به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، موضوع آخرالزمان و غیبت به خودی خود آثار و تبعات متعددی در بر داشته است؛ در واقع با نگاه عاقلانه به آنچه از اتفاقات تلخ و شیرین پیرامون ما رخ میدهد، درمییابیم ریشه آنها در مسئله غیبت و آمادگی برای ورود به مقطع دشوار آخرالزمان است. از جمله تبعات غیبت، سرگردانی مردم در صحرای گمراهی است که توسط حزبالشیطان و بهطور مشخص فراماسونرها شکل میگیرد.
بنابراین سوای از گرایشهای مختلفی که در ادیان آسمانی و نحلههای فکری در زمینه منجیباوری و بازگشت منجی آسمانی وجود دارد، به باور ادیان آسمانی، عدم حاکمیت مستقیمِ خلیفه و برگزیده خداوند در بستر عالم، سبب سرگردانی جهانی شده است و همین مسئله سبب شد دینداری دشوار شود و هرکس بهزعم خود و بهگمان آموزههای خود دینداری کند نه خواست خدا که در کتب مقدس به ویژه قرآن کریم انعکاس یافته است.
از دیگر سو فریفتگی مردم به زرق و برق دنیا که حاصلِ سلطهی تفکرات ماتریالیسم یا مادهگرایی و نیز سایر مکاتب الحادی است، سبب ظهور بحرانهای متعددی در جوامع شده است؛ این بحرانها خواه در قالب بحرانهای سیاسی، اجتماعی و خواه در قالب بحرانهای معنوی، خانوادگی، اخلاقی و در حوزه سلامت ظهور و بروز پیدا میکند تا حدی که شاهدیم در مدیریت کلان جهان اثرگذار بوده است.
این مسائل ما را بر آن واداشت تا در ادامه گفتوگوی قبلی (اینجا) با حجتالاسلام سعید اصفهانیان، محقق و پژوهشگر عرصهی مهدویت و آیندهپژوهی و رئیس مؤسسه مطالعات راهبردی و فرهنگی اصحاب الحسین علیهالسلام گفتوگویی ترتیب دهیم.
وی معتقد است اندیشه آخرالزمانیِ غرب که متأثر از راهبرد خطرناک پروتکل صهیون شکل گرفت، دقیقاً منطبق بر مکاتب الحادی آنها همچون اومانیسم است و غرب از منظر مکاتب خودبافتهی خویش به آینده عالم مینگرد.
عضو پیشین پژوهشکده مهدویت و آیندهاندیشی مسجد مقدس جمکران رویداد کرونا را توطئهای آخرالزمانی غرب معرفی کرده و اعتقاد دارد دشمنان از آنجا که شاهد تقویت هویت جمعی انسانی علیه استکبار جهانی به ویژه در ماجرای اربعینی هستند، فتنهای را این بار با فراگیریِ بیماری کرونا رقم زدند تا به این ترتیب مانع تحق این "هویت جمعی شوند"، اما خداوند مکرشان را به خودشان بازگرداند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
«نظم نوید جهانی» در امتداد فضای اومانیستی مفهومسازی شد
* مدلی که غرب در مسئله آخرالزمان پیش گرفته است تا چه مقدار با مدل کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم تفاوت یا انطباق دارد؟
شما غرب را دارای یک نظام فکری به سمت اجراء بدانید که پس از چند هزار سال تلاش میان جبهه شیطانی انس و جن، به مدلهای "اداره اجتماع" رسیده است؛ به تعبیر دقیقتر، وقتی شما مکتب اُمانیسم (انسانمحوری) را به عنوان فضای تنفس جبهه باطل میبینید و بر این اساس مسیر مدلهای اجتماعی ـ لیبرالیسم و کمونیسم ـ را در امتدادش مطالعه میکنید، میبینید این نوع طراحیها نزدیک به 200 سال است که از میان اتاق فکرهای شبکه شیطانی جن و انس به دست آمده است؛ در این زمان، جبهه باطل با ایجاد سازمانهای داخلی، مدلهای اداره اجتماع را طراحی کرده و اداره آشکار جهان را در دست گرفته است. بر اساس آنچه گذشت، تعبیرِ «نظم نوین جهانی» از چند دهه قبل مبتنی بر فضای اومانیستی مطرح شد و تحققِ دهکده فرهنگی واحد جهانی مدنظر قرار گرفت. این مسئله به خودی خود، حوزه سیاست، امنیت، اقتصاد و بینالملل را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ یعنی تمام این موارد، برآمده از مدل کلانِ غربی و حاصل مکتب اومانیستی است.
