این در حالیست که نگاهی به آمارها و اطلاعات نشان می دهد که زنان جامعه ما در کنار فقر اقتصادی(به سبب عدم استقلال مالی)، فقر سیاسی(به علت میزان پایین فعالیت در احزاب و گروه های مختلف)، فقر حرکتی و فقر اجتماعی را نیز تجربه می کنند.
با این وضعیت، اگر قدمی در همدان بزنیم، می بینیم که به راستی شهر برای حضور مردان و پسرانی جوان آماده سازی شده است که در پارک مردم به راحتی بتوانند پینگ پنگ و والیبال بازی کنند، در شب ها بتوانند در تاریکی خیابان ها و کوچه ها به راحتی گذر کنند، در پیاده راه بوعلی و اکباتان قدم بزنند و خرید کنند و در ساعاتی که سرکار هستند، جنب و جوش شهر آرام گیرد.
با این وضعیت شاهدیم که به راستی نیازسنجی ها و توجه به خواسته های گروه های جنسی مورد ارزیابی های اجتماعی و فرهنگی قرار نمی گیرد این در حالیست که باید در عرصه عمومی شهر به خواسته ها و نیازهای تمامی افراد آن هم در تمامی حوزه های شهری شامل کالبدی، فضایی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی توجه کرد.
اگرچه در این بین، روشی به روز به نام ارزیابی تأثیرات جنسیتی باید مورد استفاده قرار گرفته و با آن بتوان شهرها را برای حضور زنان و مردان آماده ساخت اما گویی هنوز در خوان اول یعنی ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی(اتاف) پروژه ها مانده ایم.
پروژه های شهری در حال اجرا شدن و پیش روی و طرح ریزی هستند در حالیکه نه تنها خبری از بررسی اثرات این پروژه بر گروه های جنسی نیست بلکه شاهدیم که با وجود اینکه زنان به عنوان نیمی از جمعیت می توانند نقشی سازنده و تأثیرگذار در روند پیشرفت، تکامل و توسعه جامعه داشته باشند، همواره در طی قرون متمادی با وجود فعالیت در عرصه های مختلف، مورد کم توجهی قرار گرفته اند؛ چه در درون چارچوب خانواده به لحاظ حقوقی، اقتصادی و چه در سطح جامعه، نسبت به آنها عموماً بی توجهی صورت گرفته است.
از طرفی، شهر و بنا بستری مناسب برای تجسم بخشی از باورهای انسانی و توجه به تکثرگرایی و اجتناب از تبعیض های اجتماعی، جنسیتی، سنی، نژادی و ... است. برنامه ریزی و طراحی شهری در صورت توجه به نیازها و تفاوت در نیازها، موقعیت ها و اهداف فردی و از طرفی، توجه به موانع محدودکننده آنها، می تواند به همه شهروندان در تمامی گروه های سنی و جنسی و حتی با توجه به مشاغل مختلف، توجهی برابر را معطوف دارد.
از سوی دیگر، رویکرد جنسیتی در طراحی شهری می تواند به نوعی عدالت شهری را آماده سازد. موضوعی که این روزها در شهر همدان کمتر شاهد رویکردهای آن هستیم و شاهدیم که پیاده راه بوعلی و اکباتان همدان اگرچه با صرف زمان و هزینه ها و اعتبارات بسیاری پیش رفته اند اما به سبب نداشتن طرح های پیوستی، طرح های اتاف و مواردی از این دست برای افراد توانیاب نامناسب و از سویی، زمینه در آنها برای ارتقای سرمایه اجتماعی، نشاط اجتماعی و البته سرزندگی شهری آنطور که بایسته و شایسته است، محقق نشده است.
رویکردهای روانشناسانه به ویژه روانشناسی محیطی در این فضاها مورد توجه نبوده و همین امر، در پارک های همدان و وضعیت روشنایی آنها، مبلمان های شهری و مواردی از این دست نیز به وفور دیده می شود.
پارک بانوان نیز که در شهر همدان تنها یک مورد آن ایجاد شده است، همچنان بدون داشتن طرح ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی و تأثیرات جنسیتی این طرح ادامه حیات می دهد، آن هم حیاتی که تنها نام پارک بانوان را به دوش کشیده و به قولی یدک می کشد و نتوانسته ایم از این ظرفیت برای زنان مناطق مختلف همدان استفاده کنیم و یا قدمی در مسیر ارتقای سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و ... در بین زنان و دختران، افزایش سطح تحرک جسمی آنها یا اشتغالزایی بانوان سرپرست خانوار و مواردی از این دست فراهم سازیم بدین سان به راستی باید گفت جای خالی پارک های بانوان استاندارد در استان همدان به عینه قابل مشاهده و بی توجهی به طرح های ارزیابی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی پروژه های شهری زخمی بر بدنه استان است که موجب می شود که با وجود صرف زمان و هزینه ها برای پیشروی پروژه ها، نتوانیم دستاورد مناسبی از آنها مشاهده کنیم و گاه، این پروژه ها نه تنها مورد استقبال عموم قرار نمی گیرند بلکه نارضایتی های عمومی را نیز به همراه دارند.
یادداشت از: شکیبا کولیوند، پژوهشگر اجتماعی
انتهای پیام