به گزارش اقتصاد آنلاین، با این‌حال مشکل اصلی این است که بعضی از مردم می‌پندارند که همه دانشی را که باید در مورد موفقیت بیاموزند را کسب کرده‌اند، در نتیجه بعد‌ها خود را ناامید خواهند کرد.
به‌خاطر داشته باشید که موارد خطای زیادی هست ممکن است دررابطه‌با موفقیت برایتان پیش بیاید که میزان آن بیش از مواردی است که می‌تواند به شما در درک کامل مفهوم آن کمک کند و شما را برای هر نوع شرایطی، چه از لحاظ روحی چه جسمی، به آمادگی کامل برساند.
در این مقاله شما درباره برخی از سوء تفکرات رایج دررابطه‌با موفقیت، خواهید خواند و پاسخ‌هایی برای سؤالات شما در مورد اشتباهاتی که دررابطه‌با موفقیت دارید را خواهید یافت.
علاوه بر این در قسمتی از متن، به‌نوعی جنبه‌های مختلفی را که می‌تواند مانعی برای رسیدن به موفقیت باشد را بیابید. در سطر‌های پایانی متن، پرسش‌نامه‌ای وجود دارد که برخی از سؤالات یا مشکلات متداول مربوط به موفقیت را پوشش می‌دهد. از مقاله لذت ببرید.
کلمه " موفقیت " به‌عنوان " تحقق یک هدف یا غایت " تعریف شده است. بااین‌حال، آیا معنای حقیقی و کاملی برای موفقیت تعریف شده است؟
معمولاً هدف یا غایتی که بسته به آن است به خود شخص بستگی دارد. به‌عبارت‌دیگر، شاید شخصی هدف پیروزی در یک مسابقه دو سرعت را داشته باشد، یا فردی دیگر هدفش نوشتن و انتشار یک رمان باشد.
یا شاید برخی از افراد تأسیس یا هدایت شرکتی را برای خود هدف قرار دهند. اینکه آیا شما در مسابقه پیروز شدید، رمان نوشتید، یا در رأس یک شرکت قرار گرفتید، همه موفقیت‌ها به روش خاص و منحصربه‌فرد خود است.
موفقیت را می‌توان به تعداد اهدافی که برای خود تعیین کرده‌اید و به پایان رسانده‌اید، تعریف کرد. تا زمانی که هدفی برای انجام کاری داشته باشید و برای رسیدن به آن تلاش کنید، می‌توانید به موفقیت دست پیدا کنید.
همان‌طور که قبلاً هم گفته شد، موفقیت به شخص و اهداف و تجربیات هر کس بستگی دارد. در این مقاله چند نمونه از تعریف‌های مختلف افراد از موفقیت ارائه شده است.
جی برایان بنسون، نویسنده کتاب " عادات موفقیت: ایده‌های الهام گرفته شده برای کمک در اوج گرفتن "، می‌گوید، تعریف موفقیت برای او تلاش برای حرکت به سمت خواسته یا هدفی خاص است.
Vid Lamonte Buggs Junior بنیان‌گذار و مالک VBJ Enterprise معتقد است که موفقیت، به‌دست‌آوردن احساس رضایتمندی از دستیابی به اهداف یا غایات است.
رافائل ای. سالازار، مدیر عامل شرکت Rehab U Practice Solutions، عقیده دارد که اگر معنادار بودن و تحققی در اعمال خود بیابید، موفقیت کسب کرده‌اید.
همان‌طور که گفته شد، میزان موفقیت شخص می‌تواند فقط به‌صورت ذهنی ارزیابی شود. با ذکر این نکته نیز هنوز بسیاری از باور‌های اشتباه درباره موفقیت وجود دارد. این باور‌های غلط اغلب مانع از رسیدن افراد به میدان آخر که طعم شیرین موفقیت را به دست می‌آورند شود.