اندیشه آخرالزمانیِ غرب متأثر از مکتب اومانیست است
بنابراین اگر امروز تأثیر غرب بر مسئله آخرالزمان را مطالعه میکنیم، باید اندیشه آخرالزمانی او را متأثر از مکتب اومانیستیاش مطالعه کنیم. آنچه در میدان دنیا توسط غرب اتفاق میافتد، منقطع از فضای فکری لیبرالیستی و اومانیستی آنها نیست. این موضوع با اندیشه آخرالزمانی قرآن متفاوت بوده و جای دقت دارد.
در این نوع از اندیشه، ظاهر دوران فعلی در غرب، با عنوان «دوران آپوکالیپسی» مطرح میشود؛ یعنی دورانِ چهار اسبسوار آخرالزمانی که به سمت هم میتازند. این موضوع اگرچه دارای مبنایی عهدینی و تاریخی در غرب است، اما با استفادهای جعلی و تصنعی همراه است.
* مقداری درباره اندیشه آپوکالیپسی توضیح دهید.
اندیشه آپوکالیپسی که مبتنی بر مکاشفات آخرالزمانی یوحنا است و امروز ترامپ از آن سخن میگوید و برخی سیاستمداران همچون «سوزان رایس» و «جورج دبلیو بوش» نیز سالها قبل از آن حرف میزدند، در واقع اندیشهای حقیقی، اما با استفادهای تصنعی و جعلی در این زمان است؛ به این معنا که غرب، در این دوره از زمان، به ویژه در صد سال اخیر و خصوصاً از مقطع پیروزی انقلاب اسلامی ایران به بعد، با استفاده از ابزارهای مختلف خواسته است تا به جهانیان تفهیم کند که امروز در نقطه آخرالزمان نهایی قرار داریم و مدیریت آخرالزمانی نهایی، با وجود تمام تلاشها، به دست غرب است. این آخرالزمان تصنعی که غرب چند دههای است از طریق رسانه خود مطرح و برای تقویت آن، از توان فکری اوانجلیستها استفاده میکند، کاملاً با آخرالزمانی که قرآن به آن میپردازد، متفاوت است.
هالیوود متأثر از اندیشه آپوکالیپسی آخرالزمان را دهشتناک جلوه داد
بر اساس اندیشه آپوکالیپسی، جهان غرب، سالهای 2000، 2005، 2010، 2012، 2015 و 2020 را به عنوان پایان جهان مطرح کرد و در این باره صنعت هالیوود را در گسترش این تفکر به کار گرفت. اینکه شما میبینید تا یک اتفاقی در غرب میافتد، ناگهان به صورت وحشتبار و رقّتزده فروشگاهها و سوپرمارکتها تخریب و غارت میشود، یکی از دلایلش این است که غرب با ابزار رسانه تفهیم کرده که چه آخرالزمان دهشتناکی وجود دارد. و البته سیطره خود بر آن آخرالزمان ساختگی را لااقل در رسانههای خود از جمله هالیود حفظ کرده است.
اتفاقاً در فضای جعلی و تصنعی آخرالزمان که غرب مطرح میکند، موضوع کرونا هم قابل مطالعه است. کرونا از دید برخی محققین، ویروسی دستساز جهت بزرگترین نبرد از پیش تعیینشده است. همچنان که در رمانهای سالهای پیشین، از این ویروس سخن گفته شده و از دیگر سو در مقالات علمی دانشمندان آمریکایی در2015 ــ که سخنگوی وزارت خارجه چین دو بار به آن اشاره کرد ــ به آن پرداخته شده است. خود "بیلگیتس" مؤسس شرکت مایکروسافت، در برنامهای آموزشی شکل این ویروس را نشان داد و نام آن را هم به عنوان تهدیدکنندهترین ویروسِ آینده جهان مطرح کرد؛ فیلم آن هم در فضای مجازی منتشر شد.
