از مدتها قبل و فارغ از ترکیب نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، معلوم بود که برنامه «مناظره» نامزدها پربیننده و مهمترین برنامههای انتخاباتی آنها و همچنین تلویزیون است. بهعنوان مثال بینندگان مناظره ترامپ و هیلاری کلینتون در دوره قبلی ریاستجمهوری آمریکا نزدیک به 84 میلیون نفر بوده و در کشور خودمان و در سال 88، مناظره احمدینژاد و موسوی بنا به گفته مدیران صداوسیما نزدیک به 50 میلیون تماشاگر داشته است. جالب اینکه هنوز عددی رسمی از بینندگان مناظرات سال 92 و 96 منتشر نشده است اما در همان زمان صحبت غیررسمی از اعدادی بین 30 و 40 میلیون نفر بود. همچنین طبق آمار منتشرشده، در روز مناظره اول، مصرف ۳۰ میلیون دقیقه محتوای پخش زنده مناظره توسط کاربران تلوبیون ثبت شده و یک میلیون کاربر تلوبیون در روز مناظره یک پتابایت ترافیک(معادل 500هزار فیلم سینمایی با کیفیت HD) را مصرف کردهاند.
مناظرات انتخاباتی در کشور ما عمر چندان طولانیای ندارد و پیش از این به تفصیل و در قالب گفتوگو با مجریان مناظرات در شمارههای قبلی «فرهیختگان» به آن پرداختیم اما مساله اصلی در این گزارش بررسی فرم و اجرای اولین مناظره سیزدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری است که با موضوع اقتصاد برگزار شد. این برنامه با دو روز تغییر در زمان پخش و بهدلیل تقارن با مسابقات فوتبال مقدماتی جامجهانی در روز 15 خرداد و بهصورت زنده از دو شبکه تلویزیونی «یک» و «خبر» روی آنتن رفت. مناظرهای که گفته میشد اینبار قرار نیست بهصورت زنده پخش شود و همین شایعه باعث بروز شائبههایی شد و درنهایت با مخالفت تصمیمگیران و برخی نامزدها داستان پخش ضبطیاش به سرانجام نرسید. برای پخش این مناظره از ماهها قبل برنامهریزیهایی شده بود و بزرگترین استودیوی صداوسیما برای این برنامه درنظر گرفته شد و بنا به گفته مدیران سازمان، تمام برنامه مناظره از بدو ورود نامزدها تا اتمام مناظره با ۳۳ دوربین با کیفیت HD تصویربرداری شده و گفته میشود که طراحی آرایه استودیوی مناظره حاصل یک سال کار گروههای تخصصی بوده است. گفته شده که برای طرحهای دکور 6 برنامه فراخوان منتشر شده و مشخصا برای برنامه مناظره، حدود 42 طرح دریافت شده که پس از نظرات کارشناسان و ارائه به رئیس سازمان صداوسیما، یک طرح به تایید رسیده است که روز 15 خرداد دیده شد. همه این اقدامات و ماهها تلاش برای ساختن برنامه مناظره اما روز شنبه با واکنش منفی مخاطبان و اهالی رسانه مواجه شد. برنامه مناظره و دکور و اجرایش اصلا شبیه آنچه دربارهاش گفته میشد، نبود. در این مجال، بررسی میکنیم فرم و ساختار آنچه در این برنامه تولید و پخش شد.
چینش ضعیف دکور بد
یکی دو روز مانده به پخش برنامه مناظره، فیلمی از بازدید علی عسگری، مدیر سازمان صداوسیما از دکور و آمادهسازی این برنامه در اخبار منتشر شد. در بخشهایی از این فیلم جناب علی عسگری به مرتضی حیدری، مجری برنامه توصیه میکند که پشت به دوربین و روبهروی کاندیداها بنشیند تا نماینده مردم و افکار عمومی باشد. اگر این حرف را مدیرکل نفت، گاز و پتروشیمی شهری میزد، شاید ایرادی نبود اما شنیدن از دهان رئیس رسانه ملی عجیب است. شاید رئیس محترم سازمان، این برنامه را با برنامه استعدادیابی و مشخصا «عصر جدید» اشتباه گرفته است. هرچند آنجا هم مجری اصلی برنامه پشت به مردم و دوربین نیست. آقای علی عسگری! برای اینکه یک مجری یا رسانه، صدای مردمش باشد، نیازی نیست پشت به دوربین بنشیند و اولین و یکی از بزرگترین اشتباهها در این برنامه نحوه چینش مجری و نامزدهاست. مساله بعدی که ضعفش بهشدت نمایان است، دکور این برنامه است. برای هر مخاطبی پس از دیدن اولین قسمت برنامه مناظره این سوال پیش میآید که آن 41 طرح دیگر برای دکور این برنامه چه بودهاند که این طرح انتخاب شده است. این برنامه را با این دکور میتوان در کشورهای مختلف پخش کرد و مخاطب هم اصلا متوجه نشود که متعلق به کدام کشور است. کدام نماد از پرچم، هویت و یا فرهنگ ایرانی در این دکور دیده میشود؟ اگر این برنامه سالهای بعد و برای نسلهای بعدی پخش شود، به جز گویش مجری و نامزدها، بینندگان چه ویژگی دیگری از ایران و فرهنگ را تماشا میکنند؟ دکور حاوی کدام پیام ملی یا تهییج و تقویت عزت و غرور ملی بود؛ و بود و نبودش چه تاثیری در ساخت و محتوای برنامه داشت؟ احتمالا هم فاکتورهای چند صدمیلیونی برای این دکور صادر شده و معلوم نیست که در این زمان اندک، توان تغییر یا اصلاحش وجود دارد یا خیر؟
