سردار علیرضا لطفی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ در گفتوگو با خبرنگار انتظامی خبرگزاری فارس از قتل مرد طلافروش توسط یک خانم دکتر خبر داد.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت در تشریح جزئیات این پرونده اظهار داشت: به دنبال شکایت مرد جوانی در 25 خرداد مبنی بر ناپدید شدن پدرش، تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد.
پسر جوان که ناپدید شدن پدرش را دو روز بعد اعلام کرد در تحقیقات گفت: یک سال گذشته پدرش طلافروشی را در اختیارش قرار داده و کارهای متفرقه را انجام می داد ؛ در حالی که صبح 25 خرداد از خانه خارج شده و دیگر از او خبری نیست.
با شکایت مرد جوان تحقیقات آغاز و بررسی ها نشان داد که مرد طلافروشی با خانم دکتری داد و ستد مالی دارد و آخرین بار نیز به خانه همان خانم دکتر رفته است، بدین ترتیب پس از هماهنگی قضائی، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت خانم دکتر را بازداشت کردند.
زن 46 ساله ابتدا مدعی شد از سرنوشت مرد طلافروش بی اطلاع است اما زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد، اعتراف کرد.
خانم دکتر در اعترافاتش گفت: مرد طلافروش به من کمک کرد تا خانه و مطب اجاره کنم و قرار بود پولی که به من کمک کرده بود را به همراه سودش که 700 میلیون تومان بود به وی برگردانم.
متهم گفت: مدتی قبل از من خواست بدهی را به حسابش واریز کنم و چون توانایی پرداخت نداشتم تصمیم گرفتم طوری از پرداخت این پول فرار کنم، موضوع را به دو نفر به نام های بابک و میلاد که برایم کار می کردند گفتم، آنها هم گفتند حاضر هستند که رضایت مرد طلافروش را حتی با زور و تهدید بگیرند.
متهم ادامه داد: روز حادثه به بهانه تعمیر کولر او را به خانه ام کشانده و از خانه خارج شدم، وقتی برگشتم با بدن خونین او مواجه شدم که بابک او را کتک زده بود.
بعد از آن ماجرا میلاد هم خودش را به خانه من رساند و با کمک هم جسد مرد طلافروش را به خودروی هیوندای مقتول منتقل کردیم، من در خانه ماندم تا آنجا را تمیز کنم، میلاد هم برای انجام کار ما را ترک کرد و بابک جسد را به سمت دماوند منتقل و در آنجا دفن کرده بود.
سردار لطفی افزود: با اعتراف خانم دکتر، بابک و میلاد دستگیر شده و هر دو به همدستی در قتل طلافروش میانسال اعتراف کردند اما بابک که متهم اصلی این پرونده است، ادعای متفاوتی نسبت به خانم دکتر مطرح کرد و گفت: به درخواست خانم دکتر به خانه اش رفتم و دو مشت به مرد طلافروش زدم، او بیهوش روی زمین افتاد و خانم دکتر هم به او دو آمپول تزریق کرد، بعد جسد را داخل خودروی مقتول گذاشته و سمت دماوند حرکت کردم. در راه متوجه شدم که او مرده است و به میلاد زنگ زدم و در میان راه سوار خودرو شد و باهم به دماوند رفتیم. من با سنگ به صورت مقتول زدم تا هویتش برملا نشود و بعد هم جسد را دفن کردم و با میلاد به تهران برگشتیم.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: با اعتراف متهمان به قتل، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت راهی محل دفن جسد شده و جنازه مرد طلافروش را در تپه های روستای مقانک کشف کردند، جسد به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل و متهمان نیز در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
انتهای پیام/