به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، این موضوع باعث شده تا تغییراتی در سیاستها و رفتار برخی دیگر از طرفهای برجام از جمله کشورهای اروپایی پدید آید و نهادهای درگیر نظیر آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز مواضعی تازه اتخاذ کنند. این روزنامه در گفتوگو با حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل به بررسی این موضوعات پرداخته است. بهشتیپور معتقد است، ورود نهادهایی که باید به عنوان داور بیطرف در صحنه حضور داشته باشند به عرصه موضعگیریهای سیاسی آسیبزاست و میتواند نقض بیطرفی تلقی شود. به گفته او، در مقطع زمانی فعلی و تا وقتی دولت بایدن آغاز به کار نکرده نمیتوان روی مواضع کارگزاران دولت منتخب حسابی جدی باز و باید صبر کرد و دید در عرصه عمل آیا دولت بایدن حاضر به کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری خواهد بود یا نه. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
مدیرکل آژانس انرژی اتمی اخیرا در دو گفتوگو مواضع متفاوتی را در خصوص پرونده ایران اتخاذ کرده. ارزیابی شما از مواضع جدید آژانس چیست؟
رافائل گروسی درباره موضوع ایران گفته است که ایران به مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی پایبند بوده. به آن معنا که جمهوری اسلامی به آژانس اجازه داده به تمام فعالیتهای هستهای نظارت داشته باشد و در نتیجه در این زمینه آژانس نمیتواند ادعا کند که ایران مرتکب تخلفی شده است. این موضوع در گزارشهای مدیرکل آژانس نیز بازتاب یافته و به همین دلیل نمیتوان انتقادی به ایران در این زمینه مطرح کرد. انتقادی که در گفتوگوهای اخیر آقای گروسی، مدیرکل آژانس مطرح میشود، ادعای نقض تعهدات برجامی از سوی ایران است. اگر چه این نقض فاحش نیست و کاهش تعهدات ایران بر مبنای برجام اتفاق افتاده، اما آژانس انتقاداتی را در این زمینه به ایران دارد. پاسخ تهران نیز همواره این بوده که طرف مقابل هم به تعهدات خود عمل نکرده و اگر دیگر طرفهای برجام به تعهدات خود بازگردند، ایران بلافاصله اجرای تعهداتش را از سر خواهد گرفت. از زمانی که ایران گامهای کاهش تعهدات خود را آغاز کرد، هیچ نقض فاحشی اتفاق نیفتاده است؛ ما در برجام قرار بوده غنیسازی 3.67 درصدی داشته باشیم، اکنون سطح غنیسازی ما بین 4.5 تا 5 درصد است. اگر ما به سوی غنیسازی 20 درصدی میرفتیم آنگاه میشد ادعا کرد که نقض فاحش رخ داده. یا اینکه ما قرار بوده 300 کیلو ذخیره اورانیوم داشته باشیم و اکنون این رقم نزدیک به 2500 کیلوگرم است. ایران بهطور هوشمندانه راهی را برگزیده که هیچ کدام از قوانین بینالمللی از جمله قوانین آژانس را نقض نکند، صحبتهای رافائل گروسی هم بیانگر همین نکته است که آژانس میداند ایران قانونی را نقض نکرده اما این انتقاد را هم دارد که تهران تعهدات برجامیاش را اجرا نمیکند. مصاحبههای اخیر آقای گروسی جالب توجه است. مدیرکل آژانس در گفتوگو با شبکه CBS انتقادی صریح از رییسجمهور امریکا و خروج این کشور از توافق داشت و تاکید کرد که مشکلات کنونی ناشی از همین خروج امریکا برنامه جامع اقدام مشترک است، اما بلافاصله هم گفت که ایران هم باید فورا به تعهداتش در برجام بازگردد و دست از نقض برجام بردارد. این نوع دو پهلو حرف زدنها صحیح نیست. اصولا مدیرکل آژانس بینالمللی بر اساس ضرورتهای این منصب باید یک داور بیطرف باشد و زمانی که مدیرکل به موضعگیریهای سیاسی و غیردقیق میپردازد، این نقض بیطرفی خود آژانس تلقی میشود. آقای گروسی باید اولا کمتر مصاحبه کند و دوما وارد دعواهای سیاسی نشود؛ چراکه موضعگیری سیاسی له یا علیه یک کشور در چارچوب اختیارات و مسوولیتهای مدیرکل آژانس نیست. اشکال مصاحبههای آقای گروسی ورود به حوزه سیاسی و اظهارنظر در این حوزه است وگرنه صحبت در موارد فنی وظیفه آژانس بوده و اشکالی بر آن وارد نیست. آژانس در مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 نقش ناظر را در خصوص اجرای تعهدات ایران دارد. این نقش در همین سطح باقی خواهد ماند و تغییری نیز شامل آن نخواهد شد.
