به گزارش مشرق، سلامت، حق تمام انسانهاست و ارائه عادلانه خدمات سلامت، از ضروریاتی است که سیاستگذاران هر کشور باید به آن توجه ویژه داشته باشند. یکی از شاخصهای دسترسی عادلانه به خدمات سلامت، توزیع مناسب مراکز درمانی و دسترسی مردم به پزشکان است.
در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هرچند تاکنون برخی نامزدهای انتخاباتی درباره رفع انحصار و بهبود اراده خدمات سلامت وعدههایی دادهاند اما هیچ یک از نامزدهای انتخاباتی به طور دقیق و جدی به بحث جدی "کمبود پزشک" نپرداختهاند با این حال یکی از مطالبات مهمی که از نظام سلامت دولت آینده وجود دارد، رفع انحصار و افزایش تعداد نیروهای ارائه دهنده خدمات پزشکی است و در صورتی که تعداد پزشکان افزایش نیابد مشکلات زیادی گریبانگیر جامعه خواهد شد و دولت سیزدهم باید توجه ویژهای به این مهم داشته باشد.
طبق آمارهای موجود، سرانه پزشک در کشورمان به ازای هر ۱۰ هزار نفر، حدود ۱۱.۷ است؛ یعنی به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت ایرانی، کمتر از ۱۲ پزشک اعم از پزشک عمومی و متخصص وجود دارد! این در حالی است که کشورهایی مانند بلغارستان، قبرس، لهستان، ترکیه و ... به مراتب تعداد پزشکان بسیار بیشتری نسبت به ایران دارند!
ایران از لحاظ تعداد پزشک حتی در مقایسه با کشورهای منطقه نیز وضعیت مناسبی ندارد؛ کشورهایی مانند گرجستان، سوریه، فلسطین، ترکیه، عمان، لبنان، تاجیسکتان و ... نیز تعداد بیشتری از پزشکان را نسبت به ایران دارند. همانطور که گفته شد ایران به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت، کمتر از ۱۲ پزشک دارد اما همین تعداد پزشک نیز به طور مناسب و عادلانه در مناطق مختلف کشور توزیع نشدهاند.
نمودار زیر توزیع پزشک در مناطق مختلف ایران را نشان میدهد.
همانطور که ملاحظه میشود، سرانه پزشک در تهران به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت، نسبت به شهرستانها بیشتر است.
چندی پیش ملک فاضلی، نماینده مردم سراوان به تسنیم گفت: سرانه پزشک در سراوان (سیستان و بلوچستان) دو پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر است اما همین سرانه دو پزشک هم ناپایدار است و پزشکان حضور دائمی در این مناطق ندارند!
او همچنین افزود: «مردم بمپشت، از توابع شهرستان سراوان استان سیستان و بلوچستان، برای دسترسی به پزشک راهی پاکستان میشوند؛ سراوان حدود ۸۴ کیلومتر مرز مشترک با کشور پاکستان دارد، خاصیت مرز به خصوص در سراوان این است که روستاهای این منطقه با روستاهای پاکستان بسیار نزدیک هستند و فاصلهشان در حد ۵ کیلومتر است. کمبود پزشک در منطقه سراوان و سهولت دسترسی به این مراکز در حدی است که مردم برای دسترسی به پزشک راهی این مراکز در بعضی از شهرهای بلوچستان پاکستان میشوند!»
تبعات و آسیبهای کمبود پزشک در کشور
یکی از مهمترین آسیبهای کمبود پزشک در ایران، افزایش فشار کاری روی کادر درمان است که نمونه آن را در دوران کرونا شاهد بودیم. کمبود پزشک باعث کاهش دسترسی مردم به خدمات درمانی میشود و اصل عدالت در سلامت را خدشه دار میکند.
معضل دیگر، این است که به دلیل کمبود پزشک، پزشکان مجبور میشوند تعداد بیشتری از بیماران را در زمان کمتر ویزیت کنند که این امر علاوه بر کاهش کیفیت ارائه خدمات و عدم ارائه درمان مناسب باعث افزایش نارضایتی بیماران از روند درمان میشود و نظام سلامت را با چالشی اساسی روبرو میکند.
میانگین زمان ویزیت در ایران و سایر کشورهای جهان در نمودار زیر نشان داده شده است. اگرچه طبق اعلام معاونت درمان وزارت بهداشت، حداقل زمان استاندارد ویزیت بیماران ۱۵ دقیقه است اما در کشورهایی مانند انگلیس، آلمان، ایالات متحده و استرالیا این بازه زمانی به بیش از ۲۰ دقیقه نیز میرسد؛ این در حالی است که متوسط زمان ویزیت بیماران توسط پزشکان در ایران حدود ۵ دقیقه است!
پیری جمعیت و معضل کمبود پزشک
معضل دیگری که در آینده نزدیک گریبانگیر حوزه سلامت خواهد شد، پیری جمعیت است؛ با مقایسه هرم سنی سال ۱۳۹۵ با هرم سنی تخمینی ۱۴۱۵، میتوان نتیجه گرفت جمعیت سالمندان کشور تا ۱۵ سال آینده بیش از دو برابر برابر خواهد شد.
با پیری جمعیت و افزایش سن افراد به بالای ۶۰ سال، نیاز به خدمات پزشکی تا ۴ برابر افزایش مییابد. از سوی دیگر نمودار پراکندگی سنی پزشکان موجود در کشور، حاکی از آن است که اکثر پزشکان فعلی، در بازه سنی ۴۵ تا ۶۰ سال هستند و در ۱۵ سال آینده، بیش از ۵۰ هزار پزشک از چرخه خدمترسانی خارج میشوند که این خود نیاز به تربیت پزشک را چند برابر میکند.
علت کمبود پزشک در ایران چیست؟
عامل اول را میتوان نحوه پذیرش دانشجوی پزشکی دانست؛ در سالهای اخیر به دلیل جایگاه اجتماعی و موقعیت مالی پزشکان در ایران، تقاضا برای تحصیل در رشتههای علوم پزشکی افزایش پیداکرده است، قبل از سال ۸۸ حدوداً بین ۳۰ تا ۳۵ درصد متقاضیان کنکور سراسری داوطلب رشته تجربی بودند؛ اما الآن تقریباً نزدیک ۶۵ درصد داوطلبین یعنی ۷۰۰ هزار نفر در صف پذیرش رشتههای علوم پزشکی هستند و از این تعداد مجموعاً در رشتههای پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی مجموعاً یک و نیم درصد در هرسال پذیرش میشوند!!
در این میان نقش مافیای کنکور را نباید نادیده گرفت؛ کلاسهای آموزشی و کتابهای کمک درسی سالان هزینه زیادی را با سودای رتبه بالای کنکور به خانوادههایی که فرزند پشت کنکوری دارند تحمیل میکند و هرچه پذیرش در رشتههای پزشکی تسهیل شود، پولی که به جیب این بخش میرود، کمتر میشود.
از سوی دیگر، نظام پرداخت مبتنی بر کارانه در نطام سلامت، این انگیزه را برای پزشکان ایجاد میکند که تعداد بیشتری بیمار را ویزیت کنند و به نوعی انحصارطلبی نیز مانع از این شده که سیاستگذاران نظام سلامت که همواره خود پزشک نیز هستند، خواستار رفع موانع افزایش ظرفیت پزشکان عمومی و متخصص شوند.