ایشان در دیدار 22 مرداد 1393 با مسئولان وزارت خارجه، سفرا و رؤسای نمایندگیهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور هم طی بیاناتی فرمودند: «یک دیپلماسی هوشمندانه و فعال، میتواند دستاوردهای بسیار مهم سیاسی، اقتصادی، انسانی و اجتماعی به همراه بیاورد که با هیچ حرکتی از جمله جنگهای پرهزینه و پرخطر نیز حاصل نمیشود و این واقعیت نشاندهندهی وزن و جایگاه دستگاه دیپلماسی در مجموعهی مدیریت یک کشور است. قدرتهایی تلاش کردند با زور و اسلحه منافع خود را تأمین کنند که ناکام ماندند، اما کسانی با ظرافت، هوشمندی و تحرک، توانستند منافع خود را بهخوبی تأمین کنند.» ایشان «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری» و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را بعنوان عناصر دیپلماسی موفق معرفی کرده و درتشریح «هوش و مهارت دیپلماتیک» به «نرمش قهرمانانه» اشاره داشتند که «صلح امام حسن مجتبی علیهالسلام پرشکوهترین نمونهی تاریخی آن به شمار میرود.»
بر این مبنا، مذاکرات با آمریکا که از قبل در عمان آغاز شده بود، در قالب مذاکره ایران با 1+5 پیگیری شد و در سال 1394 به توافق موسوم به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) و صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت منتهی گردید. برجام و قطعنامه 2231 از همان ابتدا علاوه بر دشمنان خارجی چون تندروهای آمریکا، نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید، دشمنان داخلی نیز داشت که برای به زمین زدن آن از هیچ کوششی دریغ نکردند. همکاری نانوشته و پاس گل آنها به همدیگر، نهایتا به خروج ترامپ از این توافقنامه و نقض قطعنامه 2231 در اردیبهشت 1397 گردید. مخالفتهای ترامپ، پمپئو، بولتون، نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید، با برجام که آن را بدترین توافقنامه برای دشمنان ایران توصیف کرده و می کنند، قابل درک بود؛ ولی مخالفتهای داخلی هرگز قابل هضم نبوده و نیست. برجام در نتیجه حفظ عزت، با در نظر داشتن مصلحت و مطابق با حکمت و با توسل به نرمش قهرمانانه بدست آمده بود. این در حالی بود که بواسطه ی صدور قطعنامه های 16 گانه شورای امنیت سازمان ملل و آژانس انرژی اتمی، اعمال تحریمهای سازمان مللی، قرار گرفتن ایران ذیل فصل 7 شورای امنیت سازمان ملل و نهایتا بوجود آمدن اجماع امنیتی بین المللی علیه کشورمان در زمان دولت مورد حمایت مخالفین برجام، هر سه اصل مخدوش شده بودند.
نرمش قهرمانانه برای رهایی از چنین وضعیتی مطرح گردید و بخوبی هم جواب داد. برجام تصمیم نظام بود و بسیاری از افرادی که اکنون بواسطه ی منافع شخصی و جناحی، در کنار مخالفین دائمی برجام قرار گرفته اند، هم بر این امر تاکید داشته اند. برای نمونه لاریجانی رئیس وقت قوه قضائیه در این باره گفت: «برجام با شرایطی که پذیرفته شده، تصمیم عاقلانه نظام بود که برای انجام آن تیم مذاکره کننده و بویژه رئیس جمهور محترم تلاش زیادی کردند.» ولایتی تصریح کرد: «ما حتما باید مذاکره می کردیم. این تصمیم، تصمیم نظام بود و تصمیم فرد نبود. نظام طرفدار مذاکره بود، چه در دولت قبلی و چه در این دولت و اگر این مذاکرات انجام نمی شد، گزینه دیگر جنگ بود.» آقای قالیباف رئیس فعلی مجلس شورای اسلامی، در جریان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری 1396 گفت: «توافقنامه امروز یعنی برجام، تعهد کشور و حاکمیت است و هیچ دولتی نمیتواند به هم بزند. اگر من توفیق خدمت پیدا کنم، حتما پاسداری میکنم از این توافقنامه ای که انجام شده و این را هم مردم عزیز بدانند هر دولتی غیر از دولت فعلی هم بود، همین مسیر را طی میکرد، چرا که مجموعه ای از نظام و حاکمیت تصمیم به مذاکره داشتند.»
حجت الاسلام رفیعی اخیرا بدرستی عنوان کرد: «اگر برجام کامل اجرا می شد و ترامپ آن را پاره نمی کرد، شرایط کشور اینگونه نبود، نگاه ما به برجام باید منصفانه باشد.» البته آنچه موجب دوری از انصاف می شود، منافع جناحی و شخصی است. کاسبان تحریم هرگز نمی پذیرند که منافع آنها با عادی شدن وضعیت کشور، به خطر افتد. منافع سیاسی و مالی آنها زمانی تامین می شود که تحریم برقرار باشد و ایران در انزوای سیاسی و امنیتی قرار گیرد، در اصطلاح عامیانه «آنها لات کوچه خلوتند».