با توجه به مصوبه مجلس ،ایران تصمیم دارد که به سوی غنیسازی 20 درصدی و بعد لغو اجرای پروتکل الحاقی گام بردارد. این دو اقدام چه تاثیری در روابط آژانس و ایران خواهد داشت؟
این اقدام مشکلزاست؛ روابط ایران و آژانس را بهطور کامل تخریب نمیکند، اما مشکلات بسیار زیادی پدید میآورد. ایران در چارچوب پروتکل الحاقی با آژانس همکاری میکند و اگر قرار باشد اجرای این پروتکل لغو شود، روابط ایران و آژانس بر مبنای پادمان تنظیم خواهد شد. این موضوع باعث میشود دست آژانس برای نظارت تا حدود زیادی بسته شود و طبعا واکنشهایی را نیز در پی خواهد داشت. از طرف دیگر موضوع غنیسازی 20 درصدی، تولید فلز اورانیوم و افزایش ذخایر از طریق سانتریفیوژهای نوع جدید از نگاه من به معنی نقض آشکار برجام خواهد بود و ایران را دچار مشکلاتی خواهد کرد.
از نگاه شما این گام بلند در صنعت هستهای در مسیر رفع تحریمها موثر خواهد بود یا ممکن است روند مذاکرات احتمالی با طرفهای برجام را پیچیده کند؟
واضح اگر بخواهم سخن بگویم، این موضوع باعث خواهد شد دوستان ما نیز در کنار دشمنانمان قرار گیرند و با ایران زاویه پیدا کنند. اجرای این مصوبه موجب میشود کشورهایی نظیر روسیه و چین که اکنون به دلیل اجرای توافق هستهای با ایران همراهی میکنند و تاکنون دستکم جلوی تصویب دو قطعنامه علیه ایران را گرفتهاند، موضع خود را تغییر دهند و در کنار امریکا و اروپا خواستار اعمال محدودیت بر ایران شوند. اگر بازگردیم و به گذشته نگاه کنیم، خواهیم دید یکی از بزرگترین دستاوردهای برجام فاصله انداختن میان دشمنان ایران بود و مانع از شکلگیری اجماع جهانی شد. چنین رفتارهایی جز اینکه اولا اجماعی علیه ایران در شورای حکام آژانس شکل دهد و با کشیده شدن پرونده به شورای امنیت به صدور قطعنامه جدید یا بازگشت قطعنامههای قبلی منجر شود، هیچ فایدهای نخواهد داشت.
