مهرداد کفشگری در خصوص خداحافظی زودهنگامش از فوتبال اظهار داشت: معادلات فوتبال خیلی پیچیده است و قابل پیش بینی نیست. بعضی وقتها شرایطی پیش میآید که شرایط بدنی شما دیگر اجازه این را نمیدهد که ادامه دهید و یک وقتهایی هم از لحاظ مغزی و ذهنی کشش این را ندارید که ادامه دهید و من هم چنین مشکلی داشتم که مغزم دیگر نمیکشید ادامه دهم، خصوصاً در سالهای اخیر خیلی اذیت شدم و بهتر بگویم که من را اذیت کردند.
وی افزود: متاسفانه در فوتبال ایران هیچ چیز سر جای خودش نیست. از طرفی هم باید اعتراف کنم خودم اشتباهاتی داشتم که نتیجهاش این شد که در ۳۴ سالگی فوتبالم را کنار بگذارم و در حال حاضر هم در تلاش هستم که وارد عرصه مربیگری شوم و در این عرصه در فوتبال حضور داشته باشم.
هافبک سابق پرسپولیس در مورد جدایی از این تیم گفت: من خیلی راحت پیراهن پرسپولیس را از دست دادم و چند دلیل داشت. اینکه رقم قرارداد من بالا بود ولی سال آخر به چند دلیل از جمله مصدومیت و ضربه روحی که از فوت هادی خورده بودم نتوانستم زیاد بازی کنم. در فهرست برانکو قرار داشتم برای تمدید ولی طاهری و ترکاشوند برخلاف نظر برانکو دوست نداشتند من بمانم و مانعم شدند. وقتی فهمیدم در پرسپولیس جایی نداشتم منتظر بودم آقای دایی تیم بگیرد تا با ایشان همکاری کنم که در آن فصل تیم نگرفت و من هم چند پیشنهاد داشتم که قبول نمیکردم و در نهایت به پدیده رفتم که یکی از بدترین تصمیمات زندگیام بود.
کفشگری در ادامه گفت: ابتدا بهانه طاهری و ترکاشوند کم کردن رقم دریافتیام بود که مشکلی نداشتم ولی بعد فهمیدم با وجود اینکه برانکو من را میخواست، پرونده من و رضا نورمحمدی و چند نفر دیگر بسته شده بود. من پیراهن پرسپولیس را راحت از دست دادم. اگر عملکرد خوبی نداشتم مشکلی نبود ولی فکر میکنم به جز سال سوم به خاطر مصدومیت و فوت هادی نتوانستم عملکرد خوبی داشته باشم. مشکلات من از بازی با سپاهان شروع شد. در آن بازی محسن بنگر و چند بازیکن با تجربه تیم نبودند و از لحاظ سابقه من و امید عالیشاه بیشترین سابقه را داشتیم. برانکو شب قبل از بازی به من گفت دوست دارم کاپیتان تیم باشی و برای من هم افتخار بزرگی بود ولی مشکلاتی در ادامه رخ داد و از داخل تیم مشکلاتی ایجاد کردند و برایشان سخت بود من بعد از ۲-۳ فصل حضور در تیم بازوبند را ببندم. من به خاطر یک اشتباه جوری من را تحت فشار گذاشتند که ۴ روز مجبور شدم خودم را در خانه حبس کنم و همه این موارد از درون تیم بود.
وی در مورد اینکه او و اکثر بازیکنان مازندرانی فوتبال درگیر حواشی میشوند توضیح داد: فکر میکنم این به خاطر بی شیله پیله بودن مازندرانی ها و صاف و سادگی آنهاست که بلد نیستند خود سانسوری کنند و از همین اخلاقشان ضربه میخواند. رامین رضاییان و محمد عباس زاده و خیلیهای دیگر مثل من بودند که دچار این شرایط شدند و از حاشیهها ضربه خوردند. یکی مثل رسول پناه میآید و علیه مازندرانیها صحبت میکند. افرادی مثل رسول پناه در تاریخ باشگاه پرسپولیس جایی ندارند و فقط مدت کوتاهی آمدند یک خرابکاری کرده باشند و خود ایشان خیلی به پرسپولیس ضربه زد.
کفشگری در مورد خاطرهاش از برد ۴ بر ۲ مقابل استقلال هم گفت: در آن بازی من یار تعویضی وارد زمین شدم و وقتی بازی تمام شد هانی نوروزی روی نیمکت بود و او را روی دوشم بلند کرده بودم که با اشاره به اسکوربورد ورزشگاه به من گفت عمو بالا را نگاه کن و آنجا دقت کردم دیدم نتیجه بازی عدد ۲۴ را درست کرده است و آن لحظه بغضم ترکید. در آن بازی به نظرم عدد ۴ که استقلالی ها آن را نماد خودشان کرده بودند برای همیشه از بین رفت.
وی در مورد ماجرای فوت مرحوم نوروزی گفت: در مورد هادی باید بگویم آن سال خیلی اذیت شد و بازوبند کاپیتانی فشار زیادی روی او آورده بود. ما یک بازی مقابل سایپا باختیم و هفته بعد با ملوان در انزلی بازی داشتیم. به هادی خیلی توهین کرده بودند و من در هتل او را دیدم خیلی ناراحت و برافروخته بود و به من گفت که خیلی تحت فشار است و از این بابت خیلی اذیت میشود. این ماجرا یک هفته - ۱۰ روز قبل از فوتش بود و فکر میکنم بی تاثیر نبود در آن اتفاق. بعد از آن بود که من تا یک ماه و نیم سر تمرین نرفتم و اصلاً روحیه نداشتم. برانکو به من زنگ میزد و میگفت بیا و من میگفتم نمیتوانم. برانکو مربی خوبی است ولی وقتی با یکی لج کند دیگر درست نمیشود و فکر میکنم از آن به بعد با من لج کرده بود.