بر این اساس است که با شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری و بوجود آمدن بارقه های امیدی برای رفع تحریمها با بازگشت آمریکا به برجام، مخالفین داخلی برجام عزا گرفتند. آنها بدون توجه به اینکه ترامپ با جنگ اقتصادی و درمانی خود علیه کشورمان، بزرگترین عامل درد و رنج کنونی مردم کشورمان بوده و دستور قتل قهرمان ملی کشورمان سردار شهید سلیمانی را صادر کرده است، در عزای شکست او ناله ها سر می دهند. هنوز هم در رسانه ملی به نفع ترامپ مرثیه سرایی می شود و مشاور معجزه هزاره سوم او را نعوذ بالله در جایگاه «حر» قرار می دهد یا او را حزب خدا در مقابل حزب شیطان معرفی می کند. نمایندگان تندرو و ضد برجامی مجلس شورای اسلامی بدون توجه به مصوبه شورای عالی امنیت ملی مبنی بر رایزنی با وزارت امور خارجه «طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» را تصویب کردند. این اقدام، علی رغم نظر مخالف رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور و بنابر قول واعظی رئیس دفتر رئیس جمهوری، تنها طی «هماهنگی یواشکی» با «چند کارمند» دبیرخانه که «هیچ شأنی ندارند»، صورت گرفت. حال پشت پرده چه اتفاقی افتاده که شورای نگهبان نیز آن را فوری تایید کرد و سخنگوی قوه ی قضائیه تهدید به برخورد با مقاماتی کرد که مصوبه مجلس را اجرا نکنند، معلوم نیست.
اگر حکمت و مصلحت در نظر گرفته می شد، در زمانی که مردم ایران بخاطر حماسه ی صبر سه ساله در آستانه ی گرفتن پاداش بودند، چنین اقدامی صورت نمی گرفت. ترامپ با تمامی تلاشهای خود نتوانست برجام را بکلی تخریب و نابود کند و مشاهده کرد که بخاطر همین برجام به اغما رفته، سه بار در شورای امنیت شکست خورد و نتوانست اراده ی خود برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را به کرسی بنشاند. حالا در ایران قصد این است که کار ناتمام ترامپ را تمام کنند و مردم ایران نتوانند پاداش گرفته و نفس راحتی بکشند. با توجه موضعگیریهای مثبت بایدن و همراهانش قبل و بعد از پیروزی در انتخابات، علاوه بر ایران، امیدهایی در میان کشورهای دیگر از جمله اروپا برای رفع تحریمهای ظالمانه علیه مردم کشورمان بوجود آمده بود، بر این اساس قرار بود 24 آذر نشست "مجمع تجاری اتحادیه اروپا و ایران" بصورت مجازی با حضور سفرای کشورهای اروپایی و سخنرانی وزیر امور خارجه شروع شود. اعدام شتاب زده روح ا... زم که حتی به خود او محکومیتش اعلام نشده بود، موجب ایجاد موج گسترده ی منفی علیه کشورمان در رسانه ها و افکار عمومی سایر کشورها از جمله اروپا گشت و نشست مذکور نیز لغو گردید. از سوی دیگر اعدام شتاب زده ی زم موجب قرار گیری مجدد ایران در جایگاه متهم گردید، در حالیکه با ترور ناجوانمردانه ی دانشمند شهید دکتر فخری زاده، نوعی سمپاتی به نفع کشورمان اتفاق افتاده بود.
ظاهرا تلخکامی بعضی، از شکست در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 از بین نرفته و آنها بدون در نظر داشتن سرنوشت مردم و درد و رنجی که بخاطر تداوم تحریمهای ظالمانه، بویژه در دوره ی پاندمی کرونا متحمل می شوند، بدنبال خنثی سازی هر گونه احتمال بازگشایی ها در روزهای باقی مانده از دولت فعلی هستند.
شایسته است که بخاطر جمهوری اسلامی ایران و رهایی مردم کشورمان از درد و رنج فراوانی که مستحق آن نیستند، به سیاست اعلام رهبر معظم مبنی بر «عزبت، حکمت و مصلحت» چنگ بزنیم و بخاطر منافع مالی و سیاسی شخصی و جناحی بیش از این منافع، امنیت و یکپارچگی ایران را در معرض خطر قرار ندهیم. باید «هوش و مهارت دیپلماتیک»، «انعطاف در جای لازم»، «نفوذ ناپذیری در مواقع ضروری» و «پایبندی صادقانه و عمیق به اهداف» را بعنوان عناصر دیپلماسی موفق بکار گرفت و حافظ منافع، امنیت و یکپارچگی سرزمینی بود.
*کارشناس روابط بین الملل
310 310