نکته بعدی شکل میز کاندیداها بود که بیشتر شبیه میز مدیران یا حتی یک میز دانشجویی بود؛ لیوان یکبار مصرف، مانیتوری که ظاهرا فقط وقت را نشان میداد، اسپری ضدعفونیکننده و بطری کوچک آبمعدنی و یک جاخودکاری. هر آنچه میتوان از بیسلیقگی حول یک میز جمع کرد، در میز نامزدهای انتخاباتی دیده میشد. اینکه با صرف هزینههای بالا، مانیتوری روی میزشان قرار بگیرد که فقط حکم ثانیهشمار دارد، درحالیکه هیچ مانیتوری برای نمایش واضح نمودارهای نامزدها وجود ندارد و مجبورند هریک، یک کاغذ در اندازههای مختلف را به سختی روبهروی دوربین بگیرند، نشان از بیبرنامگی سازمان و برنامهسازان دارد. کاش به جای خرید یا اجاره ماشینهای لوکس برای اسکورت نمایندگان، هزینه بیشتری در ساخت دکور و امکانات نمایشی نامزدها و کمک به زیباییهای بصری و شنوایی برنامه میشد. احتمالا چنین تغییرات مثبتی در بخش دوم مناظره صورت نخواهد گرفت اما کاش رئیس سازمان یا مدیران پاسخ میدادند که نزدیک به یک سال برای چه بخشهایی از برنامه مناظره برنامهریزی کردهاند؟ برنامهای که در مدت یک سال ریخته شده، نمیتواند اینهمه ضعفهای آشکار داشته باشد.
مجری داور یا گوی درآور؟
درحالیکه اکثریت میدانستند به احتمال زیاد، مرتضی حیدری مجری برنامه مناظره باشد، سازمان صداوسیما این قضیه را تا چند روز مانده به پخش برنامه رسمی نکرد و مدام از انتخاب بین مجریان مختلف میگفت. مرتضی حیدری سابقه اجرای دو دوره مناظره را داشت و محتملترین گزینه برای این برنامه بود. وی در گفتوگو با «فرهیختگان» از شباهت اجرای این برنامه با داوری یک مسابقه فوتبال گفته و اضافه کرده بود که اگر کمتر سوت بزند، بازی و داوری بهتری خواهد شد. پخش اولین قسمت از برنامه مناظره نشان داد که هر کسی بهجای حیدری میتواند آن گویها را از تنگها دربیاورد و شماره پاکتها و گویها را بخواند. شما تصور کنید نجمالدین شریعتی یا عادل فردوسیپور مجری برنامه مناظره بودند. آیا فرم این برنامه اجازه مانور به مجری را میدهد؟ آیا مجری این برنامه به گفته حیدری، داور است؟ حیدری حتی نتوانست یک نفر را داخل استودیو و جلوی دوربین مجاب کند که داخل موضوع حرف بزند و فقط بین دو نیمه مناظره و آنهم احتمالا خارج از اراده حیدری، نامزدها مجاب شدند که رعایت کنند و به سوالات جواب دهند.
سازمان به جای اینکه به محمدحسین رنجبران، آزادی عمل کامل بدهد تا آن اشتباه را مرتکب شود و بهانه دست همتی بدهد، باید به مرتضی حیدری اختیار عمل بیشتری میداد تا هم برنامه جذابتر شود و هم کاندیداها راحتتر مدیریت شوند. راستی جابهجایی تنگها جلوی صحنه چه نسبتی با زیباییشناسی تصویری دارد؟ برای انتخاب گویها در مسابقات و برنامههای دیگر تلویزیون از دستگاههای دیگری استفاده میشود که باید پرسید چرا اینجا از آنها استفاده نشد تا شغلی بهعنوان تعویضکننده تنگ هم در ساختار تلویزیون تعریف شود؟
موضوع دیگر درباره طراحی سوالات است. این سوالات توسط چه کسانی طراحی و با چه اهدافی طراحی شدهاند؟ طرح سوالات کلی، مگر نتیجهای به جز جواب کلی و سرسری در پی خواهد داشت؟ نحوه طرح و پرسیدن سوالات بخش دیگری از جذابیت برنامههای مناظرات است. مثلا در مناظرههای آمریکا یا فرانسه درباره موضوعات مهم پرسش میشود نه مصداقها. فرم تکراری، نتیجهای تکراری میدهد. تلویزیون نشان داده که علاقهای به استفاده از تجربیات گذشته ندارد و تفاوت چندانی در مناظرات امسال با دوره قبل یا هشت سال پیش دیده نمیشود. کارگردانی این برنامهها مساله مهمی است. تعدد دوربینها و کیفیت اچدی شاید بتواند به بالارفتن جذابیت بصری کمک کند اما یک برنامه موفق چیزهای دیگری هم میخواهد. میدانم کار سختی است. اما یکبار نیمساعت از این برنامه را بدون صدا ببینید تا متوجه شوید که با چه فاجعه تصویری روبهرو هستیم. نماهای ساده و قابهای بیهویت پشتسر هم که معلوم نیست قرار است چه چیزی را القا کند. در جذابترین مناظرات جهان، نامزدها برای اینکه مصمم بودن و اقتدار خود را نشان دهند، میایستند و اینجا نامزدها روی صندلیهای نرم و خنکشان لم میدهند. فقط دوره قبل، نامزدها موقع حرف زدن میایستادند که آنهم به لطف مدیران خلاق تلویزیون در این دوره حذف شد.
