به گزارش مشرق، «عباس سلیمی نمین»، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در واکنش به انتخاب حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس جمهور منتخب، یادداشتی نوشته است.
متن این یادداشت را در ادامه میخوانید:
انتخابات ۱۴۰۰ در سختترین شرایط ممکن به لحاظ تحریمهای فلجکننده و بیسابقه تاریخی، رکود ناشی از جولان ۱۶ ماهه کرونا، کمتحرکی کم سابقه رئیس دولت یازدهم و دوازدهم بهویژه بعد از ظهور این ویروس منحوس، غلبه یأس مطلق سیاسی بر پایگاه اجتماعی طیف اصلاحطلبان، برخی کمتدبیریهای استنباطی دستگاههای نظارتی، اظهارات غیر مسئولانه سیاستمدارانی بیسیاست، بمباران خارج از تصور افکار عمومی ملت ایران توسط رسانههای مجازی و غیرمجازی وابسته به لندن، واشنگتن، تلآویو، ریاض و عواملشان در کمپ آلبانی، شبکه ساواکیها و بازماندگان پهلوی و... برای دور کردن مردم از شاخص متمدنانهای به نام «صندون رأی»، در نهایت در کمال آرامش و امنیت برگزار شد.
در این زمینه چند نکته ارزش تأمل خواهد داشت:
۱ـ مواجهه مترقیانه و فرهنگمدارانه شاخصان طیفهای مختلف با انتخاب مردم نوعی آمادگی برای بر طرف ساختن نقارها را به نمایش میگذارد. فقدان ارتباطات منطقی بین طیفهای سیاسی به رسمیت شناخته شده توسط نظام تاکنون تبعات مخرب بسیاری برای مردم داشته است. آزمون اخیر صفبندی روشنی بین پایبندان به منافع ملی که ملت را به صندوقهای رأی فرا خواندند و دشمنان استقلال و عزت این مرز و بوم که ملت را به قهر با صندوق رأی سوق میدادند بود. گشایش باب ارتباط مستمر بین دسته اول از یک سو میتواند التهابها و نگرانیهای فزاینده مردم در آستانه انتخابات را برطرف سازد و از دیگر سو از اتلاف انرژی نیروهای پایبند به مصالح ملی در سطح کلان جلوگیری کند و توانمندیها را در مسیر حل مشکلات فعال سازد.
۲ـ طیف اصلاحطلب دارای دنبالهای است که متأسفانه پایی در خارج از مرزهای منافع ملی دارد. طیف اصولگرا نیز دارای دنبالهای است که برخوردی تکفیرگرایانه با آن چه به مذاق سیاسیاش سازگار نیست دارد. در این آزمون ثابت شدکه میتوان به مهار این دنبالههای نه چندان شایسته توسط خود این دو طیف امیدوار بود. شاخصان اصلاحطلب به تحریم نیروهای افراطی خود وقعی ننهادند، اصولگرایان نیز به فهرست نیروهای تکفیرگرایان برای شورای شهر تهران پشت کردند و حتی به صورت فاحشی به نامزد آنها برای مجلس شواری اسلامی؛ این رویکردی بسیار امیدوار کننده است که میتواند تقویت شود.
۳ـ رفتار آقای قالیباف را میتوان به عنوان نمونه شایستهای در عرصه سیاستورزی شناخت. وی در چارچوب کار جمعی کمترین تردیدی برای پذیرش عقل جمعی از خود نشان نداد و با آنکه در دو سال گذشته آماج حملات آن دو دنباله اصلاحطلبان و اصولگرایان مورد اشاره بود، رأی دهندگان به فهرست امضا شده او برای شورای شهر رأی دادند و وی را شایسته مرجعیت اجتماعی و سیاسی دانستند.
۴ـ آقای احمدینژاد به عنوان فردی واله و شیدای قدرت شناخته شد؛ زیرا در این راه از هیچ عمل غیر اخلاقی و ساختارشکنانهای دریغ نورزید، که آخرین آن طرح تهمت سنگین تلاش برای پناهنده شدن آقای خجسته به اسرائیل بود. وی با وجود حضورش در جایگاه ریاست جمهوری در دو دوره، قبل از ترک پاستور تمام زمینهها را برای ماندن در قدرت به زعم خویش فراهم ساخته بود، اما با هوشمندی نظام در مراقبت از «جمهوریت» در نیل به این آرزو ناکام ماند و اکنون با تأسف و تأثر در حالی به تاریخ میپیوندد که اعتباری برای خود باقی نگذاشته است.
۵ـ مردم بهویژه جوانان یک بار دیگر فرصت شناخت دشمنان استقلال میهن را پیدا کردند. لندن که تمام تلاش خود را برای تحریم انتخابات به کار گرفت اگر کمترین اعتقاد به آزادی داشت میبایست انتخاب نهایی ملت را محترم میداشت، اما زمانی که هزینههای میلیاردی خود را بیحاصل یافت در حالی که مسئولیت حفظ امنیت رأی دهندگان ایرانی در این کشور را قانوناً به عهده داشت در حضور نیروهای پلیس خود به مجاهدین خلق اجازه داد تا به مراجعهکنندگان به حوزه رأیگیری حمله کنند و به ضرب و جرح آنان بپردازند، در چارچوب این خشم حتی دست یک بانوی ایرانی را شکستند. صرفنظر از کارنامه انگلیس در ایران که تحمیل دو کودتا بر ملت ایران از برگهای تاریک آن است یک بار دیگر مشخص شد که پشت ژستهای زیبا در شبکههای بیبیسی، من و تو و... چماقی پنهان است که هرگاه تبلیغات مؤثر نیفتد از آن بهرهگرفته میشود، اما هموطنان عزیز دور از میهن مطمئن باشند در آیندهای نه چندان دور، دست هدایتگران داعش، مجاهدین و... که به سوی منافع ملتهای منطقه دراز است شکسته خواهد شد.
۶ـ رئیس جمهور منتخب علاوه بر کارنامه خود، که راهاندازی دادگاههای سیاسی با حضور هیئت منصفه به عنوان گامی مؤثر در راه امنیتبخشی به منتقدان شمهای از آن است، با اخلاقمداری خود در مناظرات و دوری از شعارهای عوامگرایانه، چه در قبل و چه بعد از انتخابات، این امید را هر روز پررنگتر میکند که تحولی در راه است.
در این تحول همه طیفهای سیاسی و آحاد ملت نقش خواهند داشت. این سرزمین در برابر صداقت، خاضع است و تمام توام خود را در صورت مشاهده آن برای سرعتبخشی به سربلندی و عزت ایران عزیز به میدان خواهد آورد.