در انتخابات ریاستجمهوری رایدهندگان رئیس دولت یا رئیسجمهور کشور را انتخاب میکنند. رئیس جمهور، بالاترین مقام سیاسی را دارد و رسما نماینده کشور است. در نظامهای سیاسی جهان دو نوع سیستم « ریاستی» و « پارلمانی» وجود دارد که در نظامهای ریاستی رئیس جمهور نقش اصلی اجرایی را بر عهده دارد و نخست وزیر وجود ندارد . اما در نظامهای پارلمانی نخست وزیر امور اجرایی کشور را در دست دارد . در کشورهایی مانند آفریقای جنوبی، برزیل و ایالاتمتحده که نخستوزیر ندارند، رئیسجمهور رئیس دولت و کشور است.
بیشتر کشورها هر چهار یا پنج سال یکبار انتخابات را برگزار میکنند. اما در کشوری مثل سن مارینو در اروپا، هر ۶ ماه یک رهبر از دو حزب متناوب انتخاب میشود. اکثر رهبران میتوانند یک یا دو دوره در سمت خود باشند. بااینحال غیر معمول نیست که رهبر یک کشور محدودیت مدت نامشخصی داشته باشد. در برخی از کشورها مانند انگلستان و نیوزیلند، سران دولت تا زمان استعفاء یا از دستدادن حمایت اکثریت پارلمان خدمت میکنند.
سیستمهای انتخاباتی، قانون برگزاری انتخابات هستند؛ سیستمهای مختلف انتخاباتی در سراسر جهان متفاوت است. مقایسه سیستمهای مختلف بر جنبههای مختلفی مانند حق رای یا قوانینی برای صلاحیت رایدهندگان، صلاحیت نامزدها و قوانین حاکم بر احزاب سیاسی، انتخابات برنامهریزی شده، توالی و ترکیب انتخابات یا قوانین تعیین برنده در انتخابات (قانون انتخابات یا روش رایگیری) تمرکز دارد.
سیستمهای مختلف رایگیری، ویژگیهای متنوعی دارند که شامل تناسب، ارتباط بین نامزدها، جوامع و میزان انتخاب رایدهندگان از بین نامزدهای مختلف است. با استفاده از سیستمهای انتخاباتی میتوان بر مکانیزم رایگیری داخلی تمرکز کرد و بهعنوانمثال میتوان دریافت که انتخاب رایدهندگان تا چه اندازه در نتیجه نقش خواهد داشت. این مکانیسم میتواند به نامزدها برای بهبودی شانس خود در کسب یک کرسی کمک کند.
مقایسه رایگیری نخستگزینی یا نخستنفری و رایگیری تناسبی
اگرچه سیستمهای مختلفی از جمله ترکیب سیستمها وجود دارد، اما در سیستم رایگیری دو حالت افراطی وجود دارد که تفاوت بسیاری با هم دارند. مشاهده اختلافات بین این دو میتواند به دستیابی سریع برخی از اختلافات، بین سیستمهای انتخاباتی و اینکه چرا این اختلافات پیامدهای سیاسی مهمی دارند، کمک کند. این دو سیستم به صورت ذیل تعریف شده است.
رایگیری نخستگزینی، نوعی روش رایگیری است که نامزد با کسب بیشترین آراء در یک منطقه جغرافیایی، کرسی یک منطقه را به دست میآورد و اگرچه اکثریت مطلق آراء نباشد، بازهم برنده انتخابات خواهد بود. در اینجا، «بیشترین» به معنای کسب آراء بیشتر از هر نامزد دیگری است که میتواند کمتر از ۵۰ درصد آراء (۲۰ یا ۳۰ درصد آراء) باشد که اکثریت نسبی نامیده میشود.
نزدیک به یک چهارم جهان از جمله آمریکا، بریتانیا، کانادا و هند از این شیوه استفاده میکنند. البته مهمترین ایراد این روش این است که معمولا نامزد انتخابی، فرد مورد نظر نخواهد بود و ممکن است به علت عدم انتخاب نامزدهای دیگر گزینش شده باشد. در رایگیری تناسبی، بر خلاف این نوع رایگیری، پیروزی مطلق از ویژگیهای خاص و نه عمومی نظام انتخاباتی با حوزه انتخابیه تکنماینده است.
روشهای رایگیری
نگرش نسبت به سیستمها به شدت تحتتاثیر گروههایی است که فرد از آنها حمایت میکند و یا مخالف آن هست و میتواند مقایسه عینی سیستمهای انتخاباتی را دشوار کند. برای مقایسه سیستمهای انتخاباتی معیارها را میتوان از طریق ریاضی تعریف کرد، بهگونهای که هر روش رایگیری با پیروزی و یا شکست همراه خواهد بود. بنابراین باید معیارهای ایدهآلی برای موفقیت روشهای رایدهی تعریف کرد که بررسی کند، نمونههای مختلف به روشهای بزرگ انتخاباتی نزدیک هستند و یا معیارهای نادرست را برای ارزیابی روشها ایجاد کردند.
در حالی که موفقیت یا عدم موفقیت یک معیار مشخص از نظر ریاضی قابل اثبات است، اما استفاده از آنها برای مقایسه روشهای قیاسی، هدف نیست. بهعنوانمثال، ابداع معیاری که با روش رایگیری ترجیحی فرد و با تعداد بسیار کمی از روشهای دیگر مطابقت داشته باشد، نسبتا آسان است. با انجام این کار، میتوان به جای بحث مستقیم برای روش، یک استدلال مغرضانه را برای معیار ایجاد کرد.
