یکی از آزاردهندهترین بیماریهای سطح چشم، احساس وجود جسم خارجی و سوزش و خارش کلافهکننده ناشی از آن است. شاید ندانید، ولی خشکی چشم از شایعترین بیماریهای چشمی است که در موارد خفیف، معادل اختلالات اضطرابی و در موارد شدید شبیه به درد قفسه سینه (آنژین صدری) بر کیفیت زندگی تأثیرگذار است.
البته هنوز تعریف و معیارهای تشخیصی مورد تایید و یکسانی در دنیا در ارتباط با خشکی چشم وجود ندارد و نمیتوان بهدرستی در مورد شیوع این اختلال اظهارنظر کرد، اما بررسیها نشان داده برخی عوامل در بروز و تشدید این عارضه تأثیرگذارند. ازجمله مشخصشده زنان در سنین یائسگی بیشتر به خشکی چشم مبتلا میشوند. درباره این موضوع با دکتر حسین آقایی، فوق تخصص قرنیه و بیماریهای سطحی چشم و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفتگو کردهایم.
برای عارضه خشکی چشم شیوعی بین ۵تا۵۰درصد قائل هستند. سن، جنسمونث، نژادآسیایی، بیماریهایبافتهمبند، سندرم شوگرن و اختلال عملکرد غدد میبومین لبه پلکها از فاکتورهای خطر غیرقابل اصلاح در ایجاد خشکی چشم هستند. ازجمله فاکتورهای خطر قابل اصلاح در ایجاد خشکی چشم میتوان به کمبود اندروژن، استفاده از رایانه، استفاده از لنز تماسی چشمی، هورمونتراپی جایگزینی در هنگام یائسگی، استفاده از برخی داروها نظیر آنتیهیستامینها، ضدافسردگیها، ضداضطرابها و عوامل محیطی مثل آلودگی هوا و رطوبت پایین اشاره کرد.
دیابت، بیماریهای تیروئید، التهابهای آلرژیک ملتحمه و استفاده از داروهای ضدفشارخون از عوامل مؤثر احتمالی در ایجاد خشکی چشم هستند. در مورد عواملی مثل یائسگی، مصرف سیگار و الکل، تزریق بوتاکس و بارداری بهقوت موارد بالا نمیتوان بهعنوان عامل خطر اشاره کرد. هرچند در این موارد هم دلایل زیستی برای ایجاد خشکی چشم وجود دارد.
بهصورت کلی خشکی چشم با افزایش سن در خانمها، بهویژه بعد از ۴۰ سالگی بیشتر دیده میشود. در ارتباط بین هورمونهای مختلف و ایجاد خشکی چشم میتوان به تأثیر اندروژنها یا همان هورمونهای جنسی مردانه، استروژن و پروژسترون یا همان هورمونهای جنسی زنانه، گلوکو کورتیکوئیدها، انسولین و فاکتور رشد شبهانسولینی و هورمونهای تیروئیدی اشاره کرد. مکانیسم اثر اختلالات هورمونی در ایجاد خشکی چشم ناشی از اثرات این هورمونها بر اجزای مختلف سطح چشم شامل غدداشکی، غدد میبومین لبه پلک که مسؤول تولید و ترشح چربی بر سطح چشم است، ملتحمه و ... است.
کمبود اندروژنها میتواند باعث بروز خشکی چشم با تأثیر بر غدد اشکی و کاهش ترشح اشک و غدد میبومین و کاهش ترشح چربی اشک شود. ازجمله موارد کاهش اندروژنها میتوان به یائسگی، افزایش سن و استفاده از عوامل ضداندروژنی و بیماریهای خودایمنی مثل آرتریتروماتوئید و سندرم شوگرن اشاره کرد.
پس اینکه کاهش هورمونهای جنسی در دوران یائسگی به کاهش ترشحات غدد اشکی منجر میشود به اثبات رسیده است؟
در ارتباط با نقش هورمونهای جنسی زنانه و تأثیر کمبود آنها بر سطح چشم مطالعات نتایج یکسانی نداشته و نیاز به انجام تحقیقات بیشتر است. مطالعات زیادی نشان داده استروژن و پروژسترون اثر منفی بر سطح چشم دارند و درمان جایگزینی هورمونهای جنسی در یائسگی بهعنوان فاکتور خطر در ایجاد خشکی چشم در نظر گرفتهشده است. درواقع نقش این هورمونها در ایجاد یا تشدید خشکی چشم مورد سؤال است و به مطالعات بیشتری نیاز دارد.
خیر، خشکی چشم در همه خانمها اتفاق نمیافتد و به فاکتورهای دیگری مثل محیط و نژاد و سایر موارد نیز بستگی دارد.
از شکایات بیماران خشکی چشم میتوان به سوزش، درد، احساس جسم خارجی، خارش، تاری دید موقت، احساس وجود شنریزه و سنگینی پلکها و حتی در مراحلی اشکریزش اشاره کرد. در صورت وجود این علائم بهتر است فرد به چشمپزشک مراجعه و وجود خشکی چشم و شدت آن با انجام تستهای موجود بررسی و تعیین شود.
خشکی چشم را میتوان با درمانهای مناسب کنترل و کیفیت زندگی را بهبود بخشید. شاید نتوان از بروز خشکی چشم در زنان پیشگیری کرد، ولی میتوان آن را کنترل و از تبدیل موارد خفیف تا متوسط به موارد شدید جلوگیری کرد. همانطور که با دانش فعلی نمیتوان از بروز فشارخون اولیه جلوگیری کرد، ولی میتوان آن را با دارو کنترل کرد.
در ارتباط با درمانهای موجود برای کنترل خشکی چشم میتوان به بهبود شرایط محیطی مانند افزایش رطوبت محل زندگی، کاهش دما، قرار نگرفتن مستقیم در معرض کولر و باد در صورت امکان، استفاده کمتر از وسایل دیجیتال مثل گوشی همراه و رایانه، استفاده از مکملها مثل امگا-۳ و نوشیدن آب کافی و شاد بودن اشاره کرد.
در صورت تایید پزشک میتوان از قطرههای اشک مصنوعی مناسب بهدفعات موردنیاز نیز استفاده کرد. در موارد متوسط علاوه بر اینها به درمانهای اختصاصیتر مثل بستن موقت یا دائم سوراخهای خروج اشک، سرم خون و حتی درمانهای جراحی مثل بستن پلکها یا پیوند غشای جنینی نیاز خواهد بود.
منبع: روزنامه جام جم