به همین خاطر پرده‌برداری از این باور‌های غلط برای همه ضروری است. برای تبدیل‌شدن به فردی موفق، ابتدا باید بدانید که چه چیزی را باید در مورد خود تغییر داده یا بهبود بخشید.
از رایج‌ترین مواردی که مردم در مورد موفقیت به‌اشتباه می‌افتند، این است که مجبورید به‌تنهایی به موفقیت دست پیدا کنید. حتی درصورتی‌که مشکلی در آن وجود نداشته باشد، کمک‌گرفتن از دیگران اشتباه و شرم‌آور نیست.
بسیاری از افراد موفق به تنهای به موفقیت دست نیافتند، به‌عنوان‌مثال مارک زاکربرگ، با دوستان خود فیسبوک را تأسیس کرد و در مدت‌زمان مشخصی شرکت را با کمک آنها اداره کرد. همة آنها در کنار هم در یک اتاق خوابگاه شروع به کار کردند و ایده‌ای را خلق کردند که امروزه همة ما آن را به نام فیسبوک می‌شناسیم.
نکته اصلی این است که، باید توسط افرادی احاطه شوید که مانند شما فکر می‌کنند، مانند شما متمرکز هستند. آماده کار و کسب در هر زمینه‌ای هستند و خود را در آن متمرکز می‌کنند.
یکی دیگر از جنبه‌های مهم کار تیمی این است که می‌توانید از همکاران خود چیز‌های جدیدی بیاموزید، دانش آنها می‌تواند نواقص شما را پوشش دهد، در مقابل دانش شما نیز نواقص آنها را پوشش خواهد داد.
اگر اعتقاد دارید که می‌توانید به‌تنهایی به موفقیت برسید، حتماً از آن پیروی کنید. فقط به‌خاطر داشته باشید که در خواست کمک یا پشتیبانی نیز می‌تواند برای شما سودمند باشد.
علاوه بر این تعداد زیادی از افراد موفق تحت تعلیم شخصی بوده‌اند، آنها در دوره‌های ابتدایی کار خود دارای مربی بودند.
شما نیز برای تسریع روند موفقیت در جنبه‌های خاصی از زندگی، به شخصی نیاز دارید که مسیر را به شما نشان دهد. در مقابل، اگر کمک کسی را نپذیرید، امکان دارد که موفق شوید اما حلزون وارونه و به‌کندی روند کار پیش خواهد رفت و خیلی دیر‌تر به آن موفقیت بزرگ دست خواهید یافت.
در کل، دستیابی به موفقیت به‌تنهایی کاری قابل انجام است، اما چیزی نیست که همه به دنبال آن باشند. برای موقعیتی تلاش کنید که افراد همفکر خود را در اطراف خود جمع کرده و برای رسیدن به موفقیت در کنار هم متحد شده‌اید. یا حداقل شخصی را پیدا کنید که بتواند هر آن چه برای موفقیت لازم است را به شما بیاموزد.
یکی از زیان‌بارترین تصورات غلط دررابطه‌با موفقیت است که به طور ویژه خطرناک است، زیرا این حالت ذهنی سبب می‌شود حتی پیش از شروع امتحان تسلیم آن شوید.
بیشتر افراد موفق در این شرایط سفر به سمت موفقیت بوده‌اند که به خود شک کرده یا به این فکر بیفتند که در این عمل مقید نیستند. اما آنها دست از تلاش برنداشتند، موانع خودباوری را پشت سر گذاشته از مانع عظیم آن عبور کردند. وقتی از زاویه دید دیگری بنگریم، قابل‌درک است که چرا مردم به این فکر می‌افتند. وقتی به فردی موفق دقت می‌کنید، هدف نهایی و خاص آن فرد را می‌بینید. علاوه بر این، متوجه خواهید شد که در سنین کمتر جوانی آن شخص در چه زمینه‌ای علاقه‌مند بوده و در آن موفق شناخته خواهد شد.
