در روزهای اخیر با شروع مناظره ها و تبلیغات سیاسی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ که تنها چند روز به موعد آن باقی مانده، دولت روحانی همواره از همه طرف ها به سیبل حملات تبدیل شده است. اظهارات ۱۹ خرداد رییس جمهوری در جلسه هیات دولت در خصوص دستاوردهای برجام و خروج ایران از ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد نیز با واکنش مخالفان وی همراه شده است. روحانی در این جلسه گفت: «یک کلمه جواب بدهید آیا کشور را از ذیل قطعنامه های سازمان ملل و فصل هفت خارج کردیم یا خیر؟...امروز راه اینکه مشکل کشور حل شود بازگشت همه به برجام است، راه دیگری نداریم».
مخالفان دولت که در این روز ها همه مشکلات را به عملکرد دولتمردان پیوند می دهند، در این زمینه نیز تاکید دارند که ایران هیچ گاه ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار نگرفته بودکه امروز بخواهد از آن خارج شود.
در پاسخ به این ادعای مخالفان باید نگاهی به ۶ قطعنامه شورای امنیت انداخت و در محتوای آن دقیق تر شد. صدور پنج قطعنامه شورای امنیت به شماره های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و به ویژه سخت ترین و جدی ترین مصوبه شورای مذکور در قالب قطعنامه ۱۹۲۹ از ان جهت اجماع بین المللی علیه ایران ایجاد کردند که همگی ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل بودند؛ فصلی تحت عنوان «اقدام در موارد تهدید علیه صلح – نقض صلح و اعمال تجاوز» که ایران را تهدیدی برای صلح و امنیت منطقه و جهان معرفی می کرد و به مبنایی برای اعمال فشار و تحریم های دیگر سازمان ها و کشور ها علیه ایران تبدیل شده بود. فصل هفتم منشور ملل متحد اما خود مشتمل بر چند بند یا ماده است که به ترتیب محتوای آنها مورد بررسی قرار خواهند گرفت:
بند ٣٩- شورای امنیت وجود هرگونه تهدید علیه صلح – نقض صلح – یا عمل تجاوز را احراز و توصیههایی خواهد نمود یا تصمیم خواهد گرفت که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی به چه اقداماتی برطبق مواد ٤١ و ٤٢ باید مبادرت شود.
بند ٤٠- برای جلوگیری از وخامت وضعیت، شورای امنیت میتواند قبل از آنکه بر طبق ماده ٣٩ توصیههایی بنماید یا درباره اقداماتی که باید معمول گردد تصمیم بگیرد. از طرفهای ذینفع بخواهد اقدامات موقتی را که شورای امنیت ضروری یا مطلوب تشخیص میدهد انجام دهند. اقدامات موقتی مذکور به حقوق یا ادعاها یا موقعیت طرفهای ذینفع لطمهای وارد نخواهد کرد شورای امنیت تخلف در اجرای اقدامات موقتی را چنانکه باید و شاید در نظر خواهد گرفت.
بند ٤١- شورای امنیت میتواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری نیروی مسلح نباشد لازم است و میتواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند. این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راهآهن – دریایی – هوایی – پستی – تلگرافی – رادیویی و سایر وسائل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد.
بند ٤٢- در صورتی که شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیشبینی شده در ماده ٤١ کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست میتواند به وسیله نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بینالمللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.
همان طور که تشریح شد، زمانی که اقدامات مندرج در ماده ۴۱ که بیشتر به تحریم و تنگنای اقتصادی معطوف است کارساز واقع نشد، ماده ۴۲ اعمال می شود که همانا توسل به اقدام نظامی است. در تاریخ سیاسی شورای امنیت هرپروندهای که ذیل فصل ٧ رفته یا با توسل به گزینه نظامی یا تغییر رژیم از ذیل این فصل خارج شده است. سازمان ملل متحد با توسل به همین فصل اقدام نظامی ۱۹۵۰ در کره، استفاده از نیروهای چند ملیتی در عراق و کویت در سال ۱۹۹۱، حمله علیه القاعده در افغانستان در سال ۲۰۰۱ و حمله نظامی به لیبی را در سال ۲۰۱۱ انجام داد.
در پاسخ به مخالفان دولت باید گفت که قطعنامه های تنبیهی علیه ایران همگی ذیل فصل هفت منشور سازمان ملل هستند و تا ذیل بند ۴۱ پیش رفته اما با به واسطه برجام دیگر ذیل بند ۴۲ قرار نگرفته اند.به عنوان نمونه قطعنامه۱۶۹۶ ذیل بند ۴۰ فصل هفتم، قطعنامه ۱۷۳۷ذیل بند ۴۱ همین فصل، قطعنامه تحریمی ۱۸۰۳ تحت بند ۴۱، قطعنامه ۱۹۲۹ ذیل بند ۴۱ فصل هفت قرار گرفته اند و دیگر قطعنامه ها نیز به همین منوال پیش رفته اند.
رییس جمهوری و دولتمردان خروج ایران از ذیل فصل هفتم را به این جهت برای دولت یک دستاورد بزرگ می دانند که ایران نخستین کشوری است که نه با جنگ و فروپاشی بلکه با مذاکره از ذیل این فصل خارج شد. نکته حایز اهمیت اینکه دیپلمات های ایران در نگارش و تدوین قطعنامه ۲۲۳۱ که بر قطعنامه های ششگانه پیشین خط بطلان می کشید، همکاری داشتند.
ضمن اینکه قطعنامه جدید تنها قطعنامه ای است که برخلاف قطعنامه های تنبیهی قبلی، رفع کننده محدودیت ها از ایران بود به عنوان نمونه بر پایه همین قطعنامه ۲۲۳۱ بود که تحریم های تسلیحاتی ایران از ایران برداشته و در آینده ای نزدیک تحریم های موشکی که محدودیتی هشت ساله برای آن در نظر گرفته شده، لغو خواهد شد.
به راستی اگر قطعنامه های ششگانه علیه ایران به قوت خود باقی می ماند و از برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ خبری نمی شد، چگونه تهران می توانست دولت ستیزه جوی دونالد ترامپ را در مجامع بین المللی به ورطه شکست و ناکامی بکشاند؟