به گزارش "ورزش سه"، خداداد عزیزی امروز پنجاه ساله شد. بازیکنی مهم و تاریخ ساز در فوتبال ایران که اگر قدر خود را بیشتر میدانست و اگر کمی حرفهای تر و حسابشده تر با مربیانش رفتار میکرد هم تعداد بازیهای ملی او بیشتر از ۴۵ بازی بود و هم تعداد گلهای ملیاش بیش از ۱۱ گل و هم سالهای حضورش در فوتبال اروپا بیشتر از دو سال.
به مناسبت تولد او مروری کوتاه میکنیم به دوران حضورش در میادین.
اولین پیراهن باشگاهی حرفهای که تن خداداد رفت، پیراهن تیم شهر زادگاهش ابومسلم بود. تیمی که با آن خداداد برای خود نامی دست و پا کرد و به سبب درخشش در آن به تیم امید ایران نیز دعوت شد
اولین تصویر پوستری خداداد عزیزی در نشریات. خداداد با لباس تیم برزیل اینگونه روبروی دوربین نشسته تا در آستانه شروع سال ۱۳۷۱ عکس او در کنار بزرگان آن زمان فوتبال ایران در سالنامهی یکی از نشریات معروف آن زمان فوتبال ایران قرار گیرد. نویدی برای ظهور یک ستاره در فوتبال ایران. آن هم چه ستارهای!
در جمع بازیکنان تیم امید ایران. تیمی به مربیگری حسن حبیبی که در راه رسیدن به المپیک ۱۹۹۲ بارسلون ناکام ماند. همچون همه تیمهای امید ایران. اما اغلب بازیکنان آن تیم چندی بعد راه به تیم ملی و باشگاههای بزرگ پیدا کردند.
در ترکیب تیم ملی ایران قبل از جام ملتهای ۱۹۹۲. خداداد که برای اولین بار توسط علی پروین به تیم ملی دعوت شده در بازی دوستانه مقابل لکوموتیو مسکو برای تیم ملی بازی میکند اما خودش هم خوب میداند که جایی در لیست نهایی نخواهد داشت. همین میشود که ساکش را برمی دارد و میرود. بازی در تیم فتح و دور بودن از سطح اول فوتبال ایران باعث میشود تا او چهار سال دیگر برای رسیدن به پیراهن تیم ملی صبر کند.
در ترکیب تیم بهمن در سال ۷۵. در کنار فرهاد مجیدی و بازیکنانی چون استیلی، محمدخانی، نوازی، مهدوی و ... خداداد پس از ابومسلم برای خدمت سربازی به تیم فتح رفت و با درخشش در این تیم و به خصوص بازی مقابل پرسپولیس در جام حذفی سال ۷۳، بیش از پیش خود را مطرح کرد و جذب تیم خصوصی و تازه تاسیس بهمن شد. تیمی که در دو فصل ۷۴ و ۷۵ پس از پرسپولیس نایبقهرمان لیگ شد.
نقطه عطف زندگی ورزشی خداداد. باز کردن دروازه پرسپولیس و احمدرضا عابدزاده در هفته اول لیگ آزادگان ۷۶-۷۵. بهمن دو بر یک پرسپولیس را میبرد و چشم استانکو به جمال مهاجم ریزنقش بهمن که تازه با پایان خدمت سربازی فرصت حضور در لیگ را پیدا کرده روشن میشود. چندی بعد او یار کمکی پرسپولیس در آسیا میشود و دیگر محمد مایلیکهن نمیتواند او را برای تیم ملی انتخاب نکند.
بازگشت به تیم ملی پس از چهار سال در بازی دوستانه با ترکمنستان قبل از جام ملتهای ۱۹۹۶. درخشش با پرسپولیس در بازیهای آسیایی و زدن سه گل برای این تیم در سه بازی باعث میشود تا مایلیکهن که در مرحله اول جام ملتها او را ندیده بود به تیم ملی دعوتش کند و این سرآغاز درخشش او در فوتبال آسیا شود.
گریه تلخ خداداد روی نیمکت تیم ملی پس از حذف تیم ملی در نیمهنهایی جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶ مقابل عربستان. خداداد که در مرحله گروهی با دریبل دو بازیکن عربستان اولین گل ملیاش را به ثمر رسانده بود و در بازی با کرهجنوبی نیز یکی از شش گل ایران را زده بود در جدال نیمهنهایی با عربستان یک گل آفساید زد اما در نهایت روی نیمکت نشست تا با خراب شدن سه ضربه پنالتی ایران، حسرت نرسیدن به فینال را بخورد.