سپس شروع به مقایسه خواهید کرد، به این صورت که خود را بیش از حد پیر برای انجام هر کاری فرض کرده، و به همین سادگی شانس خلق فردی موفق در مسیر رسیدن به موفقیت را از خود دریغ می‌کنید.
به همین دلیل است که برخی از افراد معتقدند که اشخاص خاصی فقط به موفقیت دست می‌یابند که کاملاً غلط است. از نظر سن، محدودیت سنی مشخصی برای زمان دستیابی به موفقیت وجود ندارد. در طول تاریخ جهان، موارد زیادی وجود داشته است که در سال‌های پایانی زندگی خود به دستاورد‌های بسیاری رسیده‌اند.
این افراد به‌اصطلاح " شکوفه‌های اواخری " فکر نمی‌کردند که برخلاف آنها، برخی از هم سن و سالانشان سرنوشت خود را برای دستیابی به موفقیت تمام شده بدانند، اما به تلاش خود ادامه دادند و اثری از خود در تاریخ بشر باقی گذاشتند.
ری کروک و سوئیچیرو هوندا، در میان بسیاری از هم‌سن‌وسالانشان، به شدت و از صمیم قلب در مورد محدودیت سنی و ستاره و بخت و اقبال از پیش تعیین شده و سرنوشت اختلاف‌نظر دارند.
آن چه را که در این متن ذکر شده است را به‌خاطر بسپارید: موفقیت سطح‌های گوناگونی دارد. مهم نیست که این سطوح می‌تواند موقعیتی ارزشمند در یک شرکت خاص یا تشکیل خانواده باشد. موفقیت موارد بسیاری را می‌تواند در برگیرد.
با بیان این موارد، هر یک از ما در واقع سرنوشت منحصر به خود را برای دستیابی به درجات مختلف موفقیت که ممکن است برای برخی هرچند کوچک به نظر برسد را داریم.
در مجموع چیزی با عنوان " سرنوشت موفقیت‌آمیز " برای کسی وجود ندارد، بنابراین همه ما به‌نوعی به چیزی دست خواهیم یافت که در آن به خود افتخار می‌کنیم.
اکثر مردم بر این باورند که افراد موفق در مقابل اشتباهات مقاومت می‌کنند که دلیل اصلی موفقیت آنها در وهله اول است. خطا کردن را نباید پایان جهان دانست، برعکس باید از آنها استقبال کرد، زیرا تجربه یادگیری ارزشمندی را به دنبال دارد.
در واقع هیچ شخصی وجود ندارد که در زندگی خود تصمیم غلط و اشتباهی نگرفته باشد، در واقع اشتباهات می‌توانند بسیار سودمند باشند. مانند اکثر افراد موفق در تجارت، باید از اشتباهات و شکست‌ها استقبال کنید. دلیل این واقعیت ساده است، زیرا یادگیری و درس گرفتن از یک اشتباه کارآمد‌تر است و هرگز آن را تکرار نخواهید کرد.
اگر در طول پشت سر گذاشتن زندگی هرگز اشتباه نکنید، هرگز آگاه نخواهید شد که در چنین شرایطی چه باید کرد و چگونه باید عمل کرد، به‌عبارتی‌دیگر، از تجربه‌ای ارزشمند محروم خواهید شد.
در حال حاضر، این بدین معنا نیست که باید عمدتاً برای اشتباهات و خطا‌ها تلاش کنید، اما نهایت تلاش خود را به کار گیرید و اجازه ندهید مانعی به وجود آید که باعث خروج کامل شما از مسیر شود و شما را وادار به تسلیم کند.
در مجموع موفقیت مسیری نیست که فقط تا رسیدن به هدف خود باید طی کنید، جاده‌ای است که بریدگی‌هایی در هر قسمت از جاده دارد. قطعاً در این مسیر اشتباهاتی را موجب خواهید شد اما به‌زودی به مسیر درست باز خواهید گشت. فقط به‌خاطر داشته باشید که بعد از مرتکب شدن به یک، پنج، ده چرخش اشتباه منصرف نشوید و به سمت هدف نهایی خود حرکت کنید.
