به گزارش خبرنگار مهر، این نشست بههمت قطب علمی شعر پژوهی فرهنگ عامه و همکاری معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه شیراز، انجمن ترویج زبان و ادبیات فارسی (شعبه فارس)، معاونت فرهنگی دانشکده ادبیات و علوم انسانی و مرکز پژوهشهای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز با حضور جمعی از ادبدوستان و پژوهشگران ترتیب یافت، بهصورت مجازی برگزار شد.
اراز محمد سارلی، مدرس دانشگاه که خود مجری طرح «بومی سرودههای ترکمنی» است، سخنران و دکتر فاطمه غلامی عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز دبیر نشست بود.
سارلی در ابتدای این برنامه، به خاستگاه ترکمنهای جهان، بهویژه ترکمنان ایران پرداخت و با اشاره به پراکندگی جغرافیایی و طوایف ترکمن توضیح داد: ترکمنهای ایران در استانهای گلستان، خراسان شمالی و رضوی و در پایتخت ایران زندگی میکنند. عمده طوایف ترکمنان در استان گلستان که به «ترکمن صحرا» شهرت دارد، یموت هستند که زیرشاخههایی چون جعفربای و آتابای دارد.
وی ادامه داد: علاوهبر آن قوجقها، قان یوقمازها، ایگدرها، سلاقها در محدودهی گنبدکاووس زندگی میکنند. همینطور گوکلانها در منتهیالیه شرقی استان گلستان تا نواحی غربی استان خراسان شمالی، تکهها، در خراسان شمالی و رضوی و ترکمنان سالور در خراسان رضوی ساکناند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بومیسرودههای ترکمنی، بازتاب شرایط اجتماعی و فرهنگی است.
وی گفت: هریک ازاین طوایف دارای بومیسرودههایی هستند که گاه با سایر طوایف مشترک و گاهی نیز مختص یک طایفهی خاص است.
این پژوهشگر ترکمن، درباره بومی سرودههای ترکمنی اظهار داشت: خلق بومی سرودههای ترکمنی، یک بعد تاریخی دارد و یک بعد معاصر و نکتهی جالب آن است که این سرودهها قاب زمانی و مکانی دارند. یعنی تحت شرایط خاص زمانی گفته شده است.
وی در ادامه به تشریح این ابعاد پرداخت و گفت: برای مثال ما به مرثیهسرایی و سوگوارسرایی برمیخوریم که از دوره سلجوقی رواج داشته است. مثلاً در از دست دادن یک برادر مویههایی گفته شده مانند:
-انه لر یانار آغلار / مادران میسوزند و میگریند
- گون لری سانا آغلار / در داغ عزیز خود، روزشماری کرده، میگریند
- دونرکی دونر کیمه / جوان از دست رفته، چه بر سرش خواهد آمد؟
- اول دوروپ باشدان آغلار / بارها شروع به گریه خواهد نمود
- قبرینی قازان آغلار / آنکه قبرش را کنده، گریه خواهد نمود.
وی ادامه داد: یا در دوره معاصر، وقتی که روسها در جریان جنگ جهانی اول و دوم به شمال ایران وارد شدند، به آزار و اذیت مردم بیگناه پرداختند؛ درنتیجه دختران ترکمنصحرا در سرودههای خویش، یعنی «لالهخوانی» از این موضوع غافل نمانده، به انعکاس مظالم روسها پرداختهاند:
- اورس گلدی دیدی لر / گفتند که روس آمده
- اویا دولدی دیدی لر / گفتند که وارد جلگهها شده
- گوونده خوش لار قالدی / در دل، خوشیها حبس شد
- قازانده آش لار قالدی / در دیگ، غذاها نخورده باقی ماند.
بخش دیگر سخنان سارلی معطوف به جنبههای موضوعی بومیسرودههای ترکمنی بود.
او بومیسرودههای ترکمنی را به ده بخشِ ۱. خوانشهای دینی (مانند مولودیخوانی، روایات حکمی، ذکرخوانی، پرخوانی و یارمضان خوانی )؛۲. خوانشهای درمانی؛ ۳. خوانشهای حماسی؛ ۴. خوانشهای اجتماعی؛ ۵. خوانشهای تولد و کودکی (مانند انواع هودیها)؛ ۶. خوانشهای دختران (مانند لالهخوانیها)؛ ۷. خوانشهای عروسی (مانند اللشدیرمه)؛ ۸. خوانشهای زنان (مانند کوشت دپدی)؛ ۹. مرثیهخوانی و ۱۰. خوانشهای مطالبه تقسیم کرد.
این مدرس دانشگاه در تشریح هر بخش، ضمن قرائت اصل ترکمنی، ترجمه آن و فلسفه خلق این سرودهها را بیان کرد و از رابطهی معنادار آن با حیات فرهنگی، اجتماعی و عشیرتی ترکمنها سخن گفت.