جک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت منتخب امریکا اعلام کرده که ایالات متحده تصمیم دارد بدون پیششرط به برجام بازگردد و به دنبال آن نیست که از تحریمهای ترامپ به عنوان ابزاری برای افزایش فشار بر ایران و امتیازگیری استفاده کند. از نگاه شما بازگشت امریکا به برجام نیازمند چه شرایط و الزاماتی است و آیا دولت بایدن با توجه به مخالفتهای گسترده در منطقه و همچنین در داخل امریکا میتواند به سادگی به اجرای برجام بازگردد؟
این سیاست خوبی است که امریکا واقعگرایانه به موضوع نگاه کند و برای بازگشت به برجام شرط و شروط نگذارد، اما در مقطع زمانی فعلی و تا وقتی دولت بایدن آغاز به کار نکرده نمیتوان به آنها به عنوان مواضعی رسمی و غیرقابل تغییر حساب کرد. آینده روابط تهران و واشنگتن تا حد زیادی به رفتارهای دولت آقای بایدن بستگی دارد. باید دید زمانی که جو بایدن کار خود را آغاز کرد آیا حاضر میشود در عمل سیاست فشار حداکثری را کنار بگذارد و واقعا به برنامه جامع اقدام مشترک بازگردد یا نه. این کلیدیترین موضوعی است که رویکرد امریکا طی 4 سال آینده در قبال موضوع ایران را تعیین میکند. اینکه مقامهای آینده چه میگویند، نمیتواند مبنای دقیقی برای تحلیل و سیاستگذاری باشد.
یکی از نگرانیهای کارشناسان در خصوص بازگشت احتمالی امریکا به برجام، موضوع زمانبندی بازگشت طرفین به تعهدات است. با توجه به گامهای پنجگانه ایران، چه میزان زمان نیاز است تا ایران به اجرای کامل تعهدات بازگردد؟
اگر فرض را بر این بگذاریم که امریکا با اتخاذ رویکردی سازنده از سیاست فشار حداکثری دست بردارد و تحریمهایی که اکنون علیه ایران اعمال میکند را لغو کند، ایران طی حداکثر یک الی دو ماه میتواند بهطور کامل به اجرای تعهداتش بازگردد. البته همه چیز مشروط بر این است که امریکا واقعا بخواهد به تعهد خود عمل کند و ایران فقط زمانی بازگشت به تعهدات را خواهد پذیرفت که طرف مقابل نیز به تعهداتش عمل کند.
در آخرین مصاحبه مدیرکل آژانس بینالمللی با رویترز، آقای گروسی گفته است که برای بازگشت ایران به تعهدات باید توافق، پروتکل یا دستورالعملی جدید تدوین شود. آیا این موضوع واقعا یک نیاز است؟
این نوع موضعگیری سیاسی به حساب میآید و شایسته نیست که از زبان مدیرکل آژانس مطرح شود. حرف آقای گروسی بیمعنی است به این دلیل که این موضوع باید میان طرفهای برجام طرح شود و ایران نیز میگوید برای بازگشت به تعهداتش به چنین چیزی نیاز ندارد. موضوع خارج از اختیارات مدیرکل آژانس است. طرف مقابل ابتدا به برجام بازگردد، تعهداتش را اجرا کند بعد درباره نحوه بازگشت به تعهدات تصمیمگیری میشود و آقای گروسی نباید از اکنون به دنبال طرح این مسائل باشد.
ایران به درستی نگران است که بازگشت امریکا به برجام تحت تاثیر اتفاقات داخلی ایالات متحده دایمی نباشد. برای مثال با تغییر دولت در سال 2024 و رفتن بایدن کسی روی کار نیاید که بار دیگر از برجام خارج شود و مشکلاتی پدید بیاورد. در این خصوص چه تدابیری میتوان اندیشید؟
اگر بخواهم رک صحبت کنم باید بگویم که هیچ تدبیری در این خصوص نمیتوان اندیشید که نسبت به کارآمدی آن اطمینان وجود داشته باشد. در ساختار سیاسی ایالات متحده رییسجمهور اختیارات بسیار گستردهای دارد و اگر یک رییسجمهور بخواهد سیاستی را تغییر دهد، نهادهایی نظیر کنگره هم نمیتوانند از اجرای خواسته او جلوگیری کنند. برای نمونه پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ شاهد بودیم که او توانست از برخی توافقها که مصوب کنگره بود، خارج شود و در این زمینه هیچ کس نتوانست جلوی او را بگیرد. ترامپ معاهده منع گسترش موشکهای میانبرد هستهای که مصوبه کنگره را داشت، کنار گذاشت و با دستور رییسجمهور اجرای آن تعلیق شد یا اینکه از نفتا خارج شد و توافقی جدید را با کانادا و مکزیک به امضا رساند. اگر ما به دنبال تضمین هستیم، هیچ تضمینی وجود ندارد. ما باید تلاش کنیم اختلافات از مسیر دیپلماسی حل شود و در این زمینه دست پیش را داشته باشیم. من واقعا جز مکانیسمی که در برجام تعبیه شده و به ایران اجازه میدهد در صورت نقض عهد طرف مقابل از اجرای تعهدات خود سر باز زند، نمیشناسم. ما در برجام نشان دادیم که خیلی زود میتوانیم توانمان را در صنعت هستهای افزایش دهیم و ظرف مدت کوتاهی گامهای بزرگی برداشتیم که از جمله آنها افزایش ذخایر و اضافه کردن سانتریفیوژهای نسل جدید بود. مهمترین کاری که باید انجام دهیم، این است که در آینده اهرم تحریم را از دست طرف مقابل خارج کنیم. این کار نیاز به پیشنیازهایی دارد که پرداختن به آن بحث را طولانی خواهد کرد. این طور نیست که اجرای تعهدات برجامی از سوی ایران، خسارتی غیرقابل جبران به توانایی هستهای ما وارد آورده باشد.