اگر خواهان این هستید که بیاموزید، چگونه می‌توان از اشتباهات و موانعی که با آن روبه‌رو هستید بهترین استفاده را کرد، این مقاله می‌تواند کمک ارزشمندی در مسیر یادگیری از آنها به نفع شما بکند. همچنین اگر گمان می‌کنید که افراد مشهور و موفق دیگری مانند اپرا وینفری و مارک کوبان مرتکب اشتباهاتی شده‌اند و از زندگی و حرفه خود دانش آموختند، این سایت را بررسی کنید.
اغلب اوقات هنگامی‌که مردم درباره افراد موفق صحبت می‌کنند، اصطلاح " قرارگرفتن در مکان و زمان مناسب " به میان می‌آید. ممکن است در برخی شرایط درست به نظر بیاید، اما متأسفانه برای اصطلاح بزرگی مانند موفقیت، بسیار تصادفی است.
قطعاً نباید خیلی متکی به این موضوع باشید، در عوض باید تلاش بر این داشته باشید که فرد مقبولی باشید. زیرا فرد مقبول و مناسب حتی در شرایط و مکان نامناسب نیز، قادر است همه تفاوت‌ها را در جهان ایجاد کند.
آمادگی داشته باشید، چیز‌های جدیدی بیاموزید، به فرد مطلوبی تبدیل شوید که موفقیت به دنبال او خواهد بود. ممکن است سؤال به وجود آید که چگونه می‌توان به یک فرد مناسب تبدیل شد، چه مواردی را باید در خود تقویت کرد؟
یکی از مهم‌ترین موارد، عزم و اراده است. این دو مورد معمولاً دست‌به‌دست هم می‌دهند، زیرا داشتن عزمی راسخ به قدرت اراده شما دامن می‌زند. در مواردی دیگر، فردی با اراده باورنکردنی شما را در رسیدن به هر آن چه نیاز دارید یاری می‌رساند.
در این مقاله روش‌های گوناگونی برای خلق یک عزم راسخ وجود دارد. بیشتر راه‌ها با تنظیم افکار و پاک‌سازی ذهنی شما مرتبط است. علاوه بر این، باید خود را فردی ببینید که توانایی رهبر بودن را دارد، بنابراین بر روی مهارت‌ها و ویژگی‌هایی حس رهبری و مدیریت خودکار کنید.
قابل‌اطمینان و کاریزماتیک باشید، زیرا شما به همکاران و اطرافیان خود که چشم‌اندازها خود را باور داشته و به شما کمک می‌کنند تا با هم به موفقیت دست پیدا کنید، نیاز دارید. در کل قرارگرفتن در مکان و زمان مناسب یک جمله کاملاً کلی و در یک بازه زمانی کاملاً گسترده برای بررسی و تلاشی برای درک یا تحلیل است.
نباید فقط صبر داشته باشید و امیدوار باشید که موفقیت خود به سراغ شما خواهد آمد. گزاره‌های این بحث بسیار کم و غریب است. تنها راهی که می‌توانید موفق شوید این است که تبدیل به فرد مناسبی بشوید که دستاوردی تخصصی خواهد بود در هر زمینه‌ای که خودتان خواهان موفقیت در آن هستید.
این گفته در کل اشتباه نیست، اما بااین‌وجود برداشتی را ارائه می‌دهد که می‌تواند برای هر شخصی که می‌خواهد موفق باشد زیان‌آور باشد. بخشی از آن به شانس به شرایط بستگی دارد. اگر دررابطه‌با مصاحبه شغلی صحبت می‌کنید، می‌توانید صداقت داشته باشید: در بازه ده‌دقیقه‌ای فرصت دارید تا کارفرمای خود را تحت تأثیر قرار دهید، از آن به‌خوبی استفاده کنید. بااین‌حال، اصطلاح " همه چیز در جای خود قرار می‌گیرد " خلاف واقع است. موفقیت در واقع روندی است که باید حفظ شود.
