خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: فهم اینکه در هنر چه میخواهیم بگوییم بدون شک به زبان هنر برمیگردد. زبان هنر نیز لحنی دارد که بهکارگیری آن نیز با تناسب به محتوا و موضوع و فضای حاکم بر داستان ممکن میشود. ساخت فیلمی با موضوعاتی از جنس فیلم «هلن» نیز نیازمند لحنی شاعرانه و هنری است که بتواند محملی آرام و مطمئن برای تماشاگران فیلم باشد تا آنان را با موضوعی سرد و نچسب که محتوایی بسیار فردگرایانه و غیرقابل انتقال دارد تا انتهای مقصد فیلم همراه خود کند و البته کارگردان اثر بهنظر میرسد که در این موفق بوده است وگرنه پر شدن تمام سانسهای فیلم در میان دهها فیلم دیگر در جشنواره جهانی فیلم فجر معنا نداشت.
پوستر فیلم هلن که الهام گرفته از شخصیت اصلی فیلم است
فیلم «هلن» ساخته «آنتی یوکینن» که زندگی هلن شروبک نقاش فنلاند است، خود مانند نقاشیهای نقاش فیلم سخت و خشن و کمی ضمخت است اما موسیقی، تلورانس رنگ، فضای طبیعی اطراف، این زبری را مانند دندانههای شانه روی پوست سر تا حدی قابل تحمل میکند که مخاطب عامی بتواند آن را تماشا کند. این ارتباط میان عالم نقاشیهای هلن که در لایههای زیرین هست با شکل ظاهری متحد میشود، فرم خاص خود را ایجاد میکند و فیلم تبدیل به همان هلن واقعی میشود که روزگاری زندگی کرده است و بازیگر آن نیز به عنوان پیشانی اثر جلورانش میشود. از این حیث (نقد فیلم و زیبایی شناسی) هلن فیلمی قوی است.
تصویری از شخصیت اصلی هلن شروبک؛ نگاه خاص او مخاطب را از رنجها و آشوبهای درونیاش با خبر میکند
این فرم که خصوصاً با صداگذاریهای برخورد تند قلم و کادر روی بوم رنگ برای مخاطب محسوس میشود، مناسب شخصیت ضمخت کاراکتر فیلم است که آشوبها و ناراحتیهای خود را در نقاشیهایش بروز میداده است و قرار است که بر بلندایی مانند زنی مدرن و ضدسنتی دیگران را نظاره کند. هلن زنسالارانه نیست اما مردان در دنیای آن خارج از قاباند و اساساً خانواده وجود ندارد. مرد معشوق هلن نیز وسیلهای است برای عشق داشتن و تبدیل به عشق حقیقی نمیشود، البته ماجرای فیلم هلن بر اساس واقعیت است اما فیلم نیز تبلیغی هنری و جشنواره پسند است از فمینیسم روشنفکرانه که در آن زن آزاد است. آزاد است تا راه خودش را مستقلاً برود، و حتی عشق را که مردان کج فهم روزگارش نفهمیدهاند فراموش کند و به گوشهای از آن بسنده کند. با در نظر گرفتن این مؤلفهها هلن فیلمی مدرن و تجددخواه است که میان خود و زنان تجددخواه روزگار جدید پل میزند.
نمایی از فیلم هلن؛ طلوع عشق از درون هلن در حالی که معشوق او در سایه روشن است
هلن قربانی عشق به صورت معمول و مرسوم آن میشود و چوب مردسالاری دوران خودش را میخورد که در سر سفره اول باید آنان غذا را شروع کنند و زنان در رتبه بعدی قرار دارند. زنانی مانند هلن که باید پول نقاشی را به وراث بدهند. همین میشود که هلن در مقابل این افکار پوسیده مردسالارانه میایستد اما با اطمینانی که به مردان در عشق میکند شکست عشقی وحشتناکی میخورد و تصمیم میگیرد که تا ابد ازدواج نکند و از عشق تنها نامهنگاری را به عنوان سهم اندکی برای خود حفظ کند. هلن از این نقطه به بعد میخواهد آزادی و لاقیدی را توجیه کند و خود را ذیحق معرفی کند و البته مخاطب جشنوارهای نیز آن را تحسین میکند.
پوستر دیگر فیلم هلن
جهان فیلم هلن از این حیث روشنفکری است اما با صورتی عامهپسند که بتواند پیام خود را بیان کند: عدم تعلق و دلبندی به هیچ چیز حتی عشق برای زندگی؛ پیامی که با ظاهر روشنفکریاش فریب میدهد و برای انسان معاصر که چیزی جز عشق برای زندگیاش باقی نمانده و انسانیت و معرفت را از کف داده است خطرناک است. هلن سدشکنی و جهتمند بودن را به زن یاد میدهد اما فمینیسم بودنش را شعاری نمیکند، در واقع اصلیترین مضمون فمینیسمی یعنی استقلال زن از همه چیز را در فیلم مطرح میکند.
هلن در نهایت و با تمام این اوصاف فیلمی ملّی برای فنلاند است؛ فیلمی که آن را باید مانند تابلوهای نقاشی فیلم در گنجینه ملّی فنلاند نگاه داشت چرا که هلن چه شخصیت قابل عرضهای باشد یا خیر، جزو نقاشان مطرح فنلاندی است.
و اما یک نکته؛ آیا ساختن پرترهای از زندگی نقاشان ملی و مهم تاریخ ما روزگاری در جشنوارههای خارجی نمایش داده میشود؟!
نمایی از فیلم هلن
انتهای پیام/