بچه های غریبه خیابان ایران
برنامه «خیابان ایران» چند سالی است که به مناسبتهای مختلف از شبکه یک و با اجرای مجریان مختلف پخش میشود. در روز پخش مناظره، این برنامه با اجرای اصلی مهدی آقابیکی، ابتدا، بین دو نیمه و در انتها از شبکه یک پخش شد و اصلا مشخص نبود با چه هدفی روی آنتن رفته است.
کنایههای مجریان به هم و مجال ندادن مجری قدیمی به جدید و گفتن جملات و حرفهای شعاری که حتی در اواخر دهه شصت هم زده نمیشد، قرار است چه کمکی به افزایش شور انتخاباتی بکند؟ خواندن از روی جملات امام و رهبری و تکرار و تایید آنها با عنوان تبیین، چه جذابیت رسانهای برای مخاطب ایجاد میکند؟ آنچه از پوشش و ظاهر این مجریان منتقل میشد این بود که قرار است برای گروهی خاص از جامعه که پیش از این یا شبکه «افق» میدیدند و یا شبکه «قرآن»، برنامهای روی آنتن ببرند.
اگر یک سرچ ساده توسط مجریان، مدیران یا برنامهسازان این برنامه میشد، متوجه میشدند که مناظرهها یکی از پربینندهترین برنامههای چهار ساله صداوسیماست.
آمارش در حد مسابقات مهم ورزشی و اخبار خاص تلویزیون بالاست و برای چنین برنامه پرمخاطبی، چنین مجریان و چنین پوشش و ظاهری مناسب است؟ اصلا بیایید و این دو بزرگوار و برنامهشان را از کنداکتور دیروز حذف کنید.
نهتنها اتفاق بدی نمیافتد بلکه کیفیت برنامه بالاتر هم میرود. حتی اگر به جای آن دو و حرفهای شعاری و تکراریشان، موسیقی یا آگهی هم پخش میشد، تاثیر بیشتری در افزایش مشارکت و ایجاد یک فضای داغ انتخاباتی ایجاد میشد.
رها کردن مناظره بین زمین و هوا
اگر برنامههای انتخاباتی در آمریکا یا فرانسه را دنبال کرده باشید حتما دیدهاید که بعد از مناظرات و بهسرعت، گروهی به نقد صحبتهای مطرحشده و حتی راستیآزمایی نامزدها میپردازند. در کشور ما اما این مهم به دست رانندگان تاکسی در گذشته و فضای مجازی درحالحاضر سپرده شده است. صداوسیما دقیقا جایی که باید ورود کند و نقش پررنگ خود را نشان بدهد، ترجیح میدهد مستندهای بیربط و با ربط پخش کند و اصلا مسئولیتی در این حوزه قبول نکند. هرچند روز 15 خرداد و بعد از مناظره، نامزدها به استودیوهای خود یا برنامههای اینترنتی تلوبیون رفتند و آنجا به صحبتهای خودشان ادامه دادند اما نبود یک تحلیل درست و منطقی بعد از مناظرات، بدجوری جای خالیاش توی چشم میزد. صداوسیما در دقیقهای که باید از بازیاش نتیجه بگیرد، آن را به نفع رقبای داخلی و خارجی رها میکند و اصلا انگار آمده برای نبردن و نتیجه نگرفتن. آیا فرهنگ سیاسی کشورمان هنوز به چنین بلوغی نرسیده یا محققان و تحلیلگران قوی و بیطرفی در داخل نداریم که بیایند و برای مردم شرح دهند، آنچه را در مناظره پخش شده است و آن را بررسی کنند. کاش به جای بخشنامههای غیرکاربردی به نامزدها، با آنها درباره شیوههای مناظره کار بیشتری میشد. کاش تلویزیون به جای صرف هزینههای هنگفت برای تهیه ماشینهای گرانقیمت، از تحلیلگران خبره در یک برنامه فخیم و فاخر برای بررسی مناظره استفاده میکرد. کاشهای دیگری هم وجود دارد که نمیدانیم چقدر از آنها و در چه زمانی محقق خواهند شد؟