داشتن انتظار از اینکه همه چیز باید در جای خود قرار گیرد، مانند روند قبلی، " قرارگرفتن در زمان و مکان مناسب است " تا همه چیز به‌تنهایی در جای خود قرار گیرد. تنبلی صفتی نیست که ازهرجهت قابل‌تصور باشد که برای شما سودمند باشد، همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، باید به سمت هدف و موفقیت خود گام بردارید، امری که نیاز به توجه و تلاش ۲۴ ساعته دارد.
در مجموع هنگامی‌که به مرحله خاصی می‌رسیدید که فکر می‌کردید دشوار است، کار شما متوقف نمی‌شود، باید از این لحظات استفاده کنید، از استراحت خودداری کنید و به کار خود تا رسیدن به اهداف ادامه دهید.
مارک کوبان که پیش‌تر در این متن ذکر شده بود، فکر می‌کنید پس از تأسیس اولین شرکت خود اجازه داد که همه چیز در جای خود قرار گیرد؟ خواسته‌ها و اهداف او بزرگ‌تر و تکامل‌یافته‌تر شد، بنابراین او شرکت را فروخت و سرمایه خود را در شرکت‌های نوپا سرمایه‌گذاری کرد و به‌عنوان یکی از تاجران معروف و موفق در ایالات متحده شناخته شد.
این چیزی است که اکثر مردم در آن به‌اشتباه می‌افتند. اکثر مردم رؤیای ثروتمند شدن و موفقیت را در سر می‌پرورانند، سپس استراحتی شایسته و بودن در آرامش را پیشه خود قرار می‌دهند. نکته اصلی این است که نباید به استراحت بپردازید و به آن چه که به دست آوردید قناعت کنید، شما باید به خود بیاموزید که همیشه در تلاش برای عملی باشید که توانایی بهترین بودن را دارد.
یکی از بهترین نمونه‌های افراد موفقی که به آن چه در ابتدا به دست آورد اکتفا نکرد، الون ماسک است. او شرکت‌هایی مانند Zip۲ و Pay Pal را ابداع کرد. بعد‌ها آنها را برای سرمایه‌گذاری به شرکت‌هایی فروخت که به او کمک می‌کنند بزرگ‌ترین آرزوی خود را تعقیب کند: اعزام انسان به فضا و استعمار سایر سیارات. الون ماسک پس از تأسیس Zip۲ و Pay Pal استراحت برنگزید، او به دنبال‌کردن اهداف و آرزو‌های بزرگ و بزرگ‌تری ادامه داد تا اینکه به رضایت از موقعیت خود رسید.
در مجموع، موفقیت مسیری نیست که با گلبرگ‌های گل سرخ گل‌باران شده باشد، تمام آن درخشان و نورانی باشد. باید برای رسیدن به آن بسیار تلاش کنید، با انگیزه بیشتر قدم‌هایتان را برای ادامه مسیر دستیابی‌تان بردارید.
البته که شما نیز احتیاج به استراحت دارید، از نظر جسمی و روحی جایز نیست که بی‌وقفه کار کنید، اما توجه داشته باشید که هرگز خود را به دوره‌های استراحت عادت ندهید. باید همیشه برای خود و آرزو‌ها و اهدافتان یک‌مرتبه تلاش کنید تا به آنها دست یابید. مهم نیست که در ابتدا برای شما یا اطرافیانتان کوچک یا بزرگ به نظر آید، بااین‌وجود هدف، هدف است.
پول جنبه بسیار مهمی را در زندگی روزمره دارد، بااین‌حال معیار دقیقی برای موفقیت نیست. البته بیشتر تجار جدی در کارشان بسیار ثروتمند هستند، اما به‌راستی رقمی که شما را موفق می‌کند چقدر است؟ چنین عددی وجود ندارد. در حال حاضر، ثروتمندترین تاجر در جهان، جف بزوس، بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت آمازون وارز است.