در همین خصوص یکی از گامهایی که طی کاهش تعهدات از سوی ایران برداشته شد، اعلام عدم پایبندی به محدودیتهای تحقیق و توسعه بود؛ گامی که عملا بازگشتناپذیر است. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
بله، اشتباه امریکا در خروج از برجام باعث شد ایران اعلام کند محدودیتی در تحقیق و توسعه برای خود قائل نیست. این ضربهای به طرف مقابل بود اما باید توجه داشت که در برخی موارد به سوی اجرایی کردن دستاوردهای این تحقیق و توسعه برویم، طرف مقابل تحمل نخواهد کرد. چیزی که از نگاه ما امتیاز تلقی میشود از نگاه دیگر طرفها تهدید به حساب میآید و حتی بعضی موارد برای کشورهایی نظیر روسیه و چین نیز خط قرمز به حساب میآید. برخی افراد برای مثال در مجلس معتقدند این مورد میتواند دست ما را در مذاکرات آینده پر کند و امکان مانور بیشتری به ایران بدهد، اما برخی کارشناسان نیز بر این باورند که بعضی از تحرکات در این حوزه میتواند با واکنش همزمان دوستان و دشمنان مواجه شود.
امریکا تصمیم دارد پس از بازگشت احتمالی به برجام، گفتوگو درباره مسائل غیرهستهای با ایران را کلید بزند. با توجه به موضع ایران فکر میکنید چه سناریوهایی در این خصوص محتمل باشد؟
من بعید میدانم اما اول امریکا باید به اجرای تعهدات خود بازگردد، برجام دوباره برای همه طرفها کارایی داشته باشد و بعد آنها در پی طرح مطالبات جدید در سایر موضوعات باشند. نکته حایز اهمیتی که وجود دارد، این است که طرف مقابل نمیتواند و حق ندارد انتظار داشته باشد که در موضوعات امنیتی و منطقهای ایران بپذیرد که به تنهایی محدودیتهایی بر برنامههای خود اعمال کند. اگر امریکا میخواهد درباره موشک سخن بگوید، باید ببیند آیا اسراییل نیز حاضر است محدودیتهایی را در این دو حوزه بپذیرد؟ آیا عربستان و امارات حاضرند که خریدهای تسلیحاتی خود را محدود کنند؟ اگر اسراییل و عربستان و امارات قرار بود این محدودیتها را بپذیرند، آنگاه آنها میتوانند از ایران نیز بخواهند در این باره گفتوگو کنند. نمیشود قدرت دفاعی یک کشور را محدود کنید و به دیگران تسلیحات و امکانات بدهید تا بر قدرت خود بیفزایند. چنین وضعیتی به نفع هیچکس نیست، چراکه موازنه قدرت در منطقه را بر هم میزند و باعث میشود که ثبات در منطقه پایدار نباشد.