در صف بازیکنان ایرانی برای دریافت مدال سومی جام ملتهای آسیا ۱۹۹۶. جایزه بهترین بازیکن جام و سپس بازیکن سال آسیا در انتظار اوست. حالا تیم ملی ایران با او و نسلی طلایی روح دوبارهای بر کالبد فوتبال شکستخورده ایران در آن سالها میدمد.
جدال با قطر، آخرین حضور محمد مایلی کهن روی نیمکت تیم ملی. خدادادی که با مایلیکهن به مشکل برخورده بود کم کم در مقدماتی جام جهانی ۹۸ از ترکیب اصلی دور شده بود. او در ریاض مقابل عربستان حتی بازی نکرد. هشت بازی بدون گل زده. اما با رفتن مایلی کهن و آمدن ویرا در سه بازی سه گل مهم برای فوتبال ایران زد. یکی به ژاپن و دو تا به استرالیا
در تقابل با لوتار ماتیوس. در سال ۷۶ با درخشش در تیم ملی به تیم کلن در بوندسلیگا پیوست و یک گل زیبا هم به الیور کان و بایرن مونیخ زد
جام جهانی و کفشهای زرد. گلی برای او در جامهای جهانی ثبت نشد و مهمترین حاشیه بازی با آمریکا نیز با اعتراض او به جلال طالبی بر سر تعویض رقم خورد.
بازگشت با آمریکا. پس از جامجهانی به دلیل اختلاف با فدراسیون صفایی فراهانی مدتی در تیم ملی غایب بود. بازیهای آسیایی بانکوک را به همین دلیل از دست داد. اما برای بازی دوستانه مقابل آمریکا بلاخره منصور پورحیدری او را به تیم ملی دعوت کرد و با بازی درخشان خود پس از مدتها هوادارانش را با فوتبال نابش سر کیف آورد.
روزگارش در آمریکا و تیم سنخوزه. حیف از استعدادی که به دلیل اخلاق خاص خداداد در فوتبال اروپا دیده نشد. مردی که با اکثر مربیانش به مشکل خورد و هم در اروپا و هم در تیم ملی فرصتهای بازی را از دست داد.
در اردوی تیم ملی بلاژویچ و در کنار میناوند. باز هم اختلاف با صفایی فراهانی و بلاژویچ باعث شد تا خداداد از تیم ملی کنار رود. چه بسا اگر او مانده بود تیم بلاژویچ با زوج رویایی دایی و خداداد و حضور علی کریمی به جام جهانی میرفت.
بازگشت به فوتبال ایران با پیراهن پاس در سال ۸۲. رابطه سینوسی خداداد و دایی در بازی برگشت پرسپولیس و پاس در لیگ برتر ۸۳-۸۲ به قعر خود رسید. دیداری سرشار از کریخوانی و حتی فحاشی. پاس چهار بر سه پرسپولیس را برد همچون بازی رفت که دو بر یک به برتری رسیده بود. خداداد در همین بازی برگشت گل برتری پاس را زد و قبل از آن هم با یک ضربه ایستگاهی تماشایی دروازه استقلال را باز کرده بود تا برتری یک گله در مقابل رقیب اصلی، در پایان لیگ این خداداد باشد که به عنوان کاپیتان پاس جام قهرمانی را بالای سر ببرد.
سابقه اختلاف خداداد و بلاژویچ باعث شد تا دستیار او هم تا مدتها روی خوشی به خداداد نشان ندهد. اما شرایط دشوار تیم ملی در صعود به جام جهانی باعث شد تا خداداد چهار سال پس از آخرین حضور رسمیاش در تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۰، در بازی حساس با اردن در امان به عنوان یار تعویضی به میدان برود و تاثیر زیادی در برد ایران هم در این بازی و هم در بازی بعدی مقابل قطر داشته باشد. آخرین حضور او با پیراهن تیم ملی در دوحه و مقابل قطر بود که با بازیگردانی خود موجب کامبک ایران و پیروزی سه بر دو در دوحه شد.
بازی دوستانه با آلمان، در فاصله بازی اردن و قطر در مقدماتی جام جهانی خداداد برای دقایقی در مقابل آلمان به میدان رفت.
با پیراهن راه آهن و در جدال با مجتبی جباری. آخرین فصل حضور خداداد در فوتبال. بدین ترتیب در سال ۸۴ خداداد از بازی در میادین خداحافظی کرد.