هافبک سابق پرسپولیس با اشاره به شایعاتی که پیرامون فوت مرحوم نوروزی راه انداخته بودند هم گفت: از این شایعات در مورد هادی درست نبود. به هر حال پزشکی قانونی او را به طور کامل مورد بررسی قرار داد و کالبد شکافی شد و نظریه پزشکی قانونی وجود داشت. هادی در طول زندگی با توجه به اینکه خیلی به او نزدیک بودم میدانم اهل هیچ چیز نبود و نمیشود گفت خدای نکرده فوتش داستانی داشته است و تنها عیب او این بود که همه چیز را در خودش میریخت و این موضوع فکر میکنم کار دستش داد.
کفشگری در مورد اینکه در این سالها بارها پیگیر طلبش از باشگاه بود و به نتیجه نرسید هم گفت: بحث طلب نبود. داستانم با باشگاه بی احترامیهایی بود که زمان طاهری و ترکاشوند صورت گرفت. من کینهای نیستم ولی نمیتوانم آنها را ببخشم. اگر آنها نبودند شاید به راحتی پیراهن پرسپولیس را از دست نمیدادم. بیشتر لج بازی با این افراد بود چون میدیدم در آن سالها چه کارهایی میکردند. بعد از دربی ۴-۲ هدایتی ۵۰۰ سکه داده بودند که بین بچهها تقسیم کنند. شما حساب کن بازیکنان و کادرفنی و تدارکات و عوامل تیم ۵۰۰ سکه بینشان تقسیم کنید نفری چند سکه میشود؟ حدود ۱۵ تا. اصلا بگوییم ۵ تا. چرا به هر بازیکن یک سکه دادند؟ به عکاس و تدارکات یک نیم سکه دادند. بقیه سکه ها کجا رفت؟
وی افزود: اینکه میگویند بقیه سکه ها را خرج بدهیها کردند بعید میدانم درست باشد چرا که اصلا طاهری تفکرات ورزشی نداشت و یادم است من و حمید علی عسگر به دفتر باشگاه رفتیم برای مذاکره و گفتیم این مقدار میخواهیم گفتند چه خبر است، یک کارمند ماهی ۳ میلیون تومان میگیرد و چرا این همه پول میخواهید. او تفکراتش این چنین بود و نمیدانست عمر یک مفید یک ورزشکار ۱۰ سال است و بر این اساس میخواست قرارداد ببندد. چنین شخصی با چنین تفکراتی نمیرود سکهها را برای بدهی هزینه کند. اگر اینطور بود این همه بدهی از کجا آمده است؟ از ۵۰۰ سکه نهایتا ۱۰۰ سکه را تقسیم کردند و بقیه اش مشخص نیست چه شد.
کفشگری در توضیح اینکه مشکل بین او و طاهری چه بود هم خاطرنشان کرد: وقتی یک نیم فصل مانده بود که قراردادم تمام شود طاهری به من گفت بیا قراردادت را یک ساله تمدید کن من بعداً رقم آن را زیاد میکنم. من در آنجا لج کردم با طاهری و این را اعتراف میکنم که بزرگترین اشتباه زندگیام بود که تمدید نکردم و طاهری هم به من گفت حالا که اینطور شد نمیگذارم دیگر یک روز خوش در پرسپولیس ببینی. در این بین برخی بازیکنان هم مرتباً زیر آب من را پیش طاهری می زدند و این شد که دیگر نتوانستم در پرسپولیس بمانم.
وی ادامه داد: من یک نیم فصل خوب در پدیده داشتم و عملکرد خوبی از خودم نشان دادم و برانکو خواسته بود که من دوباره به پرسپولیس برگردم و آقای نیک سیرت با من تماس گرفت که به هتل محل اقامت آنها که در مشهد بودند بروم و صحبت کنم. من در ماشین بودم و به سمت هتل میرفتم و که نیک سیرت زنگ زد و گفت نیا، طاهری و ترکاشوند مخالف برگشتن تو هستند. من همان جا بی اختیار اشک هایم سرازیر شد و فهمیدم دیگر در فوتبال چیزی نمیشوم. واقعا سخت بود که نیم فصل از پرسپولیس جدا شوم و حالا شرایط برگشتن من فراهم شده باشد و در نهایت اجازه ندهند برگردم. من بعد از آن در چند تیم بازی کردم و یک سال و نیم در سایپا هم خوب بودم چون دینی علی دایی به گردنم داشت که باید ادا میکردم ولی کلاً بعد از آن ماجرای پرسپولیس انگیزه ام را از دست داده بودم.
هافبک سابق پرسپولیس در مورد دلایل خداحافظی اش گفت: اتفاقاتی در نساجی برایم رخ داد که دیگر تصمیم قطعی گرفتم از فوتبال خداحافظی کنم و ادامه ندهم که یک استوری گذاشتم و خداحافظی خودم را اعلام کردم و دیگر هم بر نگشتم. خیلی نمیتوانم باز کنم در نساجی چه اتفاقاتی برایم رخ داد ولی هر چه بود تصمیم من را برای خداحافظی جدی و عملی کرد.