برآورد این تحقیقات اینچنین است که از سال 2015 فراگیری ویروسی خطرناک شبیه به همین ویروس کرونا شکل خواهد گرفت. بنابراین، آوردن این ویروس در میدان جهانی را باید متأثر از نقشههای بزرگ شیطانی تلقی کرد.
* ارزیابی کلّی شما درباره ویروس کرونا سناریویی از پیشطراحی شده توسط کشورهایی از جمله آمریکا است که تحت کنترل انجمنهای شیطانی همچون فراماسونری و با اهداف آخرالزمانی صورت میگیرد؛ چرا باید چنین توطئهای در کار باشد؟
اساساً زمانی که جامعه فطری جهانی به سمت عبور از ساختارهای موجود و انسجامهای بیشتر و جدید حرکت کرده است، شما میبینید ویروسی مثل کرونا با رویکرد هدفگیری «هویت جمعی» وارد میدان میشود؛ یعنی زمانی که منطقه غرب آسیا با جریان انقلاب اسلامی و جریان قدرتمند اربعینی و برخی جریانهای دیگر، به سمت انسجام فراملیتی و فرادینی میرود، میبینید ویروس کوید19 فراگیر میشود و در ابتدای راه، قم به عنوان خاستگاه تمدن اسلامی مورد هجمه شدید رسانه غرب قرار میگیرد! البته به نظر میرسد تجمیعِ چند ماجرا در شکلگیری این فضا موثر بوده است:
الف) عبور انقلاب اسلامی ایران از چالشهای چهار دهه اخیر و گسترش قدرت نمایی آن در اقصی نقاط عالم.
ب) شکلگیری و ظهور بروز دینی «هویت جمعی» انسانِ امروزی در ایام اربعین این سالها که نقطه اوج آن، تقابل با نظام سلطه بینالمللی است.
ج) ایجاد جبهه مقاومت با محوریت دفاع از حرم معصومین علیهمالسلام.
د) شکسته شدن هیمنه آمریکا در عینالاسد و تحرکات جهانی علیه نظام شیطانی آمریکا و غرب
ه) تشییع پیکر مطهر حاج قاسم در 9 شهر از دو کشور که منطقه غرب آسیا تا حیات خلوت آمریکا را تحت تأثیر قرار داد و سبب توجه جهانی به اشتراکات عمیق فطری شد.
هدفی که غرب در سناریوی کرونا پیش گرفت
به طور طبیعی، تجمیع این اشتراکات فرهنگی و سیاسی، نظام شیطانی غرب را به تحرک وا میدارد؛ از این جهت وقتی ویروس کرونا آمد، اولین چیزی که از حیث فرهنگی مورد هدف قرار گرفت، هویت اجتماعی بود. در این میان از اولین مکانهایی که در جامعه دینی خود ما تعطیل شد، مساجد، مراکز دینی و بقاع متبرکه بود؛ حال آنکه طبق گزارشات ارائه شده در ستاد کرونا، این مکانها درصد پایینتری از ابتلاء را به نسبت حمل و نقل وسایل نقلیه، مدارس و دانشگاه ها و... شکل میدادند و سوگوارانه هنوز هم برنامه منسجمی برای بهره از مساجد نداریم؛ یعنی آن قدر که درد و داغ استفاده از مترو و اتوبوس و نیز استفاده از برنامههای کمدی سیما را داشتیم، درد مراکز دینی را نداشتیم.
