«حسین نقاشی»، فعال سیاسی اصلاح طلب، در گفت و گو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا در خصوص مناظره ها گفت: معمولا در همه جا این مرسوم است که وقتی کاندیداهای مخالف دولت مستقر در انتخابات شرکت می کنند عمده تلاش خود را برای نقد وضعیت موجود، برنامه ها، عملکردها و شعارهای دولت مستقر می گذارند یعنی اساس را بر نقد می گذارند و تلاش می کنند، نقاط اصلاحی و کارهایی که به نظرشان می رسد برای اصلاح وضع موجود و تغییر فرآیندها باید انجام بدهند را وعده بدهند.
او افزود: آن چیزی که مورد انتقاد بوده و در بین 5 کاندیدا اصولگرا به طرز چشمگیری بروز و ظهور دارد این است که به نظر می رسد اصولگرایان در ایام دیگر سال که نیاز به رای مردم ندارند، مخاطب آنها تنها بخشی از مردم است که حامی و هوادار گفتمان آنها هستند مثلا در زمان های دیگر و غیر از ایام انتخابات، نسبت به مباحثی مثل گشت ارشاد، فیلترینگ و سانسورهایی که در حوزه کتاب و سینما اتفاق می افتد یا در حوزه های دیگر مثل برگزاری تجمعات قانونی و تسهیل امکان اینکه گروه های مختلف سیاسی و مردمی بتوانند از حق تظاهرات و راهپیمایی برای بیان اعتراضاتشان استفاده کنند، به بهانه های مختلف در مقابل این مسائل قرار می گیرند اما نزدیک انتخابات که می شود چون رای جامعه به صورت کل مهم می شود، راجع به این موضوعات موضع گیری نمی کنند و بعضا موافق هم می شوند.
نقاشی ادامه داد: مثلا در مورد فیلترینگ می گویند که اصلا فیلترینگ نباید باشد. یا در مورد برجام، اصل برجام و مذاکره را برخلاف ایام دیگر سال می پذیرند حالا روی آن چند تا کامنت و نقد کوچک می گذارند که باید به این صورت می بود در صورتی که در باقی ایام سال رویکرد و عملکرد آنها چیز دیگری بوده است. به نظر می رسد که این نوع رویکرد و اینگونه مردم را مخاطب قرار دادن دور از اخلاق سیاسی است و کسی که موافق فیلترینگ و مخالف برجام است مخالف گسترش آزادی های سیاسی و مدنی مردم است.
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: خوب است که در ایام انتخابات هم همین ها را به مردم شعار و وعده بدهند نه اینکه در ایام دیگر سال چیزهای دیگری بگویند و نزدیک انتخابات چون رای مردم را می خواهند حرف دیگری بزنند. این مهمترین نکته از نظر من در بحث مناظرات است که از سوی 5 کاندیدا و رئیسی به صورت شاخص تر، چنین تناقض ها را دیدیم.
او در ادامه سخنان خود عنوان کرد: دو کاندیدا که غیر از آن 5 تا هستند به نظر می رسد که تا به امروز آن طور که باید و شاید نتوانستند خود را نشان بدهند و امید به آنها در میان پایگاه رای اصلاح طلبان کم است. یک دلیل این است که مثلا فردی مانند همتی اصلا چهره سیاسی نبوده و با فضای کمپین های انتخاباتی و سیاسی این چنینی مواجهه نبوده و یک شخص بروکرات اقتصادی است و چهره سیاسی نیست. در مورد آقای مهرعلیزاده هم مسئله این است که هیچوقت یک چهره درجه اول سیاسی میان اصلاح طلبان نبوده است. طبیعتا وی هم با وجود اینکه در ادوار مختلف در انتخابات مختلف و ریاست جمهوری شرکت کرده گاهی رد صلاحیت و یا تایید صلاحیت شده و هیچوقت به عنوان یک چهره شاخص و تاثیرگذار در میان اصلاح طلبان نبوده و آزمودگی این عرصه را ندارد. به نظر می رسد که در همین مناظرات هم همین ضعف ها مشخص است.
او افزود: معتقدم که در فن بیان، انتقال پیام و ساختن کلید واژه هایی که در ذهن جامعه، ماندگار شود ضعف های زیادی در مورد این دو کاندیدا وجود دارد که این برمی گردد به عدم تجربه سطح بالا در آنها، هرچند آقای مهرعلیزاده تجربه سال 84 را هم داشته است. آقای همتی قاعدتا خیلی بیشتر عرصه سیاست را لمس و تجربه کرده ولی به نظر می رسد که تا به امروز آن تاثیرگذاری لازم را پس از برگزاری دو مناظره در پایگاه رای اصلاح طلبان نتوانسته که داشته باشد. 7