سیستمهای انتخاباتی و سیستمهای حزبی
سیستمهای انتخاباتی پیامدهای دیگری نیز دارند. برخی از سیستمها تشکیل احزاب سیاسی را تشویق یا حتی اجرایی میکنند و برخی فقط نامزدهای فردی را به رسمیت میشناسند. انسجام و انضباط داخلی احزاب نیز چنین است؛ برخی از سیستمها ممکن است جناحبندی را تشویق کنند، سیستم دیگر ممکن است احزاب را به صورت هماهنگ به گفتوگو و سرکوب مخالفت ترغیب کنند.
سیستمهای انتخاباتی میتوانند بر نحوه مبارزات احزاب و نحوه رفتار نخبگان سیاسی تاثیر بگذارند، بنابراین به تعیین فضای سیاسی گستردهتر کمک خواهند کرد. آنها ممکن است ایجاد اتحاد بین طرفین را تشویق و انگیزههایی را برای احزاب و گروهها فراهم کنند که دارای استقرار گسترده و تطابق خود و محدود به قومیت یا روابط خویشاوندی باشند.
موارد مختلف، اغلب نقش مهمی را که سیستمهای انتخاباتی از نظر مدیریت تعارض دارند را نشان میدهد. روشن است که سیستمهای مختلف انتخاباتی میتوانند تنش و درگیری را در یک جامعه تشدید یا تعدیل کنند. اگر یک سیستم انتخاباتی عادلانه تلقی نشود و چارچوب سیاسی به مخالفان این احساس را ندهد که بار بعد شانس پیروزی دارند، بازندگان ممکن است مجبور شوند که از طریق روشهای غیرقانونی به دنبال قدرت باشند. در جوامعی که تعداد قابل توجهی رایدهنده بیتجربه یا بیسواد وجود دارد، این موضوع اهمیت بیشتری خواهد داشت.
در کشورهای مختلف یک سیستم انتخابی خاص به یک شکل عمل نخواهد کرد. اگرچه تجارب مشترکی در مناطق مختلف جهان وجود دارد، اما تاثیرات نوع خاصی از سیستم انتخاباتی تا حد زیادی به زمینه سیاسی اجتماعی مورد استفاده بستگی دارد. بهطور گسترده، پیامدهای انتخاب سیستم انتخاباتی به عواملی از جمله چگونگی ساختار جامعه از نظر تقسیمبندیهای عقیدتی، مذهبی، قومی، نژادی، منطقهای، زبانی یا طبقاتی بستگی دارد. همچنین مهم است که طراحی و تاثیرات سیستمهای انتخاباتی به سایر ساختارهای داخل و خارج قانون اساسی به شدت وابسته باشد.
گروههای مخالف باید نمایندگان کافی برای تاثیرگذاری داشته باشند (با فرض اینکه عملکرد آنها در صندوقهای رای این امر را الزامی میکند) و در یک سیستم پارلمانی باید بتوانند برای دولت فعلی جایگزین واقعی ارائه دهند. در سیستم ریاستجمهوری، رئیسجمهور به حمایت قابل اعتماد گروه قابلتوجهی از قانونگذاران نیاز دارد. بااینحال، نقش دیگران در مخالفت و نقد طرح قانونی دولت به همان اندازه مهم است.
یک سیستم انتخاباتی ممکن است ارزان و آسان اداره شود اما ممکن است پاسخگوی نیازهای مبرم یک کشور نباشد و هنگامی که یک سیستم انتخاباتی با نیازهای یک کشور مغایرت داشته باشد، نتایج آن فاجعهبار خواهد بود. از سوی دیگر، سیستمی که در ابتدا به نظر میرسد اداره آن کمی گرانتر و درک آن پیچیدهتر است، در طولانیمدت میتواند به اطمینان از ثبات کشور و جهت مثبت تحکیم دموکراتیک کمک کند.
اصلاح سیستمهای انتخاباتی امکانپذیر است؟
ساختار انتخابات و انتخاب یک سیستم انتخابی توسط یک کشور میتواند تاثیرات عمیقی بر اثربخشی حاکمیت دموکراتیک داشته باشد. بنابراین جای تعجب نیست که اصلاحطلبان در بسیاری از کشورها بهطور مداوم در تلاش هستند تا شیوه انتخاب دولتهای خود را بهبود بخشند. اکثر کشورها بهطور منظم در مورد چگونگی عملکرد سیستمهای خود تامل میکنند و پیشرفتهای ساختاری را در نظر میگیرند و چنین تغییراتی بیشتر از آنچه بسیاری از ناظران عادی متوجه شوند، انجام میشود. در دهههای اخیر، تغییرات عمدهای در سیستمهای انتخاباتی نیوزیلند، فرانسه، ایتالیا و ژاپن اتخاذ شده است.
اگرچه شرط قانونی نیست که نوع خاصی از سیستم انتخاباتی به دیگری ارجح باشد، اما باید اهمیت موضوعاتی مانند نمایندگی عادلانه همه شهروندان، برابری زنان و مردان، حقوق اقلیتها و ملاحظات ویژه برای معلولان که تحت تاثیر سیستمهای انتخاباتی هستند و اهمیت بسیاری دارند در نظر گرفته شود.
منابع
fairvote.org
electoral-reform.org.uk
en.wikipedia.org
interactive.aljazeera.com
aceproject.org
انتهای پیام