مساجد باید در بحرانها مأوای مؤمنین باشند
البته قصدمان تعرض به افرادی نیست که امروز در رسانه تلاش دارند تا چهره مردم را در این سختیها و هیاهوهای اجتماعی شاد کنند. باید دستمریزاد به آن عده گفت که تلاش میکنند تا خستگی را از مردم جامعه بزدایند و با حداکثر ظرفیتها و خستگیها، مسیر شادی را برای جامعه باز کنند، اما سؤال اصلی اینجاست که چرا جامعه دینی ما به این فکر نیفتاده که از ظرفیت مسجد که کانون تحولات است، استفاده کند و مسجد به عنوان پایگاه اجتماعی باید آخرین مکان اجتماعی باشد که مورد توجه قرار میگیرد؟! البته این موضوع در امتداد همان روندی است که نهادهای دینی و فرهنگی ما حداقل طی تقریباً سه دهه اخیر داشتهاند و نتوانستند به صورت بایسته و شایسته کارکرد مساجد را ارتقاء دهند که این امر بارها مورد هشدار رهبر معظم انقلاب قرار گرفت. حال در چنین فتنههایی میبینیم مسجدی که باید مرکزیتِ فعالیتهای ما باشد، به عنوان آخرین مأوا مورد توجه قرار میگیرد. هرچند با این حال، گروههایی از مساجد برای کمکهای مؤمنانه به صورت محدود شکل گرفتند.
آیت الله میرباقری همین تحلیل را نسبت به ماه مبارک و احیای شبهای قدر داشتند. فرمودند نوع استفتائات از مراجع نسبت به روزه گرفتن و برگزاری از مراسم شب قدر، آن هم یک ماه پیش از شروع ماه مبارک، حکایت از شیطنت جهانی داشت به این صورت که به بهانه بهداشت، بنا بود واجبات الهی و احیاءهای شب قدر تعطیل شود، اما با هوشمندی مراجع عظام و با درایت و تدبیر رهبر معظم انقلاب و همین طور با مساعدت بدنه ارزشمند وزارت بهداشت به ویژه وزیر محترم، این سناریو به نتیجه نرسید.
میخواهم عرض کنم در زمانهای که با انواع و اقسام پدیدههای اجتماعی هم افزا و «امتساز» مواجهیم، غرب به این تحلیل رسیده که تقویت هویت جمعی انسانی میتواند هیمنه آنها را از بین ببرد؛ به ویژه آنکه میبیند فرهنگ اربعینی در حال توسعه است، جریان شهدای مدافع حرم توسعه مییابد، جریان وحدت بین کشورهای منطقه در نوار خط مقاومت در حال گسترش است، جریان فرماندهی و راهبری حاج قاسم سلیمانی در حال توسعه است و حاج قاسم تا بیخ گوش او عَلم مبارزه را بلند کرده و پیشروی میکند؛ در چنین شرایطی او چکار میکند؟ ویروسی که "بیلگیتس" از پنج سال قبل وعده آمدن و تلفات عظیم آن را داده بود، وارد میدان کرد تا تقویت هویت جمعی را هدف بگیرد و بزند. البته در این میان « وَ مَكَرُوا وَ مَكَرَ اللَّه»مکر زدند و خدا هم به آنها مکر زد؛ خداوند مکرشان را به خودشان بازگرداند، اگرچه ما میتوانستیم و میتوانیم بهتر از گذشته نیز رفتار کنیم.
نکته پایانی که جا دارد در جمعبندی این قسمت به آن اشاره کنم، این است که از دید قرآن کریم و روایات معصومین، ما در آستانه آخرالزمان نهایی هستیم، اما در دید اوانجلیستها، ما سالهاست که درون آخرالزمانِ خودبافته آنها قرار داریم. ما بر اساس آیات و روایات معتقدیم با ورود به آخرالزمان نهایی، دنیا به جهنمی عظیم و دروگاهی عجیب و غریب برای درو شدن کافران و اشقیاء تبدیل میشود و جهان امروز در آستانه مواجهه با چنین رویدادی است تحولات فعلی منطقه و دنیا نیز، نوید ورود به این مقطع را برای ما مطرح میکند.
بر خلاف آنچه غرب ترسیم کرده است، نشانه ورود به آخرالزمان نهایی، چالشهای عظیم برای جبهه کفر و نفاق و از مدار خارج شدن قدرتهای بزرگ جهانی و همین طور روی کار آمدن جامعه عظیم مؤمنانه به ویژه ظرفیت عظیم ایران است.
انتهایپیام/