مایکل دوبین، بنیان‌گذار کلوب Dollar Shave، در این لیست نیست و شرکت وی موفق ارزیابی می‌شود. حتی مثال‌های بیشتر می‌توانند صاحبان مشاغل کوچکی باشند که موفق هستند. نانوایی آنلاینی که متخصص در محصولات مختلفی که به حداقل موارد موردنیاز است، تقریباً به‌اندازه هر فرد از لیست بالا درآمد ندارند اما موفق به نظر می‌رسند. مثال خوب دیگر Leftys Left Hand Stores است، فروشگاهی که محصولات در نظر گرفته شده برای فقط افراد چپ‌دست به فروش می‌رساند.
مسئله این است که این فروشگاه‌ها بسیار عالی شروع به کار کردند. آنها به‌اندازه کافی درآمد کسب می‌کنند، مردم نیز خدمات آنها را می‌پسندند. این باعث سرپایی آن‌هاست. این فروشگاه‌ها این امکان را دارند که خدمات خود را به سایر ایالت‌ها یا کشور‌ها گسترش دهند، پیشنهادات متنوعی ارائه دهند و درآمد بیشتری کسب کنند. اما هم‌اکنون نیز آنها به‌عنوان مشاغل موفقی شناخته می‌شوند و فقط از این مرحله می‌توانند صعود کنند.
درهرحال، پول نمی‌تواند معیار سنجش موفقیت باشد. سرمایه خالص جف بزوس در زمان نوشتن این مقاله حدود ۱۲۰ میلیارد دلار برآورد شده و شرکت آمازون وی جزو موفق‌ترین‌ها اعلام شد. همین‌طور سرمایه خالص مایکل دوبین، در زمان نوشتن این مقاله حدود ۲۰۰ میلیون دلار است و کلوپ جدید و ابتکاری Dollar Shave Club او نیز جزو موفق‌ترین‌هاست.
متوسط حقوق سالانه صاحبان مشاغل موفق در حدود ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال و دارای موفقیت است. هرچقدر هم که درآمد کسب کنید، موفقیت خود موفقیت است. احتمالاً گمان می‌کنید که همه این مطالب آموزنده، برای کسب موفقیت کافی است که آنها را در لیستی چک کنید.
بااین‌حال بیشتر این مسیر‌ها را همه تاجران مشهور و ثروتمند داشته‌اند، اما در برخی دوره‌های زندگی خود همه آنها باید از یک مربع شروع به کار می‌کردند، یک مربع. نباید اجازه بدهید که برخی از این مسیر‌ها باعث ناامیدی شما شوند. موفقیت امری ذهنی است، مهم این است که هدفی داشته باشید و تمام تلاش خود را برای دستیابی به آن به کار گیرید.
موارد زیادی وجود دارد که می‌تواند مانعی برای شما باشد و شما را از رسیدن به آرزو‌هایتان بازدارد. خوشبختانه اکثر این موارد ماهیت روان‌شناختی دارند. ماهیت روان‌شناختی مناسب است، زیرا با کوشش فراوان می‌توانید مغز خود را بازیابی کنید و کاملاً متفاوت و برعکس به فکرکردن بپردازید، این جریان فرصت خوبی برای شما برای موفقیت است.
اولین مانع تنبلی است. رایج‌ترین دلیل برای عدم موفقیت اکثریت مردم می‌باشد. برای موفقیت باید سخت‌کار و تلاش کرد. به‌خصوص اگر می‌خواهید یک کسب‌وکار آنلاین یا استارتاپ فنی راه‌اندازی کنید. تنبلی مانع از تلاش و کوشش در کار سخت می‌شود؛ بنابراین ضروری است که به‌تدریج کار کنید و ادامه دهید تا جایی که از عادت کاری خود رضایت داشته باشید و آن را بیشتر توسعه دهید.
مورد دوم اعتمادبه‌نفس زیاد یا فقدان آن است. اعتمادبه‌نفس امری مهم است زیرا اگر از ابتدا به خود اطمینان نداشته باشید، مطمئناً راه را برای شکست خود آماده کرده‌اید. اعتمادبه‌نفس به‌راحتی و از طریق انواع مختلف تمرینات، قابل کسب است.
سومین مانعی که باید به‌راحتی از آن عبور کنید، گیرافتادن در دام راحت‌طلبی است. افراد بسیاری در دام راحت‌طلبی می‌افتند و از ترک و عبور آن هراس دارند. از نظر عامیانه راحت‌طلبی شرایطی است که از نظر ذهنی یا جسمی در آن احساس راحتی و رفاه می‌کنید. افتادن در دام راحت‌طلبی بسیار مشکل‌ساز است، زیرا عمداً خود را در محیطی که تسلط کامل به آن دارید نگه می‌دارید.
باید ایجاد و خلق تنوع را فراموش نکنید و موارد جدید‌تر را امتحان کنید. در غیر این صورت هرگز قادر به ترک آشیانه و تقویت دانش و کسب انواع جدید نخواهید بود. همان‌طور که همیشه گفته می‌شود، موفقیت خارج از محدوده راحتی و آسایش شما نخواهد بود.
آیا تلاش برای دستیابی به موفقیت به‌تنهایی مزیتی دارد؟
هیچ مزیتی ندارد، داشتن تیمی از افراد که در این راه همراه و کمک باشند، برای شما آسان‌تر و راحت‌تر خواهد بود. بااین‌حال نمونه‌های انگشت شماری وجود دارد که نشان دهد افراد موفق همه چیز را به‌تنهایی شروع کرده و موفق شده‌اند، اما پیروی کورکورانه از آنها قاعده‌ای ندارد.
چرا همیشه مرتکب اشتباهاتی می‌شوم که نمی‌توانم صعود خود را به موفقیت برسانم و سختی می‌بینم؟
لازم است از یک نقطه شروع کنی. مارک کوبان کار خود را به‌عنوان یک متصدی بار آغاز کرد و سپس به‌عنوان یک فروشنده مشغول شد که پس از یک سال اخراج شد. مارک زاکربرگ، پروژه پلتفرم شبکه‌های اجتماعی خود را در اتاق خوابگاهی در کالج با دوستانش آغاز کرد.
همة آنها شروع متواضعانه‌ای داشتند، اما از توانایی‌ها و استعداد‌های خود آگاهی داشتند و تلاش به حل همه مشکلات می‌کردند که سرانجام به موفقیت دست یافتند.
در پایان، همه ما خواهان موفق شدن هستیم. اگر ذهن خود را در این زمینه متمرکز کنیم می‌توانیم به‌راحتی به موفقیت دست پیدا کنیم همة این مسیر‌ها مواردی است که تصویر اشتباهی از موفقیت را برای شما نمایان خواهند کرد.
مسئله مهم‌تر این است که بدانید که چه کاری می‌خواهید انجام دهید و از طریق کمک‌گرفتن به خود کمک کنید تا به آن هدف دست یابید: بهبود، یادگیری، گوش‌دادن، سازگاری.
به‌خاطر داشته باشید که موفقیت امری ذهنی است و برای موفقیت لازم نیست که آمازون جدیدی خلق کنید. تمرین کنید که مانند اجرای یک ماراتن عمل کنید، از کوچک شروع کنید و به‌تدریج به هدف خود دست پیدا کنید تا به موفقیت برسید.
این همان مسئله‌ای است که همه را درباره موفقیت به‌اشتباه می‌اندازد. امید است که این مقاله کمک کند به همه تا گامی شجاعانه برداشته و در هر زمینه از زندگی که خواستارند